گردشبان (gardeshban.ir) : منصور ضابطیان را با اجرا می شناسیم اما سفرنامه هایش طعم متفاوتی دارد مثل آخرین اثر یعنی کتاب «موآ» که سفرنامه ویتنام است
ویتنام به شکل عام و شهر هانوی به شکل خاص بهشت گردشگران غذاست؛
آن هایی که در جهان راه می افتند تا غذاهای مختلف را تجربه کنند. در انگلیسی به آن ها می گویند «Food tourist»، اما خودمانیم، من ترجیح می دهم به آن ها بگویم «گردشگران شکمو»!
این جا بهشت گردشگران شکموست چراکه می توانند با کمترین هزینه، بیشترین تجربه های غذایی را داشته باشند. یک کتاب راهنما ادعا کرده بود که می شود یک ماه در خیابان های هانوی گشت و ظهر و شب غذا خورد، بدون آن که غذا تکراری باشد! نمی دانم این ادعا درست است یا نه، اما با یک نگاه به دور و برم می توانم بفهمم که چندان دور از ذهن نیست. گرچه خیلی از غذاها مشابهت های زیادی دارند، اما نام شان متفاوت است.
ویتنامی ها بیشترین علاقه را به «فو» دارند. رایج ترین غذای ویتنامی که آن را سوپ ویتنامی ها هم می نامند. فورا با آب یا آب گوشت می پزند و توی آن می شود از یک تا هزار و یک چیز ریخت.
آب را روی اجاق می گذارند و آن چه در آن می ریزند در حداقل زمان می پزد. صبح ها که فو سر سفره می آید، گاهی روی یک اجاق متحرک است و من نمی فهمم محتویاتش را چرا این قدر سریع بیرون می کشند و می خورند. شرط می بندم گوشت هایش خام خام باشند. فو آن قدر محبوب است که حتی بعضی ها اسم بچه شان را می گذارند فو. فکر کنید آدم توی ایران اسم بچه اش را بگذارد قورمه سبزی یا حلیم بادمجان یا سیرابی!
فو جزو ارزان ترین غذاهای ویتنامی است و یک کاسه آن ترکیبی است از گوشت و نودل برنج و چند جور سبزی، حدودا یک دلار قیمت دارد. «فو» را سربازان آمریکایی بعد از جنگ به کشورشانمی برند و آن جا هم غذای محبوبی می شود.
وسط این همه غذای عجیب و غریب، چاکا (Chaca) قابل تحمل تر است؛ تکه های ماهی خوابانده شده در کره و پیاز که با پیازچه و سیر و زنجبیل سرخ می کنند. کره و پیاز بوی زهم ماهی را می گیرند و پیازچه و زنجبیل هم طعم خاصی به آن می دهد. اساسا پیازچه یکی از کاربردی ترین افزودنی های غذا در ویتنام است. دم در هر رستورانی، در ساعت های خلوت، می شود کارگرانی را دید که دور هم نشسته اند و پیازچه تمیز می کنند! چاکا به عنوان غذای محبوب، چنان با اهمیت است که هانوییها اسم یکی از خیابان های شهر را گذاشته اند چاکا! در ویتنام خیابان های دیگری هم می شود پیدا کرد که نام شان از غذا گرفته شده و این نشانگر اهمیت دادن ویتنامی ها به فرهنگ و سنت آشپزی شان است.
نکته ای که ما از آن به شدت غافل هستیم. چه اشکالی دارد ما هم به جای این همه اسمهای نامربوط، اسم چند تا از غذاهایمان را بگذاریم روی بعضی خیابان ها و میدانهایمان، مثلا خیابان کباب، میدان دیزی، چهارراه لوبیاپلو (نخندید! دارم جدی صحبت می کنم!)