گردشبان (gardeshban.ir) : ما هم سفری می کنیم به این شهر زیبا. آلفونس گابریل، جغرافیدان نامدار قرن بیستم، کتاب «عبور از صحاری ایران» خود را چنین آغاز کردهاست: «اگر کسی در عمرش فقط یک بار کویرها و بیابانهای ایران را دیده باشد
تا پایان عمر افسون کویر رهایش نخواهد کرد.»اگر جزو عدهای هستید که هرگاه صحبت آسمان و ستاره و سکوت میشود، میپرسید چهوقت میتوان به کویر رفت، هماكنون کولهبار سفر جمع کنید و به دل کویر بزنید. برای سفر چهار-پنج روزه میتوانید میانه کشور ایران؛ شهر تاریخی و پر رمز و راز طبس و پیرامون آن را انتخاب کنید .
حالا با ما همراه شوید تا علاوه بر آشنایی با مهربانی و صبوری کویرنشینان، پر از خاطره و سوغات به خانه برگردید؛ از مزارع سرخ زعفران تا سکوت رمزآلود کویر، آسمانهای پرستاره تا دره جنها و چشمه مرتضیعلی یا روستای ییلاقی خرو، پایتخت لواشک ایران در شمال طبس. سفر به طبس میتواند از طریق هوایی، ریلی،
زمینی و خودروی شخصی انجام شود، اما اگر میخواهید بومگردی کنید و دیدنیهای بیشتری ببینید خودروی شخصی و استفاده از تورهای گروهی را پیشنهاد میکنیم.
در گذر تاریخ
اولین اقوام ساکن طبس و در واقع اجداد طبسیها دامدار و در غارهای مجاور چشمهسارها ساکن بودند و هنوز هم آثاری از آنان باقی است. معادن غنی ذغال سنگ این شهرستان نشان از وجود جنگلهای انبوه و دریاچههای بزرگ در گذشتههای دور دارد. در دوره هخامنشیان و قبل از آن طبسیها مرزبان ایالت پارت (خراسان بزرگ) بودند.
در دوره اشکانیان طبس پادگان نظامی مهمی بود و از حمله سلوکیان در امان مانده بود. طبس در زمان سلجوقیان پایتخت اسماعیلیان و مرکز آموزش فدائیانی بود که از قلعه الموت دستور میگرفتند. کویر سوزان و دشوارگذر مرکزی مانع طبیعی سختی برای عبور لشگر و سپاه بیگانگان بود.
ـ شمال شرق با غرب بود و راه مهم و سوقالجیشی پارت، هگمتانه، شوش و بینالنهرین به پاسارگاد از طبس میگذشت. از زمانهای دور در مسیرهای این شهر، راهدارها در رباطها و چاپارخانهها به مسافران خدمت میکردند.
طبس از شرق به کوههای شتران محدود میشود و با گذر از آن به فردوس و بیرجند میرسد. از شرق اصفهان، خور و بیابانک، میتوانیم به غرب طبس برسیم. طبس از شمال به کاشمر و دشت کویر و سپس به شاهرود و جاده تهران منتهی میشود و از جنوب و جنوب شرق به کویر لوت و کرمان.
در جادههای مرکزی و کویری زیاد است، اما ناگهان دیدن چشمهسار و قنات و آب گوارا لذتبخش است. پدیدههای زمینشناسی در اطراف طبس، این شهر را بدل به بهشت زمینشناسان کرده و از جایجای دنیا برای تحقیق به آن میآیند.
كمسخن و مهربان
روستاهای کویری آرامآرام در اثر فرسایش باد و باران فرسوده میشوند و مردم بعد از نسلها اندود کردن، در کنار روستای قدیمی روستایی جدید بنا میکنند، اما روستاهای قدیمی دست نخورده باقی میمانند و فرصتی فراهم میآورند برای گردشگران تا سرسبزیهای کهنه کویری را ببینند. در دل بیابانهای وسیع، هر جا آب از چشمه یا قناتی بیرون زده جامعهای انسانی زیسته و آنجا را آباد کرده است.
اكنون جاده جنوبی طبس به سمت راور در استان کرمان را انتخاب میکنیم و قصد داریم به روستای زیبای نایبند در 200 کیلومتری طبس برویم؛ روستایی در شمالیترین منطقه کویر لوت، جایی که مرز لوت و دشت کویر به حساب میآید. در مرز استانهای کرمان، یزد و خراسان جنوبی جادهای در حاشیه کویر پیش میرود.
جاده دو طرفه راور به طبس از محورهای بینالمللی است و بخش عمدهای از کالاهای کشورهای همسایه شمالشرق را کامیونهای بزرگ از این مسیر حمل میکنند. از اینرو رانندگی در این جاده احتیاط زیادی میطلبد.
گاه جاده صاف وارد پیچهای تند و شیبهای کوهستانی میشود که این ویژگی همسایگی کوه و کویر است. پس از 18 کیلومتر روی تابلویی در ابتدای جاده خاکی نوشته روستای کُریت. باید به سوی کوه که سرسبز است یک کیلومتر پیش برویم تا به روستای زیبای کُریت برسیم.
در خانه عمونوروز فراهم است. موسوی از اهالی خوش ذوق روستا هماهنگیهای اقامتی را انجام میدهد. در بقیه فصول به نخلستانها مینازند و در پاییز به زعفران و در زمستان به نرگس.در ادامه وارد جاده آسفالته میشویم و راه را به سوی جنوب ادامه میدهیم. پس از طی 18 کیلومتر تابلوی سبز دیگری با مسیری خاکی راه روستای فهالنج را نشان میدهد.
کمی جلوتر سرخی دلانگیز زعفران کنار جاده مسافران را مجبور به توقف میکند. نخستین توقف در سمت چپ جاده، اصفهک است؛ روستایی با تمدن کهن که در سال 1357 در زلزله مشهور طبس ویران شد. این روزها گردشگران زیادی به اینجا میآیند و از معماری روستای زلزلهزده اصفهک دیدن میکنند.
ساعتی که سرگرم تماشای بادگیرهای خانهها بودیم و بین نخلستانها قدم میزدیم، گروهی از دانشجویان معماری به آنجا آماده بودند تا شاید در آیندهای نزدیک مرمت این روستا را آغاز کنند.
تا نایبند راه درازی باقی ماندهاست. دل به جاده می سپاریم. از سه راهی دیهوک میگذریم. راه مسافران فردوس و مشهد از این جاده جدا میشود. از سهراهی دیهوک 36 کیلومتر به جنوب می رویم و به اسفندیار؛ روستایی ایستاده در دامان کوه سنگی میرسیم.
با طی مسیر ۳۷ کیلومتری از دیهوک و رد کردن سهراهی به سمت بیرجند، خروجی روستای اسفندیار در سمت راست جاده خود نمایی میکند. در ابتدا روستای جدید و پس از آن در نزدیکی کوه سنگی، روستای قدیم که رو به تخریب گذاشته، واقع شده است.
ای کوه بنا کردهاند. 6 کیلومتر پایینتر از آن به «زنوغان» میرسیم. همه این مسیر در کوهپایه مزارع زیبای زعفران چشم نوازی میکند و هرجا قصد خرید داشتید با لبخند گرم و آرام کویرنشینان روبه رو میشوید. کم سخن میگویند و زیاد مهر میورزند.
پیاده در دره جنها
سالها پیش مرحوم عباس جعفری؛ طبیعتگرد ایرانی دهههای پیش، عکسهایی از سفرهایش را در تحریریه همشهری نشانمان میداد که تصاویری عجیب از درهای عمیق نظرمان را جلب کرد. اول فکر کردیم این دره در آمریکای جنوبی یا آریزونا واقع شده اما او با لبخند خاص خودش گفت اینجا خراسان جنوبی و نامش دره کال جنی است. کال به دره یا مسیر ایجاد شده توسط سیلابها و جریان آب را میگویند.
درهای در شرق طبس برویم اهالی با شوخی و جدی تاکید میکنند که بدون راهنما وارد کال دره جنی نشویم. مردم محلی افسانهای دارند مبنی بر این که در این دره پررمز و راز، ارواح و اجنه زندگی میکنند و امکان گمشدن یا ربودهشدن توسط آنها وجود دارد که البته اینها، افسانههای مردم کویرنشین است.
در هر حال، با همه هشدارها و گوشزدها عازم دره جنها میشویم. این دره كه در 30 کیلومتری شرق طبس واقع شده طولی نزدیک به 16 کیلومتر و عمق زیاد و باریکی دارد . غروبهای دره زودتر از پهنه کویر فرا میرسد. صبح زود حرکت میکنیم و به سوی بشرویه پیش میرویم تا به سرزمینی اسرارآمیز برسیم.
را تا دوراهی استخر شاعر میرانیم. به جاده خاکی میرسیم. از دو مسیر میتوان وارد دره جنی شد. انتهای جاده خاکی به ابتدای دره جنی میرسد که راهی پرآب و دارای چشمه است و راه دیگر، میان جاده خاکی از طریق شکاف ایجاد شده بهوسیله فرسایش ما را به میان دره میرساند، اما راهنماهای محلی، راه نخست را پیشنهاد میدهند.
چشمهای از کوه روان است كه نوید ورود به منطقهای سبز را میدهد. درختان در هم تنیده نخل و نیزارهای خودرو، رنگ خاکی بیابان را سبز زندگی زدهاند. پس از طی حدود ۵ کیلومتر جاده خاکی به دره میرسیم؛ یک دره خاموش، خنک و آبدار در دل پهنهای داغ و تبدار کویر که آثار زندگی در هزاران سال پیش را نشانمان میدهد.
رسیدن به كف این دره زیبا و حیرتانگیز نیازمند آشنایی به منطقه است. دره جنی دارای دیوارههای بلند و پرشیبی است که وارد شدن به آنها بدون راهنمای محلی میتواند خطرآفرین باشد. تونلها و خانههایی به نام خانه گبرها در دل دیوارهها دیده میشوند که دستکند بوده و طی سالیان سال با معماری عجیب و پررمز و رازشان از ساکنان خود محافظت کردهاند.
این حفرهها و تونلها در دامنه جدارههای این دره قرار گرفتهاند. مسیر دسترسی به این حفرهها دشوار است. در مسیر این حفرهها تونلهایی دیده میشوند که احتمالا راههای ارتباطی آنها با هم بودهاست.این دره عمیق گاهی شکل U به خود میگیرد و در جایی دیگر مانند V به نظر میرسد. بالای سرمان اندکی از آبی آسمان پیداست و گاه چنان دیوارهها به هم نزدیک میشوند که پایین دره تاریک میشود و آسمانی نیست.
در جای جای دره جنی آب مشاهده میشود. آبشارهای کوچکی از حفرههای دیوارهها جاریاست که انگار چشمه است. محلیها به آنها «شُلَن» میگویند. در طول مسیر حوضچههایی تشکیل شده که گاه تا 5/1 متر عمق دارند و جای خوبی برای تن به آب زدن و خنک شدن در گرمای تفتان کویر است. آب این دره با مهندسی شگفتآور توسط تونلی دستکند به قنات هدایت میشود. پس از این، دره خشک و بیآب و علف میشود.
معماری عجیب این دره راه ورودی عجیبتری هم دارد. در ارتفاع ۲ متری از سطح زمین یک حفره قرار دارد که با کمک همراه میتوان داخل آن شد. از این چاه که حدود ۷-۸ متر ارتفاع دارد بهوسیله جای دستها و حفرههای کندهشده در بدنه آن بالا میرویم و به تالاری برمیخوریم. در دو طرف تالار دو دالان قرار دارد و هر کدام شامل چندین اتاق کوچک است.
مسیر دره را ادامه میدهیم و دوباره به حفرهای مشابه میرسیم که بر اثر فرسایش سیلابهای موسمی، چاه و محل دسترسی از پایین دره به اتاقکها از بین رفته و دسترسی به آن را از راه پایین غیرممکن کرده است. طبق گفتهها سال 1380 یکی از کوهنوردان حرفهای با تجهیزات به این حفرهها وارد شد . معماری همه حفرهها شبیه یکدیگر است.
حفرهها و تونلها در دامنه جدارههای دره قرار گرفتهاند. مسیر دسترسی به حفرهها بسیار دشوار است. در مسیر حفرهها تونلهایی دیده میشود که احتمالا راههای ارتباطی ساکنان این دره با یکدیگر بودهاست.کال جنی یک کال اصلی دارد و چندین کال فرعی. کال اصلی که مسیر کف دره است از نخلستان آغاز شده و به روستای ازمیغان میرسد.
قناتی که نیمه راه آب کال را جمع میکرد در روستای ازمیغان از زمین سر بر میآورد تا نخلستانها و باغستانها را آبیاری کند. برای پیادهروی در دره جنها یک روز وقت بگذارید تا خاطرهای بیبدیل داشتهباشید.
بلندای لوت
زنوغان را که پشت سر میگذاریم پیچهای جاده کمتر و چشمانداز بیانتهایش زیباتر میشود. این بخش از جاده حدود 90 کیلومتر از میان پستترین و کمارتفاعترین نقاط زمین می گذرد. قصد داریم به بلندترین نقطه این ارتفاع پست برسیم. برج نایبند و نخلهای دست در آسمانش از دور به چشم مسافران جانی تازه میبخشند.
این روستا بلندترین نقطه دشت بزرگ لوت با ارتفاع 1090 متر است. روستا پلکانی است و معماری خاص خود را دارد و در کنار آن نخلستانهای پُربار و مرکبات کشت و برداشت می شود. نارنگی کلمانتین و پرتقال محلی نایبند عطر و طعم خاصی دارند.
برجهای نایبند تقریبا بالاترین ارتفاعات روستا هستند و تماشای افق بیکران لوت اقیانوسی باستانی را نشان میدهد. کویر و دریای بیانتها، گردی زمین را یادآور میشوند. دل کندن از نایبند سخت است، هنوز اما راه در پیش است. یکی از توصیههای مهم در بوم گردی کویری محاسبه فاصله روستاها و غروبهای زودهنگام نیمه دوم سال است.
سرد و گرم با هم
برای دیدن پدیدهای عجیب و بینظیر در نزدیکی طبس آدرس چشمه مرتضی علی را میگیریم. این چشمه و چشمههای دیگر در کال درهسر حدود 30 کیلومتری شمال طبس جاری است. جاده طبس را بهسوی شمال پیش میرویم تا به روستای «خَرو» برسیم. پس از خرو سفلی وارد خرو علیا میشویم تا به جاده خاکی با تابلوی «ایستگاه هیدرومتری خرو» برسیم
و ۲ کیلومتر بعد به تنگه میرسیم. در محل ورودی کال سردر، فضاهایی برای نشستن و صرف غذا و سرویس بهداشتی در نظر گرفته شده ولی بهتر است از اردوگاه تفریحی روستای خرو استفاده شود.
این چشمهها پس از سرچشمه گرفتن از دامنه غربی کوه کشسیاه به سمت غرب جاری میشوند.این تنگه یک چشمه آب سرد و چند چشمه آب گرم دارد که آبهایشان در یک نهر جریان دارند. بعد از این چشمهها بند «طاق عباسی» بهعنوان قدیمیترین و بزرگترین سد قوسی دنیا منتظر دیدار شماست.
اولین چشمه به نام قنبر از شرق به غرب (به تبعیت از شیب و راستای دره) جاری بوده و آب آن سرد است. آب گرم چشمه از دیواره سمت راست به داخل رودخانه میریزد و همین، اختلاف دمایی را در چشمه ایجاد میکند که گاهی به 10درجه هم می رسد. غلظت بیشتر آب گرم و تفاوت ساختاری آن با آب سرد جاری در کف رودخانه باعث میشود
که آبها تا مسافت حدود 300 متری بستر رودخانه هم پیش بروند، در حالی که به طور کامل با هم مخلوط نشده و در بستر رودخانه قابل تفکیک هستند.
به این ترتیب در یک طرف رودخانه آب سرد و در طرف دیگر آب گرم جریان دارد و میتوان یک پا را در طرف گرم رودخانه فرو برد و پای دیگر را در طرف سرد رودخانه؛پدیده نادری که شاید در هیچ نقطه دیگر کشور فرصت تجربه آن را نداشته باشید!
حساب شدهای بنا شدهاند. محلیها به آن خانه گبری میگویند. هركدام از این حفرهها حداقل به دوران ساسانیان میرسد. برای ورورد به این خانهها باید از کانال چاهمانندی به طول 10 متر صعود کنیم تا به دالان بالا برسیم که به اتاقکهایی کوچک منتهی میشود.
كه البته راه دسترسی به داخل این خانهها مشكل و تنها با وسایل كامل صخرهنوردی و كوهنوردی و توسط افراد خبره ورود به داخل آن امكانپذیر است.
پس از حدود 35 دقیقه پیادهروی داخل كال سردره و خلاف جریان آب به چند چشمه آبگرم میرسیم . بزرگترین چشمه از درون حفرهای نشات میگیرد كه به حمام مرتضیعلی معروف است. دلیل وجود این چشمه گرمای آب، شکستگی و فشار گسلی است.
به چشمه جعفری منتهی میشود که ماهیهای کوچکش چشمنوازی میکنند. چشمه آب گرم مرتضیعلی طبس از مناطق طبیعی است که با داشتن چشمههای آب درمانی به لحاظ درمانی مورد توجه ویژهاست. بالاتر از این چشمه، دره تنگی وجود دارد که در آن طاق شاه عباسی بنا شده است. قدمت این طاق را به دوره صفویه نسبت میدهند
و معتقدند که سنگ نگارههای بزکوهی که بر آن حک شدهاند، نمادی است از درخواست فراوانی آب، زایندگی و فراوانی نعمت. بعضی از مردم هم این بزها را نمادی از فرشتگانی میدانند که برای نگهبانی آب، افزایش و فراوانی نعمت بر دیوارههای طاق دعا میکنند.
دیگ رستم!
مکان عجیب و جالب بعدی چشمه آبگرم به نام «دیگرستم» در ۱۰ کیلومتری نایبند است. جاده طبس به راور را ادامه می دهیم تا تابلوی چشمه دیگ رستم را ببینیم. از جاده آسفالت تا پای تپه حدود 500 متر جاده خاکی است.
سه چشمه بینظیر كه از بالای یک تپه کوچک از دل زمین میجوشد ، جویباری از آب داغ را سرازیر کرده و در انتها پس از خنکشدن برای استفاده عموم به استخر میریزد.رسوب سبزرنگ جویبار کاملا مشهود است. هر قدمی که به بالای تپه بر میداریم هُرم آب بیشترمیشود و بخار نهرها صحنه زیبایی را به نمایش میگذارند. سرچشمه که میرسیم انگار پای دیگی جوشان ایستادهایم.
غروب تماشایی
هنگامی که طبس را به سوی راور در کرمان ترک میکنیم به منطقهای عجیب میرسیم که سالیان سال خالی از رفت و آمد و دیدار گردشگران مانده است. در کیلومتر 50 جاده دیهوک به کرمان و در حد فاصل روستاهای اسفندیار و نایبند، منطقهای کویری وجود دارد که باتوجه به دورافتاده بودن و عدم گذر مسافر، از نظر گردشگری ناشناخته مانده، اما بهدلیل وجود معادن مختلف، از سالیان دور مورد توجه زمینشناسان و معدنکاران قرار داشته است.
پس از تماشای روستای اسفندیار و مزارع زعفران زنوغان 6 کیلومتر که پیش برویم جاده فرعی با تابلوی معدن «تختزیتون» دیده میشود. این منطقه در سالیان نهچندان دور یکی از توقفگاههای مسیر کرمان – مشهد بوده و وجود کاروانسرای بزرگی در کنار چشمه آب، مؤید این موضوع است.
جاذبه گردشگری این منطقه وجود چشمه آبگرم، درختان تاغ، نیزار و دریاچه وسیع در پاییندست آن است. وجود کویر زیبا و زمینهای نمکی ناهموار در کنار گلهای نرم و ساحل مانند از زیباییهایی است که همگی در یک منطقه کوچک گرد هم آمده و انسان را به تحسین وا میدارد. وجود چشمانداز زیبا، غروب تماشایی، حضور شترها،
آسمان صاف و تاریک در شب و… برای علاقهمندان به عکاسی و ماجراجویی، فرصت بینظیری فراهم میآورد تا به این خطه از کویر سفر کنند. در سفر به مناطق کویری حتما با راهنمایان محلی سفر کنید. برای اقامت در روستاهای بین راه میتوانید با فعالان گردشگری هماهنگ کنید. شترسواری، سافاری در کویر و تجربه هیجان با چهارچرخهای موتوری روزهای کویری را پرتب و تاب میکند و شبها آرامش و سکوت شما را به مهمانی درخشان ستارههای آسمان می برد.