دیوار برلین عامل جدا شدن شرق برلین از غرب آن پس از جنگ جهانی دوم بود. این دیوار تا زمان فرو ریختن آن در سال ۱۹۸۹، نمادی از جنگ سرد محسوب میشد. در این مقاله باهم به بررسی حقایقی جالب درباره دیوار برلین میپردازیم.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، آلمان به چهار منطقه تقسیم شد و هر منطقه به دست یکی از اعضای متفقین افتاد که نازیها را شکست داده بودند. مناطق تحت کنترل فرانسه ، بریتانیا و آمریکا به آلمان غربی یا جمهور فدرال آلمان تبدیل شدند.
منطقهی تحت کنترل شوروی سابق نیز آلمان شرقی یا جمهوری دموکراتیک آلمان نام گرفت. برلین، پایتخت آلمان در آلمان شرقی تحت کنترل شوروی قرار داشت، اما ازآنجاییکه این شهر منطقهی مهم اجرایی برای نیروهای متفقین بود، به چهار بخش تقسیم شد. به این معنی که فرانسه، بریتانیا و آمریکا برلین غربی را اداره میکردند، درحالیکه کنترل برلین شرقی در دست اتحاد جماهیر شوروی بود.
روابط میان آمریکا و شوروی در خلال نیمهی دوم قرن بیستم بهشدت رو به سردی رفت. درنتیجه، دیوار برلین بهعنوان نمادی از این تنش، ساخته شد و لقب «پردهی آهنین» را به خود گرفت.
دیوار برلین بهعنوان مانعی برای جلوگیری از ورود آلمانیهای شرق به آلمان غربی ساخته شد. این دیوار بههیچوجه مانعی برای آلمانیهای غرب نبود که خواهان ورود به بخش شرقی بودند. آنها میتوانستند از هفتهها قبل با گرفتن مجوز، راهی آلمان شرقی شوند. این دیوار با مخالفت قدرتهای غربی روبرو نشد و ساخت آن تأییدی بر عدم برنامهریزی شوروی بهمنظور تصاحب برلین غربی بود.
آمار رسمی نشان میدهد که حداقل ۱۳۶ نفر به هنگام عبور از دیوار برلین جان خود را از دست دادند. مردمی که تلاش میکردند از شرق به غرب بروند، بهعنوان خائن تلقی میشدند و به سربازان دستور داده شده بود که در صورت عبور شهروندان آلمان شرقی از مرز، به آنها شلیک کنند. هرچند آنها به دنبال کشتن این شهروندان نبودند.
طرف غربی دیوار برلین با نقاشیهای گرافیتی پوشانده شده بود، درحالیکه طرف شرقی آن فاقد نقاشی بود.
ساخت دیوار برلین به قیمت یک افتضاح تبلیغاتی برای شوروی سابق و آلمان شرقی تمام شد. این دیوار ستمگری و بیرحمی کمونیستها را نشان میداد. آنها تمامی حرکات شهروندان خود را زیر نظر داشتند و افرادی که به دنبال عبور از دیوار بودند را به گلوله میبستند و خائن معرفی میکردند.
ساکنان برلین غربی دیوار برلین را راه ایدهآلی برای خلاص شدن از شر زبالهها میدانستند. اگر آنها به چیزی احتیاج نداشتند، آن را از بالای دیوار به طرف شرقی پرت میکردند.
دیوید هسلهاف (David Hasselhoff) در آلمان طرفداران بسیاری دارد. او آهنگ مشهور خود با نام «در جستوجوی آزادی» را در سال ۱۹۸۹ بر فراز دیوار برلین اجرا کرد.
علیرغم اینکه دیوار برلین، شرق و غرب این شهر را از هم جدا میکرد، در طول این دیوار چندین ایستگاه بازرسی نیز وجود داشت که به دو طرف اجازهی عبور و مرور از آن را میداد.
مشهورترین ایستگاه بازرسی این دیوار، ایست بازرسی چارلی نام داشت. این مکان منطقهی تحت کنترل آمریکاییها در برلین غربی را از منطقهی تحت کنترل نیروهای شوروی در شرق برلین جدا میکرد. ایست بازرسی چارلی در اکتبر ۱۹۹۰ برچیده شد و حالا این یادگار دوران جنگ سرد در موزهی متفقین در برلین نگهداری میشود.
آخرین بقایا از ایست بازرسی چارلی (یک نگهبان آلمان شرقی)، در سال ۲۰۰۰ تخریب شد.
اگرچه نهم نوامبر ۱۹۸۹ بهعنوان تاریخ سقوط دیوار برلین شناخته میشود، اما تخریب رسمی این دیوار تا سیزدهم ژوئن ۱۹۹۰ به تأخیر افتاد. بین نهم نوامبر تا سیزدهم ژوئن، همچنان مرزهای کنترل رفتوآمد برقرار بود، هرچند دیگر سختگیریهای قبلی وجود نداشت.
بخشهایی از دیوار از سوی آلمانیها بهعنوان یادگاری از آن دوران کنده شدند و حتی امروزه در فروشگاههای اینترنتی به فروش میرسند. مردمی که اقدام به کندن این دیوار کردند، به «دارکوبهای دیواری» معروف شدند. برخی دیگر از بخشیهای دیوار برلین تخریب شدند، اما دلیل این تخریب برای عبور و مرور بیشتر بود.
تمامی کنترلهای مرزی در اول جولای ۱۹۹۰ به پایان رسیدند و آلمان از سوم اکتبر ۱۹۹۰ دوباره تبدیل به کشوری واحد شد.
دیوار برلین یک مانع فیزیکی بر روی زمین بود، اما در آن دوران در زیر زمین چه اتفاقاتی رخ میداد؟ برلین نیز بهمانند بسیاری از شهرهای مهم، دارای یک سیستم حملونقل زیرزمینی است. پس از ساخت دیوار برلین، قطارها تنها میتوانستند در بخشی فعالیت کنند که به آن تعلق داشتند.
برخی از قطارها یا در طرف غربی یا در طرف شرقی برلین فعالیت میکردند. قطارهایی که پیشتر از این مرز عبور میکردند، حالا دیگر نمیتوانستند به آنسوی مرزها بروند و دوباره بازگردند. بااینحال، ۳ خط وجود داشت که از سوی برلینیهای غربی استفاده میشد و در طول مسیر خود به بخشهای اندکی از برلین شرقی نیز ورود میکرد.
قطارهای این خطوط در برلین شرقی در طول ایستگاههای متعددی جابجا میشدند که به خاطر تاریکی و مراقبت شدید از سوی نیروهای پلیس، به ایستگاههای اشباح معروف بودند. این قطارها حق توقف در این ایستگاهها را نداشتند.
البته استثناهایی نیز وجود داشت؛ ایستگاه فردریش اشتراسه (Friedrichstrasse) در برلین شرقی قرار داشت، اما یک ایستگاه بین خطوط بود که مسافران از طریق آن بین قطارهای دیگری که به نقاط مختلف برلین غربی میرفت، جابجا میشدند. مسافران همچنین میتوانستند با داشتن مجوزهای مربوطه، از این ایستگاه وارد برلین شرقی شوند.
ایستگاه بورن هولمر اشتراسه (BornholmerStrasse) ایستگاهی بود که قطارهای برلین غربی و شرقی از آن، در خطوطی جداگانه، عبور میکردند. هیچکدام از قطارهای دو طرف در این ایستگاه توقف نداشتند و دو خطی که از آن عبور میکردند، با یک حصار بلند از هم جدا شده بودند. ایستگاه والآنک اشتراسه (Wallankstrasse) دیگر ایستگاهی بود که درست در مرز برلین غربی و شرقی در زیر زمین قرار داشت. در این ایستگاه خروجیهایی وجود داشت که برخی از آنها به برلین غربی و برخی دیگر به برلین شرقی راه داشتند.
خروجیهای برلین غربی باز بودند و به مردم اجازهی عبور و مرور آزادانه میدادند. بااینحال، خروجیهای منتهی به خیابانهای آلمان شرقی بسته بودند. وقتیکه ایستگاههای اشباح پس از فرو ریختن دیوار برلین بازگشایی شدند، اولین افرادی که از آنها استفاده کردند، این ایستگاهها را کاملاً دستنخورده و بدون تغییر یافتند. در ایستگاههای شرقی، بر روی دیوارها همچنان علائم و تبلیغات مربوط به سال ۱۹۶۱ دیده میشد.