معماران و استادکاران ایرانی، تمام ذوق و هنر خود را برای خلق اثری ماندگار به کار بستهاند تا هر آنچه شایسته فرهنگ و تمدن ایرانی است به رخ جهانیان بکشند. اوج شکوفایی معماری بناهایی مانند کاروانسرا در دوران صفویه بوده که تحولی در نوع معماری و تعداد آنها به وجود آمده است. شاهعباس یکم به منظور آبادی راهها و توسعه اقتصادی و تجارت، به ویژه در مسیر راه ابریشم، اقدام به ساخت رقم شگفتانگیز ۹۹۹ کاروانسرا کرده تا در ذهنها ماندگار شود.
کاروانسراها از جمله بناهای استراحتگاهی بین راهی هستند که به تناوب مسیری که یک کاروان در طول روز میتوانسته طی کند در فواصل مشخص ساخته میشده و میتوان گفت به نوعی هتلهای امروزی محسوب میشوند. نقشه اکثر آنها مربع یا مستطیل شکل و دارای اتاق، آبانبار، حجره، اصطبل و حیاط بوده است که هر یک به تناسب نیاز، امکانات گوناگونی را ارائه میکردند. میتوان گفت شیوه و سبک معماری این بناها در طول تاریخ جز در موارد نادر، تغییر محسوسی نکرده و یکنواخت بوده است.
محل استراحت موقت کاروانیان بر سر راه تجاری و زیارتی قرار داشته، چرا که با توجه به اقتضای موجود آن زمان، سفرها، مدت زمان بسیاری طول میکشیده و این موضوع، لزوم ایجاد بنایی به عنوان استراحتگاه مسافران و تجار را به وجود آورده است.
مصالح و مواد اولیه به کار رفته در هر یک از این بناها، بسته به شرایط آب و هوایی، اقلیم، مصالح بومی، متفاوت بوده و عموما از سنگ، آجر و خشت تشکیل میشده که به سهولت و فراوانی در دسترس بوده است.
در کاروانسراها هم مانند اکثر بناهای ایرانی، تزئینات گچبری، کاشیکاری و آجرکاری به کار رفته که در کنار ویژگیهای کاربردی،مهم بوده و بر ارزش آن افزوده است. این مهم نشان از هنر و هنردوستی ایرانیان در برهههای تاریخی داشته است که از آن غافل نشدهاند و همواره در ایجاد آن اهتمام ورزیدهاند.
با وجود دوام و استحکام کاروانسراها و ساخت تعداد بالایی از این ابینه تاریخی، در ادوار مختلف، با رشد روزافزون شهرها و وسعت آنها و تخریب بسیاری از این بناها، به دلایل گوناگون، امروزه تعداد کمی از آنها باقیمانده است که خوشبختانه باید گفت یکی از ارزندهترین و وسیعترین نمونههای آن، یعنی کاروانسرای ینگی امام که روزگاری بر سر راه تجاری ابریشم قرار داشته، امروز در تقسیمات کشوری جزئی از آثار ارزشمند استان البرز است که در شهرستان ساوجبلاغ واقع شده است.
همچنین این اثر در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. وسعت خیره کننده، عظمت تالارها، گنبدهای زیبا و استحکام آن، این بنا را در زمره ابنیه تاریخی ارزشمند قرار داده است که اخیرا به عنوان بنای شاخص بودجهای از طرف یونسکو برای مرمت آن اختصاص یافته بود.
علاوه بر این، کاروانسرای شاهعباسی کرج که در مرکز شهر قرار گرفته از دیگر کاروانسراهای دوره صفویه است که از معماری خاص و استحکام بالایی برخوردار است و در سالهای اخیر با برپایی نمایشگاههای صنایعدستی و مراسمهای فرهنگی موجب پیوند تاریخ و مدرنیته شده و بازدیدکنندگان بسیاری را به خود جلب کرده است.
در معماری ایرانی، عنصر اتحاد و همبستگی همواره نقش پررنگی داشته و زمینه ساز تحولات بسیاری در طول تاریخ شده است. همراهی گروهی از مسافران در مسیرهای سخت و دشوار و اسکان دستهجمعی در مامنی مشترک، که سازهای با قسمتهای مجزا و کاربردی برای استراحت خود و چارپایان بوده و غذایی هر چند مختصر در آن فراهم بوده است.
با حضور در این بناها روح قدمت و اصالت را حس کرده و بدون کلمهای میتوان عظمت و قوام معماری و فرهنگ رخنه کرده در کالبد این آثار تاریخی را درک کرد. تغییر کاربری بناهایی از این دست نه تنها موجب آسیب دیدن آثار نمیشود بلکه با تجهیز و راهاندازی اقامتگاههای سنتی و رستورانها میتوان پیوندی میان گذشته و حال زد تا برای مدتی هر چند کوتاه در فکر فرو رفته و در هنر ایرانی تامل و تفکر کرد و غرق لذت شد.
فرهنگ و هنر کهن ایرانی ابعاد گوناگونی داشته که بنا به اقتضای زمانه برخی از آنها یا فراموش شدهاند یا در مسیر فراموشی و نابودی قرار گرفتهاند این در حالی است که تجربیات گذشته همواره چراغ راه آینده است.
حفظ، حراست، مرمت و نگهداری از ابینه و آثار تاریخی به جامانده به منزله زنده نگه داشتن اصالت و فرهنگ به عنوان الگوهای عینی برای نسل جدید است که تاثیر شگرفی بر رشد عقلی و شناخت تاریخ و تمدن سرزمین آنها خواهد داشت. هر چه اطلاعات و آگاهیهای نسل آینده از معماری، فرهنگی، آداب و رسوم گذشته بیشتر باشد تلاش بیشتری برای حفظ این یادگاریهای ارزشمند خواهد کرد. بنابراین فرهنگسازی و رشد فرهنگی از جمله کارهای زیربنایی برای فراهم کردن این شرایط محسوب میشود که نیازمند اجرای طرحهای کلان و برنامهریزیهای بلند مدت است که این امر با همکاری مسئولان و نهادهای مربوطه امکانپذیر است.