گردشبان (gardeshban.ir) : موزههای حکومتهای استعماری همچون بریتانیا، آلمان، فرانسه و آمریکا، مملو از آثاری هنری از کشورهای آفریقایی و آسیایی است که یا نمایش عمومی دارند و یا در کنج انبار این موزهها خاک میخورند.
هزاران جمجمه، اسکلت، قطعات استخوانی و حتی سرهای محافظت شده بومیان در موسسات غربی نگهداری میشوند، آثاری که هرگز به نمایش درنخواهند آمد.
براساس ارزیابی کاشناسان، 90 درصد از آثار هنری آفریقا در خارج از این قاره است و این آثار مجسمهها، تختهای پادشاهی و نسخ خطی را شامل میشود.
حال کشورهای استعمار شده به طور روزافزونی خواستار بازگرداندن آثار هنری و باستانی چپاول شدهشان هستند.
در تحقیقاتی که به همت «امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه در نوامبر 2018 آغاز شد، به بازگرداندن گنجینههای آفریقایی موجود در موزههای فرانسه سفارش شد، سیاستی که فشار را بر دیگر قدرتهای استعماری سابق برای بازگرداندن آثار باستانی، افزایش داد.
فرانسه موافقت کرد آثار هنری کشور بنین را پس از گذشت یک سده از زمان غارت به این کشور واقع در آفریقای غربی بازگرداند.
مکرون پس از انتشار گزارشی مبنی بر بازگرداندن آثار فرهنگی سرقت شده از آفریقا در دوره استعماری، اعلام کرد که 26 اثر هنری متعلق به این قاره بدون معطلی پس داده میشود.
این آثار هنری تندیسهایی از کاخهای «ابومی» را شامل میشود که در سال 1892 از سوی ارتش فرانسه غارت شد و در حال حاضر در یکی از موزههای پاریس نگهداری میشود.
رئیس جمهوری فرانسه که پیشتر نیز بر بازگرداندن آثار هنری غارت شده از سوی کشورش تاکید کرده بود، سال گذشته در جریان سفر به بورکینافاسو گفت: نمیتوانم بپذیرم بخش بزرگی از میراث فرهنگی چند کشور آفریقایی در موزههای فرانسه و کلکسیونهای شخصی نگهداری شود.
سیاست اعمال شده از سوی فرانسه، دیگر کشورهای استعماری سابق را تحت فشار قرار داد تا آثار غارت شده را به کشورهای مبدا بازگردانند.
آلمان، یکی از این کشورهاست. موزه «لیندن» در آلمان، آثار باستانی تصاحب شده شامل یک نسخه انجیل و تازیانهای متعلق به «هندریک ویتبویی» قهرمان مردمی نامیبیا را به زادگاهش بازگرداند.
ویتبویی یکی از مهمترین رهبران قبایل «ناما» در نامیبیا در دوره استعمارگری آلمان بود که علیه آلمانها قیام کرد.
وی به دین مسیحیت گرویده بود و انجیل شخصی او همراه تازیانه مخصوص چارپایان که در موزه آلمان نگهداری میشد، به نامیبیا بازگردانده شد.
این متعلقات در سال 1893 و در جریان حمله نیروهای استعماری آلمان به نامیبیا، تصاحب و در سال 1902 به موزه لیندن در اشتوتگارت اهدا شد.
دولت آلمان همچنین موافقت کرده است به روند بازگرداندن بقایای انسانی و آثار هنری مستعمرههای آفریقایی سابق خود به کشورهای مبدا، سرعت بخشد.
وزارتخانههای فرهنگ و امور خارجه آلمان و مقامهای فرهنگی، محلی و منطقهای، پیمانی را امضا کردهاند که موزهها و موسسات علمی را متعهد میکند فهرستبرداری از آثار تاریخ طبیعی، هنر و تاریخ فرهنگی دوره استعماری را تکمیل کنند.
هدف از این کار مشخص کردن این مساله است که کدامیک از این آثار به نحوی تصاحب شده که به لحاظ قانونی در دنیای امروزی قابل قبول نیست؛ ضمن اینکه در جهت استرداد آن اقدام شود.
آلمان در میان کشورهای دیگر در زمینه نگهداری بقایای انسانی آفریقایی در موزهها، دانشگاهها و مجموعههای خصوصی، کشوری منحصر به فرد محسوب میشود.
امپراطوری آلمان علاوه بر آفریقای جنوب باختری (نامیبیای کنونی)، در توگولند (توگوی امروزی) و کامرون در غرب، تا شیبهای کوه کلیمانجارو در تانزانیا در شرق و جزایر اقیانوس آرام، مستعمره داشته است.
برلین یک میلیون و 900 هزار یورو (دو میلیون و 200 هزار دلار) برای تحقیق در مورد مبدا آثاری اختصاص داده است که موزههای این کشور در دوره استعماری مالک آن شدند.
در این بین، به نظر میرسد آمریکا نیز تصمیم گرفته است که از این قافله عقب نماند.
وزارت امنیت داخلی آمریکا و اداره اعمال قوانین گمرک و مهاجرت این کشور سرگرم انجام تحقیقات و بازگرداندن داراییهای فرهنگی، آثار هنری و عتیقهجات مسروقهای هستند که از کشورهای دیگر به سرقت رفته یا تاراج شده است.
برای نمونه، اداره اعمال قوانین گمرک و مهاجرت آمریکا و پلیس تایلند در سال 2005 اعلام کردند که به فسیلهای خمر و تایلندی و نیز عتیقهجاتی دست یافتهاند که به خریداران آمریکایی فروخته شده است.
در سال 2014، وزارت امنیت داخلی آمریکا 554 اثر هنری باستانی را که در موزهای در کالیفرنیا به نمایش درآمده بود، به کشورهای مبدا بازگرداند.
در این میان، تایلند با غنیمت شمردن این فرصت، بازگرداندن 23 اثر عهد عتیق خود را از موزههای آمریکایی خواستار شد.
تایلند تنها کشوری نیست که بر بازگرداندن آثار هنری خود اصرار دارد. چندی پیش، آثار هنری اتیوپی که 150 سال پیش به غارت نیروهای انگلیسی درآمد و سپس در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن به نمایش گذاشته شد، به موضوع مذاکره میان مقامهای این موزه و اتیوپی تبدیل شد.
همچنین موزه بریتانیا در سال 2017 میزبان نشستی با مقامات فرهنگی و مسئولان موزهها بود تا در مورد بازگرداندن مجسمههای برنزی که 120 سال پیش از پادشاهی بنین در نیجریه به سرقت رفته بود، مذاکره شود.
در همین حال، موزههای سراسر بریتانیا برای بازگرداندن آثار باستانی و تاریخی به کشورهای مبدا، تحت فشار قرار گرفتهاند.
جمجههای انسان نئاندرتال، جزو اقلامی است که درخواست بازگرداندن آن از موزه های بریتانیا صادر شده است.
دولت مصر از موزه ملی اسکاتلند خواسته است اسناد مورد تائید برای عتیقهجات مصری موجود در این موزه را صادر کند.
مناقشه بین دو کشور پس از آن بالا گرفت که این موزه از نمایش سنگی از هرم بزرگ جیزه خبر داد.
همچنین سال گذشته از موزه بریتانیا خواسته شد مجسمه «هوآ کاکانانایی» را پس دهد. ملکه ویکتوریا، این مجسمه را در سال 1869 به این موزه اهدا کرده بود.
بعلاوه، موزه تاریخ طبیعی لندن درخواستی از شیلی دریافت کرد مبنی بر اینکه فسیل موجود نامگذاری شده به نام داروین را باز گرداند. اما این درخواست بهموجب شروط قید شده در قانون موزه بریتانیا، رد شد.
از سویی دیگر، موزه ملی ارتش بریتانیا اعلام کرد که در پی درخواست آدیس آبابا، دو طره گیسوی «تئودروس» امپراطور اتیوپی به این کشور بازگردانده می شود.
سال گذشته، برگزاری نمایشگاهی در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن، با محوریت بریتانیاییهایی که در سال 1868به امپراطوری اتیوپی سفر کرده بودند، خشم مردم اتیوپی را برانگیخت.
در آن سال، 13هزار نیروی نظامی برای آزاد کردن گروگانهای بریتانیا به اتیوپی اعزام شدند.
امپراطور اتیوپی در پی شکست در مقابل نظامیان بریتانیا، خود را کشت و قلعهاش مورد تصاحب و غارت قرار گرفت.
شاهزاده «آلمایهو» پسر امپراطور نیز به بریتانیا منتقل شد و در سال 1879 در سن 18سالگی درگذشت.
انگلیس همچنین درگیر مناقشهای با یونان برای بازگرداندن مرمرنماهای «پارتنون» است. لندن تاکنون در مقابل این درخواست، مقاومت کرده است.
این مجسمههای مرمرین دو هزار و 500 ساله به دستور «لرد الگین» سفیر عثمانی در اوایل سالهای 1800 ، از معبد پارتنون در منطقه آکروپولیس یونان برداشته شد.
لرد الگین، مجسمهها را به دولت انگلیس فروخت و این آثار در نهایت در سال 1817 از موزه بریتانیا سردرآورد.
دوره استعماری به همراه غارت میراث فرهنگی کشورها لکه ننگی بر عملکرد زمامداران اروپا و آمریکا گذاشته که تبعات آن گریبان بلژیک را نیز به عنوان یک کشورغربی دیگر گرفته است.
جمهوری دمکراتیک کنگو و «جوزف کابیلا» رئیس جمهوریاش از خواست خود برای پس گرفتن آثار هنری این کشور از بلژیک خبر دادهاند.
بلژیک از سال های 1880 تا سال 1960 مستعمرهای در آفریقا داشت که سرزمینی به وسعت جمهوری دمکراتیک کنگو، رواندا و بروندی را در بر میگرفت. بلژیک از این سرزمین برای دستیابی به منابع مختلف بهره برداری میکرد.
هلند، یک کشور اروپایی دیگر است که در مسیر چشمپوشی از میراث استعماریاش قرار دارد.
موزه ملی هلند در آمستردام (Rijkmuseum) مذاکراتی را با سریلانکا و اندونزی در مورد یکهزار اثر باستانی آغاز میکند که احتمالا مسروقه است و بهعنوان بخشی از میراث استعماری هلند در این مجموعه نگهداری میشود.
این مذاکرات در حالی کلید میخورد که موزه ملی فرهنگهای بینالمللی هلند تصمیم گرفته است دستورالمعلی را برای کشورها به منظور مطالبه آثار هنری مسروقه، منتشر کند.
قرار است این مذاکرات به زودی در سریلانکا آغاز شود و بر مساله بازگرداندن حدود 10 قلم آثار باستانی معطوف باشد.
این تمهیدات در حالی اتخاذ میشود که موزههایی در برابر درخواست بازگرداندن آثار تاریخی مقاومت کردهاند و اغلب به پتانسیل تحقیقاتی این آثار به عنوان دلیلی برای حفظ آن در انبارهای خود استناد میکنند.
موزه داران مدعیاند که تحقیقات در مورد خاستگاه این آثار، زمان و وجوهات مالی زیادی میطلبد و حال آنکه، هزینه بازگرداندن این آثار تا حد زیادی برعهده کشورهای مبدا است.
همه درخواستها برای پس گرفتن آثار تاریخی، با موفقیت همراه نبوده است.
موزه بریتانیا در دهه گذشته، دو درخواست این چنینی را رد کرد. در سال 2008، موزه «ت پاپا تونگاروا» در نیوزیلند سعی بر پس گرفتن هفت سر محافظت شده از قبیله مائوری از موزه بریتانیا داشت، اما این درخواست رد شد زیرا مدارکی در دست بود مبنی بر اینکه این آثار سرقت نشده، بلکه داد و ستد شده است.
موزه بریتانیا در سال 2013 نیز درخواست دیگری را از سوی جزایر تنگه تورس که بخشی در استرالیاست، نپذیرفت.
برخی موزههای غربی در توجیه پس ندادن آثار تاریخی اینگونه استدلال میکنند که اجماعی در مورد اینکه کدام کشور باید این آثار را تحویل گیرد، وجود ندارد.
با این وجود، موزه ت پاپا از سال 2003، حدود 500 قطعه از بقایای اسکلت انسان در موزه های انگلیس، فرانسه، آلمان، سوئد و آمریکا را به کشورهای مبدا بازگردانده است.
اگرچه بازگرداندن آثار هنری نمیتواند جبرانی بر گذشته استعماری برخی کشورها باشد، تلاشهای مشترک کارشناسان هنری، دولتها و کلکسیونرها نشانه امیدوار کنندهای در این زمینه محسوب میشود.