دریاچه غربی با ۳/۲ کیلومتر طول و ۲/۸ کیلومتر عرض و عمق میانگین ۲/۳ متر در فضایی به مساحت ۶/۵ کیلومتر مربع گسترده شده است. کوههای زیبایی از سه جهت دریاچه را محصور کردهاند. تعداد زیادی معبد، پاگودا، باغ و جزیره مصنوعی در این منطقه وجود دارند که تجربهای لذت بخش را برای گردشگران رقم میزنند. دریاچه غربی منبع الهام مهمی برای طراحان فضای سبز چینی به شمار میرفته و نقاشان و شاعران زیادی در وصف آن اثر هنری خلق کردهاند. در سال ۲۰۱۱ این منطقه به خاطر تأثیر به سزایی که بر طراحی باغ قسمتهای دیگر چین و حتی ژاپن و کره داشته به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شد.
در زمان بازدید از دریاچه غربی میتوانید با گردش قایقی، دوچرخه سواری، کوهنوردی و پیادهروی در میان منظرههای بیبدیل اوقات خوشی را تجربه کنید. بهترین فصل برای سر زدن به این مکان فصل بهار است که شکوفایی درختان و گیاهان سبز مناظر دل انگیزی را به وجود میآورند.
به خاطر تاریخ این مکان، افسانههای زیادی حول دریاچه غربی هانگزو شکل گرفته است که اغلب آنها را داستانهای عاشقانه تراژیک تشکیل میدهند. حتی خود دریاچه به تنهایی افسانهای برای آفرینشش دارد. این افسانه طی قرون بارها بازگو شده و دستخوش تغییراتی گشته است. گفته میشود هزاران سال قبل، اژدهای یشمی و ققنوس طلایی در سرزمین پریان، در طول رودخانه نقرهای در بهشت، قطعه سنگ یشم سفید خالصی پیدا کردند. بعد از سالهای طولانی کار بر روی آن، سنگ تبدیل به یک گوی بی نقص یشم شد. هر جایی که گوی به درخشش در میآمد، درختان سبز و گلهای بسیاری جوانه زده و شکوفا میشدند. زمانی که خبر این گنجینه ارزشمند به گوش شاهزاده آسمانها رسید، وی قصد تملک آن را کرد. او ژنرالهای خود را برای به چنگ آوردن آن روانه کرد. وقتی اژدها و ققنوس میخواستند گوی خود را پس بگیرند، جنگ عظیمی در گرفت. حین جنگ گوی جادویی به روی کره زمین افتاد و تبدیل به دریاچه زلال غربی و کوه ققنوس شد. از آن زمان تا به امروز کوه ققنوس از گوی یشمی محافظت میکند.
افسانه مار بانوی سفید یکی از معروفترین افسانههای دریاچه غربی به شمار میرود. این داستان درباره دو مار است که یکی سبز و دیگری سفید بودند. این مارها بعد از مطالعه جادو به مدت هزاران سال، بالاخره توانستند خود را تبدیل به دو بانوی زیبا کنند. زمانی که آن دو موفق به این تغییر شکل شدند، تصمیم گرفتند موفقیت خود را با گشت و گذاری حول دریاچه جشن بگیرند. حین گردش، بارانی شروع به باریدن کرد و دو زن تصمیم گرفتند به زیر درختی نزدیک پل شکسته پناه ببرند. کمی بعد عالمی زیبا رو و جوان از کنار آنها عبور کرد. بعد از دیدن آن دو بانو که زیر درخت پناه بردهاند او چتر خود را به مار بانوی سفید و ندیمهاش داد. آن دو کمی بعد عاشق هم شده و با هم ازدواج کردند. بعد از ازدواج، آن زوج مغازهای برای فروش گیاهان دارویی باز کرده و چون مار بانوی سفید جادوگر قهاری بود میتوانست به راحتی بیماری مریض خود را تشخیص داده و نسخه دقیقی برای او تجویز کند.
یک روز که مار بانوی سفید مشغول رساندن داروها به حومه شهر بود، راهبی جلو مغازه آنها توقف کرده و به مرد گفت که وی با یک دیو ازدواج کرده و روزی او را خواهد بلعید. او از مرد تقاضا کرد تا او را در معبد کوه طلایی ملاقات کند و پس از آن نیز وی را در آنجا زندانی کرد. مار بانوی سفید که بعد از بازگشت، همسر خود را پیدا نکرد روزهای متمادی بدون خواب و خوراک منتظر او ماند. او در نهایت کشف کرد که همسرش توسط یک فرد بد طینت زندانی شده و از او درخواست کرد تا وی را آزاد کند. راهب بدجنس که اصرار داشت مار بانو یک انسان واقعی نبوده و یک موجود پلید و شیطانی است به او گفت که نابودش خواهد کرد. مبارزه سختی بین آن دو در گرفت و در نهایت راهب موفق به زندانی کردن مار بانو شد. بعد از آن مار بانو در ساختمانی کنار دریاچه حبس شده و راهب اعلام کرد تا زمانی که دریاچه خشک شود و یا ساختمان فرو بریزد او آزاد نخواهد شد. ساختمان معبد در سال ۱۹۲۴ بالاخره فرو ریخت و برخی ادعا میکردند که مردی جوان را دیدند که به بانویی زیبا کمک میکرد تا از خرابهها بیرون بیاید. در سال ۲۰۰۰ یک ساختمان جدید به جای آن ساخته شد.
افسانههای بسیار زیادی حول دریاچه غربی هانگزو وجود دارد. این منطقه زیبا با آلاچیقها، معابد و پاگوداهای متعددش حقیقتاً جایی افسانهای است. افسون این دریاچه و طبیعت حول آن شما را شگفت زده خواهد کرد.