گردشبان (gardeshban.ir) : اولین سنگ بنای کلیسای جامع فلورانس ایتالیا در سال ۱۲۹۶ گذاشته شد اما ساخت آن ۱۴۰ سال بعد به اتمام رسید. طی تاریخ پر فراز و نشیبی که کلیسای جامع فلورانس تجربه کرده است، ساختمانش محلی برای کنسول فلورانس (۱۴۳۹) و همچنین شاهد قتل «جولیانو دی پیرو دِ مدیچی» بوده است.
کلیسای جامع فلورانس که به آن کلیسای سانتا ماریا دل فیوره نیز گفته میشود، توسط «آرنولفو دیکامبیو» (Arnolfo di Cambio) طراحی شد. این کلیسا سومین کلیسای بزرگ جهان، بعد از «سنت پیتر» رم و «سنت پل» لندن بوده و در زمان اتمامش در قرن ۱۵ بزرگترین کلیسای اروپا محسوب میشد. طول این بنا ۱۵۳ متر، عرضش در قسمت صلیبی به ۹۰ متر میرسد و ارتفاعش از زمین تا زیر فانوس ۹۰ متر است.
این ساختمان که سومین و آخرین کلیسای جامع فلورانس به شمار میرود در سال ۱۴۱۲ به سانتا ماریا دل فیوره اهدا شده و گل لیلیوم هم که اشاره به این قدیسه دارد، نماد شهر فلورانس است. ساختمان کلیسای جامع سانتا ماریا بر روی کلیسای جامع دوم ساخته شده که در گذشته به «سنت رِپاراتا» هدیه شده بود. این کلیسا در میدان دومو واقع شده است و یک شبستان اصلی و دو راهروی جانبی به همراه یک پشتخان دارد.
کلیسای سانتا ماریا دل فیوره، کلیسای اصلی فلورانس در دورهی رنسانس محسوب میشد اگرچه بخش اعظم بنای آن در قرن چهاردهم یعنی پیش از دورهی رنسانس ساخته شده بود. سرآغاز ساخت این بنا به قرون وسطی باز میگردد که شهرهای ایتالیایی شروع به رقابت با یکدیگر بر سر ساخت کلیساهایی بزرگتر و عظیمتر کردند. پیزا (Pisa) در سال ۱۰۶۳ اقدام به ساخت کلیسای جامع خود کرد و سیهنا (Siena) کلیسای خود را در سال ۱۲۶۰ ساخت که بعداً جووانی پیزانو (Giovanni Pisano) نمای آن را تزئین کرد. در اواخر قرن سیزدهم فلورانس کار بر روی کلیسای جامع خود را آغاز کرد تا جایگزین کلیسای کوچک سنت رپاراتا در مرکز شهر شود که روبهروی تعمیدگاه سن جووانی (San Giovanni) قرار داشت.
فلورانس به خاطر تجارت پارچه، شهر قرون وسطایی ثروتمندی بود و مردم شهر در این دوره خود را مشابه روم باستان میدانستند. در نتیجه تصمیم گرفتند برای رقابت با دیگر شهرهای توسکانی (Tuscany) بزرگترین کلیسای آن ناحیه را بسازند بهطوری که به اندازهی همهی ۱۰۰,۰۰۰ نفر جمعیت شهر ظرفیت داشته باشد و این به معنی ساختن سازهای عظیم برای هر دورهی تاریخی بود. اگرچه کلیسای نهایی از این هدف کمی بازماند و ظرفیت آن ۳۰,۰۰۰ نفر شد، اما آنها بنایی فوقالعاده برای شهرشان ساختند.
سبکهای متعدد و متفاوتی که در بنا به چشم میخورند، نمایانگر تغییر سلیقهای هستند که بین مدت شروع ساخت تا اتمام آن به وجود آمده است. اولین سنگ قسمت ورودی در ۸ سپتامبر سال ۱۲۹۶ بر اساس طراحی دیکامبیو کار شد. وی از سال ۱۲۹۶ تا ۱۳۰۲ به روی کلیسای جامع کار کرد و طراحی او شامل سه طبقه کلاسیک با سه راهروی وسیع بود.
طراحی آرنولفو بهطور قابل ملاحظهای متفاوت از ظاهری بود که امروزه از سازه کلیسا میبینیم. اگر به ضلعهای شمالی و جنوبی ساختمان نگاه کنیم متوجه میشویم که چهار پنجره اول هر سمت، در قیاس با ضلع شرقی اندکی پایینتر، باریکتر و به هم نزدیکتر هستند. بخش شرقی طی گسترش بنا توسط «فرانچسکو تالنتی» (Francesco Talenti) ساخته شده است. تالنتی استاد ناظر ساخت آن در اواسط قرن ۱۴ بود. مجسمههای او بعدها در سال ۱۵۸۶ به موزه تاریخی اپرا منتقل شدند زیرا دوک «فرانچسکو دِ مِدیچی» (Francesco I de' Medici ) دستور ساخت یک سر در جدید را داده بود.
روند ساخت کلیسا بعد از مرگ آرنولفو در سال ۱۳۱۰ کند شد و تنها بعد از آنکه رؤسای انجمن تولیدکنندگان پشم و تاجران مسئولیت ساخت بنا را به عهده گرفتند پروژه ادامه پیدا کرد. در سال ۱۳۳۴ «جوتو» به عنوان استاد کار منصوب شد و بیشتر زمانش را وقف ساخت برج ناقوس کرد، اما سه سال بعد مرد. بعد از مرگ وی جایگاهش به «آندرئا پیزانو» سپرده شد ولی کار او تا سال ۱۳۴۸ ادامه پیدا کرد که مرگ سیاه در شهر شایع شده و جمعیت را از ۹۰,۰۰۰ به ۴۵,۰۰۰ رساند.
فرانچسکو تالنتی که از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۹ به مقام استادکار پروژه ساخت کلیسای جامع منصوب شد، برج ناقوس را تمام و با همکاری «جووانی دیلاپو گینی» (Giovanni di Lapo Ghini) یک طراحی جدید برای بنا آماده کرد. در سال ۱۳۷۸ گنبد راهروی اصلی کلیسا کامل شده بود و راهروهای جانبی هم تا سال ۱۳۸۰ به اتمام رسید. روکش مرمرین و تزئینات ورودیهای جانبی بیدرنگ در آن زمان شروع شدند. حاصل این تلاشها ورودیهای شمالی و جنوبی بود. دو در دیگر هم چیزی از شکوه ورودیهای مذکور نداشت. درب برج ناقوس در قسمت جنوبی نقش برجستهای از مکتب هنری آندرئا پیزانو دارد.
نمای خارجی کلیسا به وسیلهی الگوهای هندسی ساخته شده از مرمر بسیار چشمگیر است. طراحی این بنا برگرفته از سبک رومی توسکانی در نمای تعمیدگاه یا کلیسای سن مینیاتو (San Miniato) فلورانس است. سردر کلیسا به دورهی رنسانس تعلق ندارد و قدمت آن به قرن نوزدهم میرسد. در ایتالیا برخلاف کشورهای شمالی، سردر از اهمیت کمتری برخوردار بود و به عنوان آخرین مورد به آن توجه میشد.
به سردر این کلیسا هم چند قرن بعد از اینکه سایر قسمتهای بنا ساخته شد، پرداختند. همچنین میتوان مشاهده کرد که چطور نما به برج ناقوس که در کنار کلیسا قرار دارد، منتقل شده است. برج ناقوس را جیوتو (Giotto) در سال ۱۳۳۴ به گونهای طراحی کرد که بخشبخش به نظر برسد. مجموعهی آن جدا از کلیسا قرار داشت که این امر در آن زمان در ایتالیا مرسوم بود و با برجهای یکپارچهی همراه با سردر که در کشورهای شمالی دیده میشد، تفاوت داشت.
در طراحی اولیهی درون کلیسا، سقف با تیرکهای چوبی تعبیه شده بود اما در نیمههای قرن چهاردهم به فرم طاقهای چهار ترک نوکدار تغییر پیدا کرد. پشت بندهای معلق هم در طراحی اولیه وجود داشتند که بعدها حذف شدند. یکی از خصوصیات درخور توجه این کلیسا اندازهی پیش آمدگیها است که نسبت به موارد مشابه در کلیساهای گوتیک ساخته شده در قرن سیزدهم در شمال بزرگتر هستند.
قوسهای بزرگی که برای ساختن این پیش آمدگیها به کار گرفته شدند، فضای بین شبستان و راهروهای جانبی را بازتر ساختند و این موجب شد که راهروهای جانبی کم عمق به نظر برسند. با احتساب برجستهکاریهای بلند و چشمگیر بالای طاقها میتوان گفت در طراحی این کلیسا به المانهای افقی توجه ویژهای شده است. این سلیقه مخصوص ایتالیاییها بود و با ذائقهی کشورهای دیگری مانند آلمان و فرانسه تفاوت داشت که در آنها کلیساهای گوتیک عظیم با تمرکز بر المانهای عمودی ساخته شده بود.
تفاوت دیگر سانتا ماریا دل فیوره با کلیساهای گوتیک شمال، سایز پنجرهها بود که در این کلیسا کوچکتر است. علاقه به جدا کردن و جایگزینی دیوارها با ورقههای شیشه که به عنوان مثال در کلیسای سنت شاپل پاریس به چشم میخورد، بهطور واضحی در فلورانس وجود ندارد و بیشتر به نظر میرسد اینجا علاقمند هستند که دیوارهای کلیسا خالی بماند.
مهمترین بخش کلیسا قسمتی است که با سایر بخشها ساخته نشد. گنبد عظیمی که محل تقاطع را پوشش میدهد، آنقدر بزرگ و قابل توجه است که پس از ساخته شدن نامش مترادف با خود کلیسا -ایل دومو (Il Duomo) یا همان کلیسای جامع- قرار گرفت. وقتی کلیسا طراحی و ساخته شد، سازندگان آن نمیدانستند که فضای تقاطع را چطور پوشش دهند. آنها تصور کردند که بعدتر وقتی تکنولوژی یا نبوغ انسان به اندازه کافی پیشرفت کند راهی برای آن پیدا میشود و بدین ترتیب سالهای زیادی بدون سرپوش باقی ماند. فیلیپو برونلسکی (Filippo Brunelleschi) یکی از نوابغ دورهی رنسانس بود که در سال ۱۴۲۵ طرحی برای ساختن گنبد ارائه داد و سرانجام آن فضا پوشیده شد.
وقتی برونلسکی در سال ۱۴۴۶ درگذشت، برای مراسم ترحیم لباس سفید به تن او کرده و در تابوتی قرار دادند که دور تا دورش شمع گذاشته شده بود. چشمهایش به سمت بالا و گنبدی باز بود که آجر به آجر آن را ساخته بود. او را در سردابهی کلیسا دفن کردند و لوح یادبودی به افتخار او نصب کردند. معماران تا آن زمان پیشهگرانی کم درجه بودند و در سردابه دفن نمیشدند و این احترام بزرگی برای شخصیت برونلسکی بود.
بازدید از این گوهر ارزشمند فلورانس ایتالیا یکی از تجربههای گرانقدر سفر به این شهر محسوب میشود. امکان رفتن به بالای گنبد و تماشای منظره ۳۶۰ درجه شهر امکان پذیر بوده اما تنها در زمانهای مشخص شده آزاد است. موزه کلیسا در سهشنبههای اول هر ماه بسته خواهد بود.