gardeshban.ir

شرکت‌های معدنی فعال در سواد کوه مازندران نخستین روز از فروردین سال ۱۳۹۹ را انتخاب کردند تا معادن سنگ‌شان در عرصه و حریم غار اسپهبد خورشید را برای منافع‌شان منفجر کنند و حالا تنها خبر موجود ریزش بخشی از کوه در عرصه‌ی این محوطه‌ی تاریخی است، البته اگر آسیب‌های وارد شده به روستای منطقه را در نظر نگیریم.
کد خبر: ۲۴۴۶۵
تاریخ انتشار : جمعه ۰۸ فروردين ۱۳۹۹-1399 January 08
گردشبان (gardeshban.ir) :
حدود ۳۹ ماه از نخستین گزارش‌هایی که تهدیدهای رو به رشد اسپهبد خورشید را منتشر می‌کردند، می‌گذرد. تهدیدهایی که اول و آخرش به فعالیت معادن سنگ دور تا دور غار اسپهبد در سوادکوه مازندران می‌رسید و میدان تیری که گاهی محل تمرین نظامیان منطقه است، اما در این میان یک تفاوت بزرگ بین سه‌وسال و اندی قبل با امروز برای محوطه‌ تاریخی اسپهبد و غارهایش وجود دارد و آن این که امروز گویا تیشه‌ها برای کندن ریشه‌ی «اسپهبد» به ماشین‌های مکانیکی تبدیل شده‌اند.

نخستین خبرها را مردم منطقه منتشر کردند، «در شرایطی که برای قطع زنجیره‌ی انتقال ویروس کرونا فعالیت‌های نه چندان مهم در کشور تعطیل شده‌اند، شرکت­‌های معدنی بدون تعطیلی و بی­ وقفه به اقدامات خود در این محوطه به سنگ‌شکنی در دل کوه‌ها مشغول شدند و تا کنون پس از تخریب همه‌ی حریم درجه یک و بخش­هایی از عرصه دژ صخره­ای تاق فرامرز، این بار به عرصه دژ صخره­ای کیجاکرچال تعرض کردند که در اثر تخریب بدنه کوه، قطعات سنگ به اندازه­‌های بسیار بزرگ رها شده و بر سر روستاییان آوار شده­اند. بخش بزرگی از هست اصلی روستا نابود شد و تعدادی از دام­ های روستاییان تلف شده و هنوز از تلفات انسانی گزارش دقیقی در دست نیست»

انفجار به عرصه و حریم محوطه اسپهبد خورشید آسیب زیادی زد

سامان توفیق، که سرپرستی مطالعات باستان­شناسی غار-دژ اسپهبدان را بر عهده داشته و بیش از یک دهه به اقدامات پژوهشی روی این محوطه ­ها مشغول است، با تاکید بر این‌که انفجارهای انجام شده در معادن منطقه‌ی سواد کوه مازندران، در حریم غار-دژ اسپهبد خورشید بوده است، می‌گوید: مجموعه‌ی اسپهبد خورشید محوطه‌ی وسیعی از تاق اسپهبدان، دژهای صخره‌ای، اشکفت­‌ها، قلاع پیرامونی و چندین محوطه مسکونی و گورستانِ باقی مانده از دوره‌های آهن تا ساسانی و حتی اسلامی را در خود دارد. اما متاسفانه شرکت‌های معدنی در عرصه و حرایم محوطه­ها و گورستان­های مذکور، اقدامات معدنی خود را انجام می‌دهند.

او با بیان این‌که اتفاق رخ داده در محوطه اصلی غار و حریم درجه دو غار- دژ اسپهبدان رخ داده، ادامه می‌دهد: از سوی دیگر با توجه به وجود چند غار- دژ اقماری، نقشه حریم و چشم‌انداز مشخصی برای آن درنظر گرفته شده است، که متاسفانه اقداماتی که توسط معدن‌کاران در این محوطه در حال انجام است، به این عرصه و حریم آسیب زیادی وارد می‌کند.

وی با اشاره به رانشی که بر اثر انفجار کوه توسط معدن‌کاران ایجاد شده، بیان می‌کند: به همین دلیل در حال حاضر دستور تخلیه‌ این منطقه را داده‌اند، همچنین به تازگی حدود نیم متر برف در این منطقه باریده است و از دیگر سو به دلیل شیوع ویروس کرونا، با تلاش مردم بومی، مبادی ورودی آن مناطق مسدود هستند. بنابراین با توجه به این‌که برای برآورد میزان تخریب، نیاز به حضور در منطقه و صعود به غار و بررسی محوطه با اعضای هیئت و تیم سنگ‌نوردی است، در حال حاضر امکان بررسی محوطه و برآورد خسارات وجود ندارد.

این دانش‌آموخته‌ دکترای باستان­ شناسی با تاکید بر این‌که رانش‌ها و هر گونه ارتعاش، لرزش و زمین‌لرزه­‌ها روی این محوطه به شدت تاثیرگذار است، بیان می کند: وزش باد شدید، نزولات جوی، رطوبت ناشی از جنس کارستی کوه‌ها و اقلیم سرد و نیمه خشک باعث فرسایش آثار، محوطه و سازه‌های چوبی به کار رفته در سازه‌ی غار-دژ اسپهبدان و دژهای صخره‌ای و قلاع اطراف آن شده است.

وی با اشاره به این‌که این محوطه­ها از قدمت زیادی برخوردارند، اضافه می‌کند: متاسفانه این محوطه سال‌هاست به حال خود رها شده و تا کنون به جز شناسایی و بررسی‌­های باستان‌شناسی (توفیق)، دیگر اقدامات میراث فرهنگی مانند حفاظتی، مرمت یا رسیدگی به این محوطه انجام نشده است.

او به معماری شکننده این محوطه اشاره می­کند که با وجود استحکام سازه‌های غار-دژ اسپهبدان در دوره‌های گذشته، پس از بازدید و بررسی­های میدانی تصاویر دهه ۸۰ با دهه ۹۰، سرعت تخریب این آثار در دهه گذشته به شدت افزایش پیدا کرده و این محوطه­ ها به صورت روزانه، با لرزش‌های انفجاری مواجه هستند.

نفجار به ریزش بقایای معماری موجود در محوطه می‌انجامد

وی با اشاره به آسیب‌هایی که به شدت و به صورت مستقیم در این اتفاقات به سازه وارد شده و در نهایت به ریزش بقایای معماری موجود در محوطه منجر می‌شود، اظهار می‌کند: از سوی دیگر سر و صدای ماشین‌آلات معادن، میزان رطوبت ناشی از کارستی بودن دره و وجود زمینِ تیراندازی در پای تاق اسپهبدان، که گاهی اوقات برای تمرین نیروهای نظامی استفاده می‌شود، هر کدام به تنهایی آسیب‌های زیادی را به این منطقه وارد می‌کنند.

توفیق اما با تاکید بر این‌که هنوز روی هیچ‌کدام از این آثار و محوطه‌ها بررسی‌های تکمیلی انجام نشده است، بیان می‌کند: تا جایی‌که اطلاع دارم، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران، به دلیل محدودیت‌های خاصی که دارد، هنوز به این اتفاق وارد نشده است.

این باستان شناس، موقعیت جغرافیایی معادن در اطراف غار-دژ اسپهبد خورشید را به کمربندی دور تا دور غار تشبیه می‌کند و ادامه می‌دهد: دور تا دور کوهی که دژ در آن قرار گرفته است توسط این شرکت‌های معدنی تصرف شده و به عرصه و حرایم پیرامونی غار-دژ اسپهبدان دست‌اندازی کرده‌اند و از پایین نیز، در حال خالی کردن زیر پای تاق و کوه «لاپ کمر» و «سرخل» هستند.

معادن رشد قارچ گونه‌ای در منطقه دارند

به گفته‌ او فعالیت این معادن رشدی قارچ‌گونه پیدا کرده‌اند و همه‌ بناهای منطقه، دچار آسیب شده‌اند، مانند قلعه‌ کنگلو که اثری ثبتی و منحصر بفرد است، در شرق حریم این محوطه‌ی تاریخی نیز، شرکتی معدنی در پای آن فعالیت می‌کند.

وی به باطل شدن مجوزِ این معادن در طول سال‌ها و ماه‌های گذشته نیز اشاره می‌کند و با اشاره به این‌که هماهنگی در بین متولیان این صنعت وجود ندارد، تاکید می‌کند: به نظر می‌رسد دستگاه مسئول قادر نیست به صورت دائم مجوزهای صادر شده را چک کند که کدام یک بار دیگر فعال شده‌اند!

او همچنین به تداوم استفاده از میدان تیر در حریم این محوطه‌ی تاریخی اشاره کرده و می‌گوید: هر چند با پیگری­هایی که سال ۱۳۹۵ انجام شد، بهره­برداری از این میدان تیر متوقف شد اما هنوز تخلیه محوطه انجام نشده و تأسیسات به بیرون انتقال داده نشده‌اند. اما آیا استفاده از حریم محوطه‌ای تاریخی مانند غار-دژ اسپهبد خورشید که می‌توان آن را از عجایب هفت‌گانه معماری ایران باستان دانست و خوشبختانه در فهرست آثار ملی نیز به ثبت رسیده، به عنوان میدان تیر کار درستی است؟ و آیا پژوهشگران و گردشگران باید از وسط میدان تیری عبور کنند که از نظر جنبه‌ی روانی روی آن‌ها می‌تواند تاثیر زیادی بگذارد؟

محوطه‌ پایین غار را برای وسایل‌شان خالی کرده بودند

توفیق حتی به اقدام دیگری توسط معدن‌کاران در این محوطه اشاره می‌کند و می‌گوید: آن‌ها مدتی همه‌ی تأسیسات، ماشین آلات، تانکرهای آب و خاک‌ها را در محوطه‌ پای تاق دپو کرده‌ بودند که درخواست کردیم دست‌کم فضا را از وجود این وسایل خالی کنند، که متاسفانه با خالی کردن بخش زیادی از محوطه‌ی پایینِ غار با بیل مکانیکی، فضایی جدید برای این وسایل باز کردند و خاک باستانی آن هم به بیرون منتقل شد.

او با بیان این‌که هشت معدن در پیرامون غار-دژ اسپهبدان قرار گرفته‌اند، می‌گوید: معدنی که روز یکم فروردین باعث رانش زمین شد، اکنون در حال برداشت حدود دو کیلومتر از دامنه کوه «سرخل» است و از سوی دیگر اسپهبد خورشید در فاصله‌ی زمینی حدود یک و نیم کیلومتری با دژهای صخره­ای «تاق فرامرز» و «کیجا کرچال» قرار گرفته است، بنابراین در این شرایط و با تخریب و انفجارهای رخ داده شده، می‌تواند همه‌ی آثار این محوطه­ ها را برداشت کند.

باستان‌شناسان در غار اسپهبدان چه کرده‌اند؟

سرپرستی مطالعات باستان­شناسی غار-دژ اسپهبدان اما درباره‌ی کاوش‌های انجام شده در این محوطه‌ی باستانی توضیح می‌دهد: در فصل نخست؛ علاوه بر «بررسی و مستندنگاری باستان‌شناسی» محوطه چندصد هکتاری غار-دژ اسپهبدان، بازنگری عرصه و حریم اثر و ارائه حریم پیشنهادی، آن انجام شد، در ادامه نیز «نقشه­برداری و برداشت پلان و نما از ساختار غار-دژ اسپهبدان» که غیرقابل دسترسی بود با استفاده از تجهیزات سنگ­نوردی و ایجاد کارگاه­های مُعلق روی دیواره و انتقال ابزار و دوربین­های نقشه­برداری به کارگاه‌ها انجام شد که در نهایت شناسایی و درک پلان اصلی و آنالیز ساختاری دژ را به دنبال داشت.

توفیق با بیان این‌که نتیجه‌ی اقدامات دو فصل متوالی پژوهشی در گزارش بررسی ومستندسازی غار-دژ اسپهبدخورشید در دو جلد به وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی داده شد، بیان کرد: پس از سه سال وقفه و فرصت‌سوزی، در سال جاری، اقدامات باستان­شناسی غار-دژ اسپهبدان از سر گرفته می‌شود تا در فصل سوم گمانه­زنی، در راستای ایجاد مسیر دسترسی و کاوش مدنظر تیم پژوهشی و مسئولان ذیربط  انجام شود.

این دانش‌آموخته‌ دکترا باستان‌شناسی با اشاره به آثار باستانی شناسایی شده در محدوده غار-دژ اسپهبدان و محدوده فعالیت شرکت‌های معدنی- شهرستان سواد کوه، بخش مرکزی، منطقه دوآّب توضیح می دهد: در این محوطه چهار اثر تاریخی شاخص وجود دارد، «دژِ طاق یا غار-دژ اسپهبدان» که امروزه با نام غار-دژ اسپهبد خورشید معرفی شده به شماره ثبتی ۷۸۳۹ در ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. «قلعه باج گیران» با نام قلعه «رواتسر» در ۲۴ اسفند ۱۳۸۳ با شماره‌ی ثبت ۱۱۵۳۴ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. «دژ صخره‌ای طاق فرامرز» که مجموعه‌ای از تاق‌های طبیعی و دستکند با لاشه سنگ و ملات گچ و چوب است که حتی قابلیت مسکونی و دفاعی یافته است و توسط نگارنده شناسایی و پرونده ثبتی آن در سال ۱۳۹۴ به مسئولین ذی ربط ارائه شد. همچنین «دژ صخره­ای کیجا کرچال» که با نام غار کیجاکرچال در دهه ۴۰ توسط غارنوردان شناسایی شد، که در حین بررسی و نقشه­برداری از غار توسط اینجانب در دهه ۸۰؛ بقایای سنگ آسیاب و تکه‌ای فلز مفرغ از بدنه یک  ظرف بسیار فرسوده، که مربوط به دوران ساسانی بود، به دست آمد.


ایسنا


پنجره
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
گردشگری به روایت تصویر
نگاه دوم
یادداشت
مناطق آزاد
داغ
پربازدیدها
آخرین اخبار