از پلههای این ساختمان ۲ طبقه با معماری آجری در میدان «انقلاب» یا «ایالت» ارومیه که بالا میروی، نگاهت به دربهای چوبی با کلون و کوبه های قدیمی گره میخورد.
پس از گذر از نگهبانی ۲ سالن مملو از صنایع دستی و سبک زندگی گذشتگان در طبقه اول ساختمان پیش رو قرار میگیرد؛ در سالن سمت راست به اتاق ادوات سنتی کشاورزی و دامداری منطقه بر می خوری؛ اینجا قدیمی ترین ابزار منطقه همچون گاوآهن، جنجر، پیمانههای مخصوص، داس، سنگ صیقل و غیره مشاهده میشود.
جلوی اتاق کشاورزی مجسمه چوپانی با لباسی موسوم به «کپنک» به چشم میخورد که از موی بز و پشم گوسفند بافته شده تا وی را در برابر سرمای استخوان سوز آن روزهای آذربایجان، حفاظت کند.
در این اتاق انواع زنگولههای بزرگ و کوچک، ابزار شیر دوشی، قیچی، پشم زنی، انواع مشک آب، انواع زین، داغ نشان حیوانات و خمیر گیر به نمایش گذاشته شده و دربی از شاخههای درخت بید که با هنزمندی بافته شده و روزگاری برای جدا کردن محل نگهداری دامها و محیط خانه مورد استفاده قرار میگرفت نیز در اینجا به نمایش در آمده است.
ابزار سنتی کره گیری از دوغ (یا نهره و تولوخ به زبان آذری) همراه با تندیسی از زنان عشایر و روستایی در حال کار از دیگر جلوههای بخش کشاورزی این موزه است.
در یک اتاق دیگر، زنانی دستار به دست که گندم را به بلغور تبدیل میکنند تا آذوقه زمستانشان را تأمین کنند، جلوهای از سبک زندگی سنتی مردم این استان را به نمایش گذاشته اند.
جلوههایی از بازیهای بومی به یادگار مانده از گذشته در دیوار سمت راست سالن نیز هر بازدیدکننده ای را به گذشتههای دور میبرد و دنیای بازیهایی نظیر جورابین، ۱۲ دوز، داما و بش داش را به تصویر میکشد.
سالن سمت چپ یکی از زیباترین اتاقهای موزه را در خود جای داده است؛ اتاقی که زنان و مردانی از ایل قره پاپاق، هرکی، شاهسون، شکاک و پیکره یک عاشیق پیشکسوت را در خود جای داده است.
چومچه گلین، آثار قلاب دوزی، درخت نذری، ماهوت بافی و کتابهای قدیمی ادعیه نیز در اتاق دیگر این سالن حکایت مردم و زندگی ساده این سرزمین را بیان میکند.
این سالن نیز جلوههایی از سبک زندگی مردم در فصل سرماست و به داخل اتاق که وارد میشوی کنار کرسی زنان و مردان با لباسهای محلی نشسته اند و آن طرف تر سماور ذغالی در حال جوشیدن است و استکانهای گل دار آبی رنگ جلوی سماور صف کشیده اند.
گهواره و روروئک (وروره) چوبی یا به زبان آذری (بشیه) نیز در یکی از اتاقهای این طبقه به چشم میخورد؛ توری زیبایی نیز روی آن انداخته شده و گویی کودکی در داخل آن به خوابی عمیق فرو رفته است. آن طرف تر رادیوی قدیمی و چپقهایی روی دیوار حکایت از زندگی ساده و بی زرق و برق این سرزمین میکند و گویی هرکدام حرفی برای گفتن دارد؛ به نظر میرسد به گذشتههای دورتر رفتهای و با پدر بزرگها و مادر بزرگها همنشین شدهای.
نگاهت در نگاه زنان و مردان آذری که لباس خوش رنگ به تن کرده اند، گره میخورد و دوست داری ساعتها با آنان هم صحبت شوی.
یکی دیگر از اتاقهای این موزه تاریخچه عکاسی در ارومیه را بازگو میکند و دوربینهای قدیمی را با هزاران خاطره از جای جای این استان در این اتاق به نمایش گذاشته شده است.
در اتاقی دیگر اسلحههایی از دوران گذشته همانند تپانچههای آمریکایی و روسی در شکلهای مختلف به نمایش گذاشته شده است؛ از این طبقه به بعد باید به طبقه بالا بروی و قدم در پلههایی با نردههای چوبی قدیمی و زیبا بگذاری.
نخستین نگاه در طبقه دوم این موزه به تاریخچه عینک سازی این سرزمین و به ویژه ارومیه گره میخورد و وارد سالن که میشوی، عینکهایی با چهارچوبهای ضخیم و در عین حال زیبا شما را به خود میخواند؛ عینکهایی که برخی از آنها اهدایی مردم است.
دستگاههای ساخت عدسی در این سالن هر بازدیدکننده ای را به یاد ساخت نخستین عینک در ارومیه میاندازد و علاوه بر این تصاویر نخستین عینک سازان این شهر و مغازههایشان بر دیوار این سالن نصب شده است.
سبک و سیاق عینک سازی ارومیه را که پشت سر بگذاری به اتاقی میرسی که زیورآلات مختلفی را در پشت ویترینها جای داده است؛ گردنبند، گوشواره، انگشترهایی با نگین فیروزهای و دستبندهایی با نگین عقیق متعلق به دوره قاجار در این اتاق به چشم میخورد.
اتاق ساعتهای قدیمی مچی و جیبی این موزه نیز دیدنی و قدیمی ترین ساعت آن مربوط به ۱۹۷۰ میلادی است؛ اتاقی که ساعتهای جیبی طلایی فرانسوی، روسی و مهمتر از همه ساعت مربوط به مسجد سردار ارومیه با تاریخ ساخت ۱۹۱۳ میلادی را در خود جای داده است.
وسایل توزین و اندازه گیری قدیمی شامل وزنههای کیل وانکه (واحد شمارش وزن قبل از کیلو)، ترازوهای شاهین دار، انواع چرتکه، سنگهای توزین زعفران و سنگهای قیمتی، ترازوهای کفهای در یکی دیگر از اتاقهای این طبقه از موزه جا خوش کرده است.
پیه سوزها، فانوسها و چراغهای نفت سوز دو و سه فیتیله نیز اتاق روشنایی را زینت داده و بدنه برخی از آنها منقش به گل و بوته است و با رنگهای صورتی و فیروزهای در اتاق روشنایی حکایت روزگاری را میکند که خبری از زندگی مدرن امروزی نبود.
پس از گذر از این اتاقها، چهاردیواری دیگری نیز قرآنهای قدیمی با دست نوشتههای متعدد را در خود جای داده است که گنجینهای از کلام وحی و جلوهای از دینداری ملت این سرزمین است.
به گفته رئیس موزه مردم شناسی ارومیه محل این موزه در سال ۱۳۱۵ هجری شمسی نظمیه بوده و در سال ۱۳۸۵ هجری شمسی خریداری شده و در سال ۱۳۹۲ هجری شمسی مرمت شده است.
سیروس اکبرزاده با تاکید بر اینکه موزه مردم شناسی ارومیه جزء برترین موزههای کشور است، افزود: سال گذشته بخش نسخ خطی مربوط به دوره قاجاریه و صفویه نیز به موزه اضافه شد و در صورت تأمین اعتبار، مجموعه جدیدی از ساعتهای مربوط به دوره قاجاریه به بخش ساعتهای موزه اضافه می شود.
معاون فرهنگی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی هم گفت: قبل از دهه ۱۳۷۰ تنها مجموعههای پوشاک در موزه مردم شناسی وجود داشت ولی پس از آن ابزارآلات و ادوات کشاورزی، صنایع دستی، انواع خرمنکوب ها، وسایل توزین، انواع اسلحه، وسایل ریسندگی و بافندگی و مجموعههای غنی دیگری در موزه مردم شناسی جای گرفت.
حسن سپهرفر افزود: جمع آوری مجموعههای مربوط به زندگی روستایی و کشاورزی هشت سال زمان طول کشید و طی این مدت ادوات کشاورزی، وسایل توزین و سایر مجموعههای مربوط به زندگی روستایی و کشاورزی از روستاها جمع آوری شد.
معاون فرهنگی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی بیان کرد: موزه مردم شناسی نسبت به موزههای دیگر از جذابیت و وجهه خاصی برخوردار است زبرا بازدیدکنندگان هنگام بازدید، مجموعهها و وسایلی را مشاهده میکنند که خاطره های گذشته را برای آنان تداعی میکند.
وی دانشجویان، دانش آموزان، محققان و پژوهشگران را بیشترین بازدیدکنندگان این موزه برشمرد و گفت: اواسط اسفند تا ۱۳ فروردین این موزه بیشترین تعداد بازدید را داراست.
به گزارش ایرنا، عمارت شهربانی ارومیه (ساختمان موزه مردم شناسی) در سال ۱۳۰۷ هجری شمسی به منظور استفاده نظامی و اداری به دستور رضاشاه در مرکز شهر و در میدان توپخانه ساخته شد و معمار آن مشهدی «محمد حسین» معمار معروف به ملأ اوستا بود.
این عمارت (موزه مردم شناسی ارومیه) در تاریخ ۲۲ تیر ۱۳۷۹ هجری شمسی با شماره ۲۷۶۱ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.
آذربایجان غربی دارای ۱۱ موزه تحت پوشش اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و سه موزه مشارکتی اعم از موزه تاریخی طبیعی، موزه مفاخر شهرستان مهاباد (سرای هیمن) و یک موزه خصوصی در خوی میباشد.