gardeshban.ir

چطور سفر به ایران، سفرهای آینده یک توریست را نابود کرد!

قصد داریم در این مطلب، تجارب یک توریست زن خارجی را از سفرش به ایران بخوانیم. در ادامه، با او همراه می‌شویم و از زبان خودش درمیابیم که چرا سفرش به ایران، باعث شده سفرهای بعدی‌اش خراب شوند؟ همراهمان باشید.
کد خبر: ۱۳۴۶۳
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۸-1398 March 12
گردشبان (gardeshban.ir) :
وقتی برای اولین بار به ایران سفر کردم، کمی عصبی بودم. آیا اساسا سفر به ایران برای یک زن تنها امن بود؟ خب باید همین اول بگویم که این سفر بسیار امن بود و اوقات بسیار خوشی را در ایران گذراندم. جاهای دیدنی، غذاها و مخصوصا مردم ایران همه و همه عالی بودند. انقدر عالی که ممکن است دیگر هیچ سفری به هیچ نقطه‌ی دیگری در دنیا، به دلم ننشیند! به هر حال، می‌خواهم از ۷ نکته‌ای که در طول این سفر، تجربه‌های آینده من در سفر را نابود کرد، صحبت کنم. پس هروقت برای سفر به ایران برنامه‌ریزی کردید، حواستان را جمع کنید، چون از آن به بعد، تجربه‌ها و مسافرت‌های آینده‌تان هرگز مثل قبل نخواهد بود.

۱- در ایران به هر کجا که بروید به شما خوشامد می‌گویند

وقتی که برای اولین بار قدم به این کشور گذاشتم، از اینکه تعداد زیادی از مردم، ورود من به کشورشان را خوشامد گفتند، شگفت‌زده شده بودم. درباره تابلوهایی که موقع ترک فرودگاه سر راه هر مسافری قرار دارد، صحبت نمی‌کنم. بلکه منظورم مردان و بچه‌هایی است که به شکل تصادفی در خیابان شما را می‌بینید و به شما می‌گویند "به ایران خوش آمدید!" یا "به کشور ما خوش آمدید!".

ایران کشوری بسیار تاثیرگذاری است.

۲- برای نوشیدنی ناهار یا شام دعوت می‌شوید

در اولین روز سفرم در بازار شیراز، یک فروشنده بدون اینکه مجبور باشم چیزی از او بخرم، مرا برای صرف چای و شیرینی به مغازه‌اش دعوت کرد. در روز دوم، یک دستفروش در خیابان از من دعوت کرد تا تمام روز را با او باشم و همراهش، همه جای شهر را ببینم. در طول این سفر دو هفته‌ای به ایران، چندین و چند بار و در نوبت‌های گوناگون، مردم مرا برای نوشیدن چای یا خوردن ناهار و شام دعوت می‌کردند و گاهی من نمی‌توانستم به همه این دعوت‌ها پاسخ مثبت بدهم. رفتار آنها چقدر می‌تواند با مردم جاهای دیگر دنیا متفاوت باشد؛ جاهایی که گردشگران را مثل عابر بانک سیار می‌بینند و فقط وقتی چیزی را به شما پیشنهاد می‌دهند، که در ازای آن پولی طلب کنند. ایران واقعا فرق دارد!

محلی‌های مهربان، هر وقت در گرفتن عکس به مشکل می‌خوردم، به من کمک می‌کردند.

۳- از جاهای دیدنی فقط با ۵ یورو ورودی بازدید کنید

یک ماه بعد از سفرم به ایران، وقتی که در پراگ بودم، احساس کردم که همه چیز خیلی گران است! برای بازدید از یک موزه‌ی متوسط ۱۸، یورو ورودیِ چندان زیادی نیست. اما در ایران، تقریبا هزینه ورودیِ بازدید از تمام جاهای دیدنی، حدود ۲۰۰۰۰۰ ریال (که به زحمت به ۵/۵ یا ۶ یورو می‌رسد) بود. حتی ورودیِ جایی به بزرگی و اهمیت پرسپولیس هم همین مقدار بود.

۴- با خیال راحت در دل طبیعت خلوت کنید

یکی از هیجان انگیزترین چیزهایی که در طول سفرم به ایران تجربه کردم، طبیعت بود. واقعا از کویرهای ایران لذت بردم. سعی کردم تا جای ممکن، به کویرها و بیابان‌هایی که می‌شد سفر کنم؛ جایی که فقط خودم بودم و خودم. هیچ کس نیست که غروب خورشید پر جذبه شما را با هجوم عکس و دوربین و سلفی خراب کند، انگار که در Cinque Terre در ایتالیا هستید.

۵- هر جا که بروید چه بخواهید و چه نخواهید، مردم به شما کمک می‌کنند

در طول سفری که با قطار از هلند به ترکیه داشتم، به ایستگاه‌های بسیار زیادی رسیدم. علامت‌های بسیاری در مسیر وجود داشت که خواندن آنها سخت بود و برای پیدا کردن باجه خرید بلیط در ایستگاه قطار، در بخارستِ رومانی، واقعا با مشکل مواجه شده بودم. خیلی دوست داشتم کسی باشد که به من کمک کند.

اما وقتی در ایران بودم، هر جا که نیاز داشتم کمک از راه می‌رسید. تا پایم به ایستگاه اتوبوس می‌رسید، یکی پیدا می‌شد که از من بپرسد کجا می‌روم، یا روی بلیطم چه چیزی نوشته شده، آیا می‌دانم که صندلی‌ام کجاست، یا می‌دانم که کجا باید پیاده بشوم؟ مردم ایران رفتاری فوق دوستانه دارند و به نظر می‌رسد همه‌شان بسیار مشتاق کمک کردن هستند، چه من به این کمک نیاز داشته باشم چه نه.


6- غذاهای خوشمزه

هر وقت به یاد غذاهای هیجان انگیز و فوق‌العاده‌ای که در ایران خوردم می‌افتم، آب دهانم سرازیر می‌شود. مخصوصا یک نوع غذای خانگی با دانه‌های انار که واقعا خوشمره بود! و با دیدن کباب با برنج زعفرانی، چشم‌هایم برق می‌زنند. همه‌ی غذاها، با مواد تازه درست می‌شد. از مواد غذایی دستکاری شده و غذاهای مایکرو ویوی یا نیمه آماده و بسته بندی به سبک خیلی از رستوران‌های هلند، خبری نبود.

۷- تمام مردم مهربان و رفیقِ ایران

یک نکته درباره سفر به ایران، که تجربه‌های سفری شما در آینده را نابود خواهد کرد، مردم مهربان ایران هستند. وقتی به وین رسیدم، از اینکه مردم چقر غریبه‌وار رفتار می‌کنند، شوکه شدم. دوست دارم تاکید کنم که "به نظر می‌رسید" که این مردم، کمی غیر دوستانه رفتار می‌کنند، چون واقعا اینطور نبود، فقط در مقایسه با مردم ایران، اینطور به نظر می رسید. در ایران به هر جا که می‌رفتم، مردم به من لبخند می‌زدند، غذا تعارف می‌کردند، در جاهای مختلف به کمک من می‌آمدند. در کل برخورد من با مردم این احساس خوشامدگویی و راحتی در ایران را به من منتقل می‌کرد. متاسفانه، این رفتارها و برخوردها، تجربه‌های آینده شما در سفرهای بعدی‌تان را تحت تاثیر قرار می‌دهد، چون دیگر پیش نیامد به کشوری سفر کنم که مردم آن این همه مهربان و رفیق باشند.

این تنها یک فهرست کوتاه از چیزهایی درباره ایران بود، که سفرهای بعدی مرا خراب کرد. اما اگر می‌پرسید که حاضر بودم تصمیم دیگری بگیرم، جواب من منفی است. اگرچه که سفر من به ایران سایر تجربه‌های سفر مرا مخدوش کرده است، اما تجربه‌ی خودِ این سفر را با دنیا عوض نمی‌کنم.

تجربیات این توریست زن خارجی را خواندیم. آیا شما هم موافقید که ما با توریست‌ها برخورد بهتری نسبت به سایر کشورها داریم؟ نظر شما چیست؟















پنجره
ارسال نظر
گردشگری به روایت تصویر
نگاه دوم
یادداشت
مناطق آزاد
داغ
پربازدیدها
آخرین اخبار