گردشبان (gardeshban.ir) : مناطق آزاد ایران، یکی از موضوعات داغ همیشگی در حوزه اقتصاد هستند که مخالفان و موافقان زیادی دارند. برخی معتقدند مشکلات بر سر راه مناطق آزاد به حدی است که آنها را از رسیدن به اهداف اصلی شان دور کرده است؛ با این حال برخی نیز معتقدند با وجود تحریم ها و مشکلات اقتصادی این مناطق موفق بوده اند و تا حد زیادی به اهداف مورد نظر رسیده اند اما هنوز هم هستند کسانی که با موضوعات مختلف باز هم به سراغ ایراد گرفتن از عملکرد مناطق آزاد میروند و با تلاش برای همراه کردن افکار عمومی در تلاشاند تا سنگ اندازی بیشتری در مسیر مناطق آزاد صورت دهند.
اقتصاد۲۴ برای بررسی درستی روندی که تاکنون مناطق آزاد ایران داشته اند تاکنون گفتگوهایی با اساتید اقتصاد ایران داشته و این بار با آلبرت بغزیان، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه به گفتگو نشسته است تا علاوه بر بررسی مشکلات و فرصتها، راهکارهای پیش رو برای عملکرد بهتر آنها را نیز برشمرد.
متن گفتگوی اقتصاد۲۴ با آلبرت بغزیان را در ادامه میخوانید.
*جناب دکتر بغزیان عملکرد مناطق آزاد را در چند سال اخیر به چه صورت ارزیابی میکنید؟
- مناطق آزاد روی یک استدلال درست شکل گرفته و ایجاد شده اند و ماموریتی که داشته اند این است که اگر مشکلاتی در سرزمین اصلی از نظر بروکراسی اداری و قوانین دست و پاگیر و تصمیم گیری در مورد مجوزهای تولیدی و صنعتی و سرمایه گذاری وجود داشته باشد، در مناطق آزاد از این بابت مسیر کوتاه تری وجود داشته باشد و این ضوابط آسانتر باشد و یکسری معافیتهایی در بحثهایی مانند عوارض، مالیات، فعالیتهای تولیدی، تجاری، خدماتی و گردشگری داده شود.
بر مناطق آزاد یکسری قوانین حاکم است که میتواند مستقل، یا متفاوت یا مشابه سرزمین اصلی باشد. در واقع چیزی که این مناطق را از سرزمین اصلی متمایز میکند بحث قوانین بانکی و تجاری است و این امکان وجود ندارد که همه مناطق آزاد کشور را با یک چوب برانیم چرا که هر منطقه یک ویژگی منحصر به خود را داشته و برخی مناطق در ابتدا شهر بوده اند و بعد تبدیل به منطقه آزاد شده اند مانند انزلی و دیگری از ابتدا با شکل منطقه آزاد شروع به کار میکند مانند کیش. به همین خاطر باید تفاوت آنها را نیز در نظر بگیریم.
* برخی موضوع قاچاق در مناطق آزاد را مطرح میکنند؛ از نظر شما تا چه حد این مسئله درست است؟
- اینکه از دید برخی از مردم و برخی افراد بحث قاچاق در مناطق آزاد مطرح میشود، درست نیست و به نظر من آنقدر مناطق آزاد ما کنترل شده هستند که نمیتوانیم بگوییم اگر قاچاقی صورت میگیرد از این مناطق است؛ چرا که منطقه وسیعی نیست و اگر منطقه آزاد کیش را در نظر بگیرید کاملا مشخص است که کالا به چه شکل وارد یا خارج شده است. اما باید بدانیم که به همه مناطق ایراد قاچاق برنمیگردد و اینکه ما این همه مرز آزاد داریم و اصلا نیازی نیست که منطقه آزاد منطقهای باشد که به آن تهمت قاچاق بزنند و بیشتر به نظر میرسد قضیه بیشتر رد گم کنی باشد که جایی دیگر بحث قاچاق باشد و بیان میشود که این کالای قاچاق از منطقه آزاد وارد شده است و من تاکنون دلیلی که بتواند این تهمت را اثبات کند مشاهده نکرده ام و حجم کالاهایی که به مناطق آزاد وارد میشود به آن حدی نیست که بتوان آن را به کشور قاچاق کرد.
این اتفاق میتواند از هر کانالی صورت بگیرد و اجناس میتوانند مستقیما بدون آنکه جایی تخلیه شوند، از اسکلههای غیر مجاز وارد شوند. ما در کشور تعداد زیادی اسکله غیر مجاز داریم که یک زمانی خیلی مورد توجه قرار گرفت و گمرک هم از وجود آنها بی اطلاع است و حتی مجاز به بازدید از آن هم نبود بنابراین درست نیست ما چنین مکانهایی را نادیده بگیریم و انواع اتهامات را به مناطق آزادی بزنیم که کاملا حساب شده هستند؛ خود مناطق آزاد، گمرک دارند و هم گمرک کشور آنجا مستقر است و ورود و خروج کامیونها کاملا زیر نظر است مگر اینکه ما بگوییم سازمان یافته باشد که این موضوع را هم در مناطق آزاد بعید میدانیم.
* به عقیده عدهای این مناطق نتوانستند رسالت خود را ایفا و اهدافشان را به پیش ببرند؛ به نظر جنابعالی دلیل این نگاه به مناطق آزاد چیست؟ آیا شما هم با این گفته موافق هستید؟
- اگر درنظر بگیریم که اهدافی همچون تولید، جذب گردشگری یا ایجاد منطقه صنعتی برای آنها تعریف شده باشد، آیا همه مناطق یک الگوی توسعه داشته اند؟ که به عقیده من اینطور نبوده است و اگر بگوییم که الگوی توسعهای پیشنهاد شده، باز هم چنین چیزی وجود ندارد و بیشتر اهداف یک ساله بوده و آن هم به دلیل تغییر مکرر روسای مناطق آزاد، عملا برنامه بلند مدت و مدونی نمیتوانسته پیش برود.
برای مثال منطقه آزاد کیش باید یک رسالتی را مانند گردشگری را دنبال کند و هر کدام از مناطق دیگر به همین شکل باید رسالت مشخصی داشته باشند و با ویژگیهای خودشان دیده شوند.
اگر ما بخواهیم همه را در قالب یک برنامه و عناوین یکسان بیاوریم کار اشتباهی است و اینکه خود دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد باید تکلیف هر کدام از مناطق آزاد را با توجه به ویژگیهای آن مشخص کند و آن را به صورت مدون در آورد.
مهمتر از آن مسئلهای که در حدود دو سال مناطق آزاد را تحت الشعاع قرار داده و خیلی از فعالیتها و اقدامات را معلق گذاشته و سرمایه گذاریها را بلاتکلیف کرده این است که زمانی که ما ورود کالاها را از نظر گروههای کالایی مشخص کرده ایم خود مناطق آزاد را هم بردیم زیر همین مصوبه قرار دادیم مثال ماجرای ثبت سفارشها و این موضوع موجب شد تجهیز برنامهها به موقع انجام نشود. علاوه بر ثبت سفارش، نقل و انتقالات ارزی، محدودیت واردات و... را هم داشتیم. در حقیقت اینکه همان محدودیتی که در سرزمین اصلی حاکم است در منطقه آزاد هم همان مد نظر باشد مانند یک سم برای مناطق آزاد است.
بلاتکلیفی و ابهامات در بسیاری از موضوعات مناطق آزاد باید رفع شود به عنوان نمونه در مورد بانکهای خارجی و سرمایه گذاری خارجی و یا معافیتهای مالیاتی باید تعیین تکلیف شود اما با وجود این مشکلات در پی ایجاد مناطق آزاد جدید در کشور هستیم.
اینکه بدون رفع مشکلات و در نظر گرفتن آمایش سرزمین در پی ایجاد مناطق آزاد و ویژه اقتصادی جدید در جای جای ایران باشیم کاری نادرست است.
* چه راهکاری را برای موفقیت بیشتر این مناطق پیشنهاد میکنید؟
- تاکنون مناطق آزاد ما به علت تغییرات مدیریتی مکرر، هیچ برنامه بلند مدت و میان مدتی را دنبال نکرده و همیشه هم وقتی مدیری تغییر پیدا کرده، نه پاسخگوی کاستیها بوده و نه مدیر جدید پذیرنده عمل نکردهها بوده و تا مدیر جدید درصدد رفع مشکلات بر میآمده باز زمان تغییر او میرسیده است لذا تغییرات این چنینی باید با برنامه بهتری جلو رود و همچنین همانطور که اشاره شد لازم است تا برنامهای مدون و با توجه به ویژگیهای هر منطقه در نظر گرفته شود و با توجه به آن هر منطقه اهداف خود را جلو ببرد.
علاوه بر آن لازم است تا سیاستهای ارزی و تجاری برای مناطق آزاد مشخص شوند تا با وجود تحریمها بتوانند عملکرد بهتری داشته باشند. البته با وجود این تحریمها و تاثیراتی که تحریم هم بر سرزمین اصلی دارد و هم بر مناطق آزاد، نمیتوانیم انتظار زیادی هم از این مناطق داشته باشیم، اما در مورد بحثهایی مانند گردشگری نیازمند آن هستیم که قوانین با رعایت اصول و شئونات متفاوت از سرزمین اصلی در نظر گرفته و بازنگری شود.