گردشبان (gardeshban.ir) :
از دیگر آثار باستانی فاخر در این قاره میتوان به شهر ویران شده زیمبابوه بزرگ، Mapungubwe در آفریقای جنوبی،Gedi Ruins در کنیا و Meroe در سودان اشاره کرد. شاید هیجانانگیزترین آنها نیز آخرین باقیمانده از هفت عجایب جهان باستان، هرم بزرگ جیزه، در مصر باشد.
پیچیدگی و تنوع فرهنگی در قاره افریقا بهاندازهای بالاست که تمامی آنها، هم به ثبت جهانی رسیدهاند و هم داستانهای نژادپرستی متفاوتی، تئورهای عجیب و غریبی را برای این آثار به دنبال داشتهاند.
با وجود این همه شواهد از نوع ساخت و ایجاد این آثار باستانی، اما هنوز برخی از مردم افریقا بر این باورند که افراد خاص با باورهای نایاب اقدام به ساخت این آثار کردهاند و جز خدایان معنوی آنها تلقی میشوند. بهطوریکه اگر هر کسی خارج از افریقا و مناطق آن، تصمیم به ساخت این آثار میکرد، به هیچ عنوان قادر به خلق چنین اثار ارزشمند و متفاوتی نبود. این در حالی است که حتی برخی از این نژادپرستها، سازندگان این آثار را فرازمینی میدانند و لقب مسافران زمان را به آنها دادهاند.
شاید هم اکنون این سئوال پیش آید که این نظریهها چه اهمیتی دارد و یا چه آسیبی به میراث فرهنگی میرساند؟ در پاسخ به این سئوالات باید گفت که در حقیقت آسیب بزرگ این عقاید غلط آن است که این افراد سعی میکنند با سفر به جهان و تخریب آثار باستانی، تئوریهای خود را اثبات کنند. در کنار آن نیز آنها این عقیده نژادپرستانه را دارند که چرا این تصور وجود دراد که فقط اروپاییها، سفید پوستان، تا به حال قادر به خلق چنین شاهکارهای معماری بودهاند و همه تلاش خود را برای مبارزه با این تصور و اثبات کردن خلاف آن نظریه، انجام میدهند. متاسفانه ثابت کردن نظریه آنها میتواند تبعات سنگینی برای میراث فرهنگی جهان داشته باشد که نمیتوان از آن چشمپوشی کرده و یا آن را نادیده گرفت.
تهدید میراث جهانی
در سال 2014 میلادی، دو دانشمند شبه آلمانی به اثبات رساندند که دانشگاهیان منشا واقعی اهرام جیزه را پنهان میکنند. آنها برای اثبات این نظریه، تکهای از یکی از اهرام را قطع کردند، البته بدون مجوز، تا بتوانند آن را تحلیل و بررسی کنند.
در اوایل سال 2017 میلادی دانشمندان کنگره جهانی مطالعات مومیایی در آمریکای جنوبی با انتشار اطلاعیهای در صفحه فیسبوک خود برای جلب توجه به حمله به قبور نازکا، این اقدام غیرقانونی داشمندان شبه آلمانی را منتشر کرده و با ارائه عکسها و شواهد مربوطه، آن را به اثبات رساندند.
از اینرو میتوان گفت چنین حوادثی تهدید جدی برای میراث فرهنگی ملل در حال توسعه، خواهد بود که نباید آن را کتمان کرد. همچنین مسئولان حفاظت در سراسر جهان باید برای حفاظت و بازیابی قطعات بینظیر میراث و محافظت از آنها در برابر خرابکاری، مبالغ سنگینی را هزینه کنند که در گذر زمان افزایش این هزینهها برای یک دولت مقرون بهصرفه نخواهد بود. به عنوان مثال، آخرین تعمیرات اساسی در اهرام بزرگ جیزا مربوط به سال 2008 میلادی است که هزینهای بالغ بر 45 میلیون دلار صرف کرده است. اینها معمولا ملتهای ثروتمند نیستند و با بودجه محدودی که دارند غالبا مجبور نیستند آسیبهای دانشمندان شبه را نیز جبران کنند.
نژادپرستی و نگرشهای استعماری
مجموعهای از محافل سنگی در استان Mpumalanga آفریقای جنوبی نمونهای عالی از مشکل دیگر باستانشناسان شبه است. بعضی از افراد معتقدند که این ساختارها توسط بیگانگان طراحی شدهاند. آنها تحقیقات علمی را که نشان میدهد دایرههای سنگی توسط مردم آن زمان با استفاده از طناب و چوب ساخته شدهاند را مسخره میکنند. آنها حتی این تصور را که قبایل باستانی آفریقا میتوانند چنین آثاری را خلق کنند را نیز زیرسئوال میبرند. اما همین مردم مشکلی ندارند که باور کنند اروپایی قرون وسطایی کلیساهای باشکوه این قاره را تنها با استفاده از طناب و چوب ساخته است. آنها تحقیقات علمی که قاطعانه قوت آفریقاییان باستان را اثبات میکند را رد میکنند، اما تأکید میکنند اسنادی که حاوی شواهدی از روند ساخت و ساز اروپاییها است، صحیح است.
تمامی این اعتقادات نژادپرستانه تنها به میراث جهان آسیب وارد میکند و آنها را در معرض خطر جدی قرار میدهد. چراکه اثبات بسیاری از این نظریهها، مستلزم استخراج بخشی از میراث و آثار باستانیست که به هیچ عنوان قانونی و صحیح نخواهد بود.