گردشبان (gardeshban.ir) :
گوردخمه ها یا همان آرامگاههای باستانی از آن دسته از یادمانهای تاریخی و فرهنگی به شمار میآیند که از دید مِهرازی (معماری)، هنر و باستان شناسی از ارزش بسیار ویژهای برخوردارند. همچنین این نمونه از یادگارهای باستانی نزد کارشناسان و پژوهشگران از جایگاه بالایی برخوردار است. ازسویی، با بررسی و پژوهش بر روی این گروه از یادمان های تاریخی – فرهنگی با روش زیست، تاریخ اجتماعی و سیاسی، آیینها و باورهای مردمان گذشته بیشتر آشنا خواهیم شد.
از همین روی، پاسداشت و نگهداری آنها از سوی همه مردم، نهادها، اُرگانها و سازمانها اَمری بایسته (واجب) به شمار میآید و کوتاهی در زمینه حفظ چنین سرمایههای فرهنگی ارزشمندی گناهی نابخشودنی است. با این همه، باید پذیرفت که سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی که با دشواریهای بودجه و کمبود نیروی کار دست به گریبان بوده و به شدت از آن رنج میبرد به تنهایی نمیتواند از یادمانهای تاریخی و ملی کشور پاسداری و نگاهبانی کند و باید همه مردم و نهادها و سازمانهای دولتی و خصوصی و دانشگاهیان پا کار آمده تا بتوان از یادگارهای نیاکانی که هویت و شناسنامه بالندۀ مردمانی با فرهنگ و دیرینه زیست، بوده را پاسداری کرد. هرچند که، سازمان میراث فرهنگی نباید به بهانهای کمبود بودجه و گوناگون از وظیفهای که بر دوشش نهاده شده، سر باز زده و یا کم کاری کند.
زخم یادگاری نویسیها بر پیکره یادمان ملی
اما گوردخمه نامدار به چشمه پارسه که در نزدیکی میراث جهانی پارسه (تخت جمشید) جای دارد و وابسته به دوره کمتر شناخته شدۀ فراهخامنشی یا پُست هخامنشی (پس ازهخامنشیان) بوده و از ارزش مطالعاتی بسیار فراوانی نزد پژوهشگران برخوردار است، این روزها حال خوشی ندارد و چهره اَش سیاه شده است.
فرومایگان نابخرد و ویران گران یادمان های تاریخی – فرهنگی با رنگ بر روی این یادمان ملی ارزشمند یادگاری نویسی انجام داده و زخم های ژرفی را بر پیکرۀ یادگار نیاکانی بر جای گذاشته اند. همچنین افراد ولگرد و معتادان نیز با به جا گذاشتن خاکستر آتش خویش در کنار و پیرامون و حتی درون این گوردخمه، چهرۀ زشت و ناخوشایندی را به نمایش گذاشته اند که به نوعی دهن کجی و به ریشخند گرفتن هویت ملی و توهینی آشکار به گذشتگان پاک سرشت و خردمندمان است. ازسویی، نمایش این نوع رفتارها بی گمان انگیزۀ دوری و دل زدگی اَندک گردشگران و بازدیدکنندگان و به ویژه شیفتگان به تاریخ و فرهنگ ایرانی خواهد بود.
یادمان ملی 2000 سالهای که رها شده است
اما بیمهریها به یادمان ملی ارزشمند و 2000 سالۀ مَرودشت در همین جا پایان نمییابد و خار و خاشاک در گِرداگرد گوردخمه چشمه پارسه، چهرۀ زشت و ناخوشایندی را به نمایش گذاشته است. همچنین عوامل طبیعی و به ویژه بیولوژیکی (گلسنگها) به درون سنگهای این یادگار بیهمتا رِخنه کرده و ترک و شکافهایی را که در گذشته در درون آن وجود داشته، شتاب بیشتری بخشیده است و روزگار سخت و دشواری را پیش روی یکی از با ارزشترین یادگارهای پارسیان، به جا گذاشته است.
بدتر از همه این که، یادمان ارزشمندی که میتوانست پایان نامه دانشجویان رشته باستان شناسی و تاریخ و پژوهندگان آزاد باشد، بدون داشتن حتی یک تابلو از سوی سازمان میراث فرهنگی در گوشهای غریبانه به حال خود رها و به دست فراموشی سپرده شده است. به باور کُنشگران و کارشناسان میراث فرهنگی داشتن یک تابلو شناسایی (معرفی) اثر و مفاد قانونی مجازات که بر روی آنها نوشته شده، افزون بر شناخت و اَرج گذاری یادمانهای ملی، کمابیش بازدارنده و هُشدار دهنده است و نصب آن، بیگمان اَمری بایسته به شمار میآید. هرچند که، گاهی دیده شده که با وجود نصب تابلوها، سودجویان اَموال تاریخی – فرهنگی باز به آنها دستاندازی کرده اند. ولی به هر روی، داشتن یک تابلو در کنار چنین یادمان ارزشمند و بیهمتایی یکی از نیازهای مهم آن خواهد بود.
فرونشست زمین، پدیدهای خطرناک در کنار یادمانهای باستانی
پدیده دِهشتناک و خطرناک فروچالهها و فرونشست زمین در شهر مَرودشت و در کنار باشکوهترین و ارزشمندترین یادمانهای باستانی کشور از جمله نقش رستم و میراث جهانی پارسه، یکی از چالشهایی است که در چند سال گذشته گریبانگیر این دو یادگار شکوهمند و نگین یادمانهای تاریخی کشور شده است و همچنان روبه گسترش بوده و آسیب های برگشت ناپذیری را بر پیکره میراث گذشتگان برجا گذاشته و آنها را با خطری جدی روبهرو کرده است. با این همه، هنوز مدیران و سرپرستان میراث فرهنگی و نهادهای مسوول، نتوانسته اند راه چاره ای ریشه ای و بُنیادین برای آن بیابند و میراث جهانی پارسه و محوطۀ باستانی نقش رستم، همچنان در خطر قرار دارند و بیگمان با یکی از چالشهای بزرگ یادمانهای تاریخی دستوپنجه نرم میکنند و روشن نیست که چه زمانی، آنها را به کام مرگ فرو بَرد.
اما در حریم درجه یک و نزدیکی گوردخمه فراهخامنشی نامدار به چشمه پارسه، فرونشست زمین پدیدار شده و در یک خط درازا (طولی) گسترش یافته است که بسیار برای این یادگار ملی و مهم تر از همه، میراث جهانی پارسه خطرآفرین است.
نکته غمانگیز داستان هنگامی است که بدانیم این فرونشستها در حال گسترش بوده و به گفتهای دیگر بیشتر خواهند شد و باید هرچه زودتر مدیران و سرپرستان میراث فرهنگی با همکاری نهادهای مسئول و دانشگاهی به رفع آن پرداخته و این دشواری بزرگ را ریشه کَن یا دست کم، متوقف کنند. زیرا دنباله روند فرونشست زمین و فروچالهها با موقعیت موجود در دشت مرودشت، می تواند آسیب های برگشت ناپذیری را تا سرحد مرگِ یادگارهای جهانی و ملی برجای گذارد. همچنین این مرکز و بخش از فرونشستهای زمین تا کنون یا مورد نگرش مدیران و رسانهها نبوده و یا این که از نظرها پنهان مانده بوده است. به هر روی، افزون بر میراث جهانی پارسه، گوردخمۀ ارزشمند چشمه پارسه در آینده ای نه چندان دور، در خطر قرار خواهد گرفت.
گنجاندن درسی به نام میراث فرهنگی، نقطه کور آموزش و پرورش
کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی بارها در گفتارها و نوشتارهای خود خواستار پالایش فرهنگ و توجه همه مدیران و مسوولان نهادها و اُرگانهای فرهنگی شدهاند. آنان خواستار گنجاندن درسی به نام میراث فرهنگی و زیست بوم از آغاز دوران دبستان در آموزش و پرورش شده تا با آموزش از خُردسالی، فرزندان ما با یادگارهای ارزشمند نیاکانی آشنا شده و در پاس داشت و نگهداری آن کوشا باشند. کارشناسان می گویند، تا این نهاده به سرانجام نرسد هیچ کاری را نمیتوان از پیش برد و همواره باید بیننده آسیب رسانی و یادگاری نویسی به یادمانهای ملی و تاریخی بود.
گوردخمهای کمتر شناخته شده، یادگار پارسها
افشین یزدانی، باستان شناس با گرایش دوره هخامنشی دربارۀ ارزش این یادمان باستانی گفت: این آرامگاه یا گوردخمه وابسته به دوران فراهخامنشی (پس ازهخامنشیان) است که به انگیزه آگاهیهای اندک و شناخت کم ما از آن، دارای ارزش بسیار فراوانی است.
این دکترا باستان شناسی در دنباله سخنانش گفت: در واقع ما در منطقۀ مَرودشت سنت درگور کردن (تدفین) در اُستودان را از دوران مادها، هخامنشیان، ساسانیان و تا دو سه سده نخست روزگار اسلامی داریم که از ارزش تاریخی بسیاری برخوردارند. از سویی، این سنت گُستره پهناوری را از دیدگاه زمانی از هخامنشی تا دوران اسلامی در بر میگیرد که همین خود نشان از ارزشمندی و اهمیت یادمانها دارد. سنت مِهرازی در گور کردن و روش و سبک آنان نیز، انگیزه دیگری بر ارزشمندی این بازماندهها است. در این سنت مِهرازی، شاهکها و بزرگان بومی پارس به روش هخامنشیان، آرامگاههای خود را میسازند و همه این ها بر ارزش بیشتر آن یادمانها میافزاید و باید در نگهداشت و حفظ یادگارهای گذشتگان بکوشیم تا بتوانیم آن را به آیندگان و فرزندانمان بسپاریم.
یزدانی در بخش دیگری از سخنانش افزود: ما با این شیوه در گور کردن مردگان در واقع با باورهای مردمان آن زمان آشنا خواهیم شد و می دانیم که در آیین مَزدیَسنا (زرتشت)، هرگز آب، هوا، خاک و آتش را نمی آلودند و از همین روی جسد و کالبد مرده را که آلوده است به خاک نمیسپردند و پس از انجام گامهای ویژهای، استخوان این مردگان را در اُستودان یا استخوان دان در دل کوه ا، صخرهها و بلندیها جا میدادند. همچنین در این آرامگاه که از خاندان بومی پارس برجا مانده، ما با شرایط اجتماعی این دسته از افراد آشنا خواهیم شد و روشن است که این افراد جایگاه بالایی از دید اجتماعی و مالی داشته اند. همۀ این چیزها ما را بر آن می دارد تا از این یادمان ها به خوبی و شایستگی پاسداری کنیم.
بازشناخت گوردخمه چشمه پارسه
لویی واندِنبِرگ، نخستین کسی بود که شمار زیادی از اُستودانها و گوردخمه ها را شناسایی کرد. پس از آن «هِرتسفِلد» و دیگر پژوهشگران نیز، این یادمانها را دیده و شناسایی کرده اند. هرچند که، هیچ کدام از آنان به این گوردخمه اشارهای نداشته اند. جایگاه این گور سنگی در کوه مهر (رحمت) و نزدیکی میراث جهانی پارسه است و جلو این آرامگاه یا همان گوردخمه یک قاب برای هموار و تخت (مسطح) کردن نمای گور سنگی تراشیده شده است.
درگاه این آرامگاه، مستطیل شکل است و درازای آن 68 سانتی متر و پهنا آن 40 سانتی متر است. فضای درون آن یک مربع که هر گوشه آن یک متر و بیست سانت است. در پیرامون درگاه گوردخمه، دو فرو رفتگی برای مُهر و موم کردن درِ درگاه وجود دارد که کلفتی فرو رفتگی ها 5 سانتی متر است.
این بازمانده بدون تعیین حریم است و در کنار آن در دل کوه، اُستودانی به جای مانده از روزگار ساسانی وجود دارد.
این یادگار ارزشمند به عنوان بازمانده فرهنگی – تاریخی با نام «گوردخمه تخت جمشید» با شمارۀ 14748 در 16 اسپندماه 1384 خورشیدی با دیرینگی ساسانی در سیاهۀ یادمان های ملی به ثبت رسیده است. هر چند که، امروزه با استواری و بدون هیچ دودلیای (تردیدی) می دانیم که این گوردخمه وابسته به دوره فراهخامنشی و پیش از ساسانی است.
نگارههای زیر با گوشی همراه گرفته شده و کمی کیفیت آن پایین است، آنها را در زیر ببینید: