با توجه به فرهنگ ديرينه نقاط مختلف کشور و سنتهای مردم، بافت انواع پارچه، روسری، چادرشب و دستمال ابريشمی در مناطق مختلف انجام میگيرد.
پارچههای ابريشمی رنگارنگ با طرحهای ساده، راهراه و چهارخانه تولیدشده با دستگاه بافت دستی با عرض تقريبی ۴۰-۳۰ سانتيمتر و به طول چله ۱۰۰ متر و يا بيشتر، غالباً در مناطق راميان، مينودشت و ترکمنصحرا بافته میشود. در طرح و نقش توليدات اين دو منطقه تفاوتهای محسوسی که ريشه در فرهنگ و سنت هر منطقه دارد قابلمشاهده است.
بنا به شواهد تاريخی، کشف کرم ابريشم و پرورش آن برای نخستين بار در چين باستان اتفاق افتاد. اما بههرحال پس از حدود ۳ هزار سال پنهانکاری، ديگر جوامع از شيوه پرورش و تهيه ابريشم اطلاع يافتند.
پرورش کرم ابريشم بهتدریج در جوامع مختلف خصوصاً ايران گسترش پیدا کرد بهطوریکه يافتههای حفاری مارليک و چراغعلی تپه، گويای رشد صنعت ريسندگی و بافندگی مردم روستانشين ايران در دوره ماقبل تاريخ است.
در محدوده فعلی استان گلستان، ابريشمبافی و توليد آن دارای سابقهای ديرينه است. با توجه به منابع تاريخی، در دوره حمله مغولان و عهد صفويه، گرگان يکی از مناطق مهم توليد ابريشم ايران بوده است.
مواد اوليه پارچههای بافتهشده در منطقه گرگان و دشت که به سبک پارچههای ابريشمی چينی است، الياف ابريشمی، رنگ، نخهای طلايی و نقرهای است. الياف ابريشمی، چله و پود آن را تشکيل داده و نخ چله چهار يا پنج لا است و ابريشم جفت بافت بهعنوان پود عمل میکند و نخهای طلايی و نقرهای برای تزئين در پود استفاده میشود.
يکی از ابزار اصلی بافت ابریشم، دار يا دستگاه بافت است که شامل يک نورد چوبی میشود و عملکرد آن در دستگاه محکم کردن نخ ابريشم و تابيدن پارچه به دور آن و ردیف کردن نخها برای بافندگی است. از ديگر بخشهای دستگاه میتوان به بافت، نورد گردان، پايه، شانه، قرقره و پدال اشاره کرد.
قبل از بافت پارچه نخست بايد ابريشم تهيه کرد. بنابراين پس از پرورش کرم ابريشم، پيلههای بهدستآمده را بهمنظور تهيه ابريشم خام داخل پاتيل آب جوش ريخته و با به هم زدن پيله و پيدا کردن سر تارها، ابريشمکشی صورت میپذيرد. پس از پاک کردن ابريشم، آن را تابداده و نخ توليد میشود. سپس سفيدگری به وسیله خاکستر انجامشده و آنگاه رنگرزی الياف صورت میگيرد.
رايجترين رنگهای مورد استفاده در ابريشمبافی رنگهای آبی، قرمز، سبز و مشکی است که در گذشته از رنگهای طبيعی چون روناس، پوست گردو، پوست انار و... استفاده میشد که از ثبات بالايی برخوردار بود اما امروزه از رنگهای شيميايی بادوام کم استفاده میکنند.
برای چلهکشی در بافت پارچههای ابريشمی از روش چلهدوانی و بهصورت ماسوره استفاده میشود و هر ۸۰ تار، يک چله بهحساب میآيد و برای بافت از ۱۰ چله استفاده میکنند. تارها بايد از گورد و از بين دندانههای شانه عبور کنند.
پس از آماده شدن دار، بافنده بافت را با فشار پدال شروع کرده و موجبات بازشدن تارها از هم، و عبور پود از آن فضا را فراهم میسازد. آنگاه شانه را محکم بر روی پودها میکوبد. به همين ترتيب با تکرار اين مرحله طرح خاصی که از قبل طراحیشده بافته میشود.
در بافتههای ترکمنی و راميان اختلافاتی در زمینه طرح و رنگ وجود داشته است. بهعنوان مثال در بافتههای ترکمنی بيشتر از طرح راهراه عمودی و حاشيهدار استفاده میکنند اما در مناطق راميان و مينودشت اغلب از طرح چهارخانه و حاشیهدار بهره میگيرند.
امروزه در نقاط مختلف استان گلستان بهویژه در راميان، مينودشت و بخشی از مناطق ترکمنصحرا همچون روستاهای نزديک کلاله، شامل بايندر، پيش کمر، قازان قيه، شارلق، دالي بوقاج و در ناحيه جرگلان و اکثريت روستاهای آن از باقلق تا حصارچه بافت پارچه و ساير محصولات ابريشمی رواج دارد. علاوه بر مناطق مذکور در روستاهايی همچون النگ، شاهکوه (چهارباغ) و سرکلاته (کردکوی) اين فعاليت به شکل محدودتری انجام میشود.
توليدات ابريشمی شامل پارچههای لباس تمام ابريشم، روسری، شالگردن، چادرشب، نوار ابريشمی حاشيه لباس، دستمال، حوله، سفره و... است. البته با رواج پارچههای مصنوعی ارزانقیمت کاربرد ابريشم بهعنوان پوشاک از بين رفته و تنها در مراسم عروسی مورد استفاده قرار میگيرد اما در مناطق ترکمننشين به دليل اهميت به حفظ سنتها همچنان مصارفی اینچنینی حفظشده است.
نوغانداران راميان و مينودشت با استفاده از امکانات بسيار ساده به بافتهای پارچههای ابريشمی بهمنظور تهيه لباس زنانه، چادرشب، روسری و دستمال میپردازند. طی دهههای گذشته با رواج پارچههای مصنوعی ارزانقیمت و گرانقيمت بودن لباسهای ابريشمی برای زنان تنها بهعنوان يک زينت سنتی و ارزشمند تنها در مراسم عروسی استفاده میشود و کارگاههای ابريشمبافی روستايی تنها به بافت چادرشب و دستمال ابريشمی مشغول هستند.