گردشبان (gardeshban.ir) : خشایار شاه فرزند داریوش هخامنشی و چهارمین پادشاه سلسله هخامنشیان در هنگام یورش به یونان دستور داد که آبراههای برای گذر کشتیهای ناوگان ایران حفر شود. این آبراهه که به همت دو دانشمند ایرانی به نامهای آرتاخه و بوبراندا ساخته شده است، در نزدیکی کوه آتوس که یکی از مقدسترین اماکن مسیحیت در کلیسای ارتدکس شرقی به حساب میآید، قرار گرفته است. کوه آتوس در جزیرهای در شمال یونان واقع شده است. این کوه در سال ۱۹۸۸ به فهرست جهانی یونسکو افزوده شد.
گفتنی است کانال سوئز هم تاریخچهای همچون تاریخچه آبراهه خشایارشاه دارد. داریوش یکم قصد داشت که بخشهای باختری و خاوری شاهنشاهی خود را با یک راه آبی به هم بپیوندد بنابراین به اسکولاس کاریایی، دریانورد و کاشف یونانی تبارفرمان داد با چند کشتی جنگی پارسی سراسر کرانههای دریایی شاهنشاهی را شناسایی کند و در اینباره گزارش دهد. اسکولاس کاریایی نیز مسیر رود سند را از ناحیه گاندارا پیمود. او و همراهانش با پیمودن مسیر سند به دریا رسیدند و از آن جا غرب اقیانوس هند را طی کردند و به دریای سرخ رفتند. آنها از دریای عمان تا دریای سرخ سوئز کشتیرانی کردند و گزارش سفر را به داریوش دادند.
داریوش اول پس از شنیدن گزارش سفر اسکولاس کاریایی دستور داد که آبراههای میان دریای سرخ و دریای مدیترانه ساخته شود تا کشتیهای ایرانی بتوانند به راحتی از آن عبور کنند. سرپرستی ساخت این آبراهه را مهندس آرتاخه به عهده داشت البته آن آبراهه با آبراه کنونی که به دست «مون فردیناند اوسپس» در سال ۱۸۶۹ میلادی حفر شد، اختلافهایی دارد. زیرا آبراه داریوش قدری بالاتر از بوباستیس (یک مرکز دینی بسیار مهم در مصر باستان و یکی از پایتختهای قدیمی مصر) شروع میشد، اما آبراهه فعلی از پُرت سعید آغاز میشود و به خلیج سوئز ختم میشود. بندر پُرت سعید در ساحل مدیترانهای و شمال شرق مصر قرار گرفته است.
داریوش اول لوحهای سنگی با خطوط میخی پارسی، عیلامی، بابلی و مصری را پس از ساخت کانال سوئز از خود برجای گذاشت که روی آن نوشته شده بود: «منم داریوش، شاه شاهان، شاه کشورهایی که تمام نژادها مسکون است. شاه این سرزمین بزرگ تا آن دورها، پسر ویشتاسب هخامنشی… من پارسی هستم و به همراهی پارسیان مصر را گرفتم، امر کردم این کانال را بکنند از «پیرو» نیل که از مصر جاری است تا دریایی که از پارس بدان روند. این آبراه کنده شد چنانکه فرمان دادم و کشتیها از مصر بوسیله این کانال بهسوی پارس روانه شدند چنانکه اراده من بود.»
هرودوت درباره کانال سوئز نوشته است پادشاهان مصری پیش از داریوش اول در اندیشهٔ پیوستن نیل به دریای سرخ بودهاند. اما چون در مسیر راه، کوههای سنگی وجود داشت که کندن آنها کار آسانی نبود و همچنین آبراهه از میان وادی خشکی میگذشت که در آن آب نبود، این کار به پایان نرسید. حتی در روزگار پادشاهی نِخو ۱۲۰ هزار مصری در کار کندن آبراهه کشته شدند.