گردشبان (gardeshban.ir) : تحقیقات تاریخی و باستانی نشان میدهند که تمدنهای باستان هم دانش ساخت ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله را داشته اند.
مثلا در جزیره یونانی کرت، بسیاری از ساختمانها از بلوکهای سنگی ساخته میشدند که با عناصر چوبی به هم متصل شده بودند تا ساختمانهای سفت و خشک را انعطاف پذیر کنند که هنگام زمینلرزه ترک نخورند. همچنین ساختمانها روی ماسه یا شن سُست ساخته میشدند تا لرزهها را هنگام زلزله جذب کنند. معبد آتن در تروی (۱۵۰۰ سال قبل از میلاد) روی پایهای ضخیم از ماسه قرار دارد، همچنین معابد دوریک در یونان قدیم (۲۷۳ سال قبل از میلاد)
در یونان و ایران باستان تکنیک جدیدی به وجود آمد که در آن یک ماده متفاوت، مثل سرامیک و گِل بین زمین و پی ساختمان تزریق میشد، بنابراین هنگام زمینلرزه یک لایه روی دیگر میلغزید و آسیب ناشی از زمین لرزه را به حداقل میرساند. این یکی از قویترین روشهای امروزی حفاظت از ساختمان در برابر زلزله است. در ساختمانهای مدرن، مهندسان سازه از یاتاقانهای لاستیکی، یاتاقانهای توپی و سیستمهای فنری استفاده میکنند تا ساختمان را از زمینِ لرزان جدا کنند.
یکی از اولین نمونههای جداسازی پی در مقبره کوروش در پاسارگاد، پایتخت امپراتوری هخامنشی (۵۵۹-۵۳۰ قبل از میلاد) وجود داشته است. با وجود امپراتوری بزرگی که از دریای مدیترانه تا رود ایندوس گسترده بوده، آرامگاه کوروش کبیر بسیار ساده و متواضع است. این مقبره تقریبا مکعب شکل است و ابعاد آن حدود ۶ در ۵ متر است. یک درِ کوچک به اتاق درونی منتهی میشود. سقف مثلثی است. اتاقک بالای یک پایه هرمی با شش پله بزرگ قرار دارد و همه چیز از بلوکهای سنگی بزرگ ساخته شده است.
پی ساختمان از چند لایه سنگ آهک ساخته شده است. لایه اول یا پایه، از سنگهایی تشکیل شده که با ملات مخلوط گچ آهک و خاکستر یا ماسه به هم متصل شده و سپس صاف شده اند. لایه بالایی از بلوکهای سنگی ساخته شده که با میلههای فلزی به هم بسته شده اند، اما به پایه متصل نیستند. این به لایههای بالایی اجازه میدهد هنگام زلزله روی لایه اول بلغزند.
بدیهی است که مقبره کوروش از ۲۵۰۰ سال پیش تا کنون زلزلههای بیشماری را پشت سر گذاشته است. هرچند مطمئن نیستیم که بزرگی این زمین لرزهها چقدر بوده است و اینکه آیا آنقدر قوی بوده اند که جداسازی پایه را تحریک کنند. هیچ نشانهای از جابجایی بلوکها و لایهها هم وجود ندارد که ما بفهمیم این سیستم کار کرده یا اینکه آیا سازندگان مقبره میدانستند که چه کار میکنند و یا شکل هرمی پایه از ساختمان محافظت کرده است. جالبتر از همه اینجاست که ما حتی مطمئن نیستیم که محل دفن نهایی کوروش کبیر اینجا باشد.
به گفته مورخ یونانی آریان، که فرمانده نظامی اسکندر کبیر هم بوده، پادشاه مقدونیه بعد از نابودی و غارت پرسپولیس از مقبره بازدید کرده است. اسکندر به یکی از جنگجویانش، اریستوبولوس، دستور داد وارد این بنای تاریخی شود. او داخل مقبره یک تخت طلا، یک میز با ظرفهای نوشیدنی، یک تابوت طلا، مقدار زیورآلات با سنگهای قیمی و کتیبهای پیدا کرد که روی آن نوشته شده بود: «ای رهگذر، من کوروش هستم، کسی که به ایرانیان پادشاهی بخشید و پادشاه آسیا بود.»
هیچ مدرک باستان شناسی وجود ندارد که این کتیبه وجود داشته است. حتی در میان مورخانی که به این کتیبه اشاره میکنند، اختلاف نظر زیادی درباره متن دقیق کتیبه وجود دارد. ظاهرا این مقبره مدت کوتاهی بعد از حمله اسکندر غارت شده است. وقتی اسکندر دوباره از مقبره بازدید کرد، از وضعیت آن ناراحت شد و دستور بازسازی آن را دارد. اگر کتیبه نابود شده بود، حتما دستور بازسازی آن را هم میداد.
فقدان کتیبهای که در متون یونانی به آن اشاره شده یک راز است و اعتبار حرف یونانیان را زیر سوال میبرد. بنابراین مقبرهای داریم که ممکن است حتی کوروش کبیر هم در آن نباشد، با تکنولوژی پیشرفته مقاوم در برابر زلزلهای که هیچ نشانی از عملکرد آن نداریم.
فقط یک بررسی دقیق درباره سیستم جداسازی پایه در مقبره کوروش توسط دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است. نویسنده این مقاله ادعا میکند که این مقبره در نرمافزار شبیهسازی شده و در برابر زلزله بسیار نیرومند است. متاسفانه این مقاله قابل دسترسی نیست.