گردشبان (gardeshban.ir) :
پیمان گیلانی در یادداشتی نوشت: با گسترش شهرها و تکمیل زیرساختها برای رفع نیازهای اولیه در بسیاری از شهرهای بزرگ، توجه و فعالیت مدیران و مسئولان شهری روی امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متمرکز شده است که نتیجه مجموعه این فعالیتها کمک به توسعه پایدار شهرها خواهد بود. گردشگری شهری که ذاتاً امری اجتماعی و بخشی از فرهنگ جوامع شناخته میشود امروزه به مؤلفهای بسیار مهم در توسعه پایدار محلی و شهری تبدیل شده است.
امروزه مدیران شهری بهخوبی دریافتهاند که توریسم شهری یکی از اساسیترین اقدامات و برنامهها در راستای توسعه پایدار شهری است و در صورت اعمال مدیریتی پویا، تقویت جاذبههای شهری و همچنین ایجاد و بروزرسانی زیرساختها اثرات مثبت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی درخور توجهی را برای شهروندان خواهد داشت.
توجه بیشتر به گردشگری شهری با توسعه یکپارچه اقتصادی زندگی تمام شهروندان را تحت تأثیر قرار خواهد داد، علاوه بر آن تدوین پیوست فرهنگی مراکز گردشگری و در نظر گرفتن بعد فرهنگی و اجتماعی در توسعه گردشگری با حفظ فرهنگ و سلامت روانی جامعه تا حد زیادی در بهبود سطح زندگی شهروندان اثرگذار خواهد بود.
گردشگری شهری یک عامل تغییردهنده در فضای کلی حاکم بر شهرهاست و منظور از توسعه گردشگری علاوه بر ایجاد زیرساختها و بهکارگیری جاذبههای موجود، حاکم کردن اتمسفر گردشگری بر شهر است بهگونهای که محرکی برای سفر کردن در نظر گرفته شود و علاوه بر حضور و استفاده گسترده شهروندان از مجموعههای گردشگری، مجموعه فضای گردشگری حاکم بر شهر بتواند بهصورت قطب گردشگری جاذبهای برای سفر چه در بعد داخلی و چه در بعد بینالمللی ایجاد کند که این به نحوی بیانگر مفهوم شهر گردشگر است.
وقتیکه توسعه گردشگری و فرهنگی در شهرها محقق شد بیتوجه به آنکه انگیزه اولیه سفر چه بوده است، برخورداری از خدمات پزشکی، دیدار اقوام و آشنایان، بازدید آثار تاریخی و ... دیگر فضای گردشگری حاکم بر شهر گردشگر را وارد چرخهای میکند که میتواند شامل مجموعهای از فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی باشد. فعالیتهایی چون رفتن به تئاتر و سینما، دیدن مناظر شهری، فروشگاه و مراکز خرید، رستورانها و مراکز اقامتی و ... بهطورکلی گردشگر با تمام کسبوکارها و مراکزی که جزئی از روح شهر شدهاند در تعامل خواهد بود که این امر میتواند کمک بسیاری به توسعه پایدار اقتصاد شهری کند.
بیشک توسعه گردشگری شهری نیازمند مدیریتی پویا، مطالعات فرهنگی و توسعه زیرساختهای شهری است، ازجمله به زیرساختهای اقامتی و پذیرایی و رستوران، بازارهای خرید، مراکز ارائه محصولات فرهنگی و همچنین برپایی مراسم اجتماعی و توسعه شبکه حملونقل شهری و بینشهری میتوان اشاره کرد. بنابراین برای توسعه گردشگری شهری که یکی از مهمترین ابزارهای توسعه پایدار است، باید برنامهریزیهای فشرده و دقیقی صورت گیرد.
مدیریت پویا برای توسعه گردشگری شامل اصلاح شیوههای غلط و همچنین رفع گرهها در بهرهبرداری صحیح از امکانات موجود نیز است. مدیریت شهری مشهد، بهعنوان نمونهای موفق توانسته است بهطور نسبی سالانه پذیرای نزدیک به ۱۰ میلیون نفر گردشگر باشد و با اجرای طرحهایی مانند نوسازی حرم مطهر حضرت رضا (ع)، تخریب و بازسازی بافتهای فرسوده اطراف حرم مطهر و تبدیل آنها به هتلهای مجلل، هتل آپارتمانهای خصوصی و عمومی، مهمانپذیرها، مرمت و بازسازی اماکن تاریخی و فرهنگی، مراکز خرید، دفاتر خدماتی، مراکز اطلاعرسانی، ایجاد مراکز درمانی مجهز در نقاط پرتردد گردشگری شهری، تسهیلات ویژه رفتوآمد به نقاط فرهنگی، زیارتی، تفریحی، بهبود شرایط عبور و مرور ترافیکی، راهاندازی مترو، برپایی طرح ترافیک در مسیرهای منتهی به حرم مطهر و ایجاد مدرنترین پایانههای مسافربری در حاشیه ورودی شهر، همچنین توسعه فرودگاه بینالمللی این شهر در کنار سایر اقدامات سازنده دیگر درزمینهٔ بهبود و توسعه زیرساختها گامهای بلند و مؤثری بردارد.
بهطورکلی الگوی رفتاری شهروندان و گردشگران در این حوزه تابعی از منابع گردشگری و مدیریت است که متأسفانه در چند سال اخیر بهجز چند مورد محدود شاهد بیتوجهی مدیران شهری به این حوزه بودهایم و نتوانستهایم آنچنانکه شایسته است سهم قابل توجهی از گردشگری را به کلانشهرها اختصاص دهیم. برای مثال شهر تهران با بیش از ۸ میلیون جمعیت ثابت و ۱۲ میلیون جمعیت شناور ظرفیت قابل توجهی برای شکوفایی گردشگری داخلی و خارجی دارد و مدیران شهری میتوانند با بهکارگیری جاذبهها و زیرساختهای موجود برای حاکم کردن روح گردشگری در شهر و توسعه و بهرهبرداری بهینه از امکانات قدمهای مهمی بردارند.
با ایجاد پیوست گردشگری برای تمامی مراکز شهری میتوان زنجیرهای محکم را برای توسعه گردشگری ایجاد کرد که درنهایت باعث رشد همهجانبه در فرهنگ و اقتصاد شده و در جامعه روح نشاط ایجاد خواهد شد. گردشگری و فرهنگ باید بهنحوی مورد توجه مدیران شهری قرار گیرد که تمامی ساختوسازها، تصمیمات کلانشهری، اقدامات ترافیکی، بهرهبرداری از فضاهای سبز و ... همه و همه در راستای رشد ظرفیتهای گردشگری و جذب گردشگر و توسعه گردشگری در شهرهای بزرگ باشد و طرح و برنامهها بهصورت منطقهای و با در نظر گرفتن پتانسیل بخشهای مختلف پیادهسازی شود که نقش شهرداریها و شوراهای اسلامی بهعنوان قانونگذار و مجری در این امر بیبدیل است.