سرپرست هیات باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان در نشستی که به منظور شرح مراحل بررسی و کاوش نویافتههای باستانشناسی شرق اصفهان، (پنجم آذرماه) در دانشگاه هنر برگزار شد، اظهار کرد: دلیل انتخاب منطقه شرق برای گروه مطالعات باستانشناسی و حفاظت و مرمت این بود که دانشگاه هنر اصفهان طی این سالها سایت تحقیقاتی نداشت و عمده فعالیتهای دانشجویان باستانشناسی در فضای کارگاهی داخل دانشگاه برگزار میشد.
علی شجاعیاصفهانی ادامه داد: اصفهان به دلیل منطقه جغرافیایی خود دارای اهمیت بسیار است و اگرچه برای بررسی دوره اسلامی آن انرژی و مطالعات زیادی صرف شده، اما در حیطه باستانشناسی، اطلاعات کمی از دوره پیش از اسلام آن موجود است.
وی خاطرنشان کرد: ماه گذشته در خلال کاوش محوطهای در روستا اشکاوند که بخشی از شهر اصفهان است، در عمق هشت متری شواهدی از سفالهای سلجوقی را پیدا کردیم و این نشان میدهد که سوای حوادث انسانی، تا چه حد حوادث طبیعی بر این بخش اثر گذاشته و آثار آن را مدفون کرده است.
سرپرست هیات باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان گفت: چون حوضه آبریز زایندهرود منطقه بسیار وسیعی را در برمیگیرد، آن را به ۲۱ زیرحوضه تقسیم کردهاند، کار ما بررسی یکی از این ۲۱ حوضه، به نام ورزنه است که در محدوده حوضه مهیار جنوبی و بخشی از کوهپایه قرار دارد.
وی افزود: مشاهده محوطههای باستانی بسیار در این محدوده بیانگر این است که اگر کار کاوش جدیتری داشته باشیم، صدها نمونه دیگر را پیدا خواهیم کرد، اما متأسفانه این محدوده بهشدت مورد تخریب قاچاقچیان و جویندگان طلا قرار گرفته و کندوکاو شده است.
شجاعیاصفهانی با تاکید بر اینکه دانشگاه هنر اصفهان در بررسی و کاوش این محدوده، به آموزش و پژوهش توجه توأمان دارد، گفت: طی دو سالی که عملیات باستانشناسی انجام میشد توانستیم کارگاههای آموزشی برای دانش آموزان و مردم محلی برگزار کنیم که ارزش آثارشان را بدانند و از آن حفاظت کنند، همچنین با همراهی مردم و میراث فرهنگی توانستیم بخشی از مکانی به اسم نارنجستان را برای نگهداری اشیای کشفشده و تحقیق بر روی آن در اختیار داشته باشیم.
سرپرست هیات باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان در ادامه اظهار کرد: متاسفانه تاکنون فعالیت جدی و روشمند باستانشناسی در پهنه وسیع حوضه آبریز زایندهرود صورت نگرفته است، درحالیکه ویژگیهای آن در قالب منطقهای و فرا منطقهای قابلبحث است، چراکه با تقسیم ایران به دو بخش کلی شرقی و غربی، همواره بهمنظور شناخت ارتباط این دو بخش با یکدیگر، مقایسهای بین یافتههای شرق ایران با غرب آن توسط محققان صورت میگیرد.
وی منطقه شمالی مهیار را به دلیل نزدیکی به تالاب گاوخونی و آب شیرینی که تا چند سال پیش به آن دسترسی داشت، دارای پتانسیل زیستی بهتری دانست و خاطرنشان کرد: از همین رو برای بررسی، این منطقه را انتخاب کردیم و بعد از جمعآوری و بررسی نقشهها و عکسهای هوایی و ماهوارهای و حتی با استفاده از پهپاد توانستیم ابعاد محوطههایی که عمدتاً طی سالهای اخیر یا از بین رفته یا کوچکتر شده را شناسایی کنیم.
شجاعیاصفهانی تصریح کرد: به گفته محلیها و شواهد بازمانده، سابقا در شمال کویرهای کفرود، دستجرد و گوشت، کشاورزی انجام می شد و این بیانگر موقعیت اقلیمی و جغرافیایی مناسب این منطقه بوده که موجب استقرار جدی در آن محدوده شده، اما در قسمت میانی و جنوبی آن هیچ شواهدی از آبیاری یافت نشده است.
وی افزود: یکی از ویژگیهای پهنه موردبررسی، این است که محوطههای باستانی آن ارتفاع کمی دارد و ۹۰ درصد آنها بین نیم تا یک هکتار از اراضی را اشغال کردهاند، اما در برخی از آنها تجمعات بیشتری به نظر میرسد که نشانگر یک استقرار مرکزی و وجود مدنیت در این محدوده است.
سرپرست هیات باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان رسوبگذاری، نمکی و سیلابی بودن محدوده مورد کاوش را دلیل از بین رفتن آثار معماری آن دانست و گفت: این منطقه به مطالعات چندجانبه نیازمند است و امیدواریم که عید نوروز، گروهی از فرانکفورت برای شناسایی محوطههای جدیتر، به این منطقه بیایند.
شجاعی اصفهانی با اشاره به اینکه تمرکز بر تپهها در دستور کار هیات باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان قرار داشت، خاطرنشان کرد: ما محدوده موردبررسی را به هفت دسته تقسیم و مسیر خاکیای را از کفرود به حسنآباد پیدا کردیم و به نظر میرسد مربوط به دوره مفرغ تا ایلخانی است و همزمان با قدیمیترین استقرارها شکل گرفته است.
وی اعلام کرد: طی بررسی این هفت محوطه ما توانستیم نمونههای خشتی، مهر استوانهای، ابزار سنگی، آثار فلزی و شیشهای، آبانبار، خاکسترزیستی، استخوانهای انسانی و حیوانی و همچنین سکههای دوره اسلامی را پیدا کنیم و سفالهای کشفشده در محدوده تخت کولی که بیشترین شباهت را با سفالهای فارس دارد بیانگر ارتباطی چند هزارساله بین فارس و اصفهان است.
سرپرست هیات باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان، قدمت برخی از این محوطهها را بین ۱۸۰۰ تا ۲۸۰۰ سال پیش از میلاد مسیح دانست و گفت: برای پیدا کردن دوره دقیق این محوطهها منتظر نتایج آزمایشگاهی هستیم.
شجاعیاصفهانی با اشاره به اینکه طی بررسیها موفق به شناسایی مسیر قدیمی اصفهان به یزد و تجمع وسیعی از سربارهها در محوطهای صنعتی شدهاند، اظهار کرد: همه یافتهها بر روی وبگاهی که خریداریشده بهصورت دیجیتال بارگذاری میشود و بهزودی در دسترس علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
بابک رفیعیعلوی، دیگر باستانشناسی بود که پشت تریبون رفت تا درباره کاوشهای این منطقه سخن بگوید.
وی با نمایش دورنمایی از وضعیت حوضه آبریز زایندهرود، گفت: سؤال جدیای که پس از دیدن این دورنما در ذهن هر کس شکل میگیرد این است که آیا زایندهرود همیشه همین مسیر را داشته یا در هزارههای پیشین مسیرهای دیگری را طی میکرده است؟
این باستانشناس تاکید کرد: تحقیق بر روی این مساله، بررسی و کاوش محوطههای حوضه آبریز را به یک حیطه جدید وارد میکند.
وی با شرح مراحل کاوش، از تخریبهای پیدرپی قاچاقچیان پرده برداشت و گفت: هم به این دلیل و هم به خاطر محفوظ ماندن محوطههای مورد تحقیق از گزند باد و باران، بعد از انجام مطالعات، روی این قسمتها را با خاک میپوشاندیم تا به شکل اولیه بازگردد.
رفیعیعلوی تصریح کرد: در بررسیهایی که زیر رملهای ماسهای کویرهای موردنظر داشتیم، توانستیم آثاری از هزاره دوم و سوم پیش از میلاد را مشاهده کنیم که نشان میدهد آن زمانها، این محدوده یک دوره شکوفایی داشته، اما به دلایلی مثل شور شدن آب و زمین و وزش باد، این دوران به پایان رسیده و منطقه دچار خشکی شدید شده است.