گرچه گردشگری در ابتدا یک فعالیت فردی به منظور تفریح و گذران اوقات فراغت برای کسب آسایش و آسودگی خیال بوده اما امروزه به سبب اثرات فرهنگی گسترده آن در میان جوامع به عنوان یک راه ارتباطی موثر مورد توجه قرار گرفته است، بنابراین میتوان گفت گردشگری یک پدیده اجتماعی است.
در این میان حتی میتوان گردشگری را پیش از آن که یک صنعت و فعالیت اقتصادی به حساب آورد، پدیدهای فرهنگی دانست که نقش مهمی در ایجاد اشتغال، درآمدزایی، رونقاقتصادی، امکان توسعه پایدار و تغییر نگرش فرهنگی دارد. بر این اساس تاثیرات متقابل اقتصادی، زیستمحیطی و به ویژه اجتماعیفرهنگی این مقوله بر جامعه میزبان و میهمان اجتنابناپذیر است.
حس کنجکاوی انسان توانسته او را به منظور کشف و شناخت حقیقت به سفر وا دارد. جاذبههای تاریخی و فرهنگی که موجب شناخت فرهنگ و درک تاریخ و پیشینه مردمان یک سرزمین از طرف گردشگران میشود عامل مهمی برای جذب گردشگر به شمار میآید.
در حال حاضر صنعت گردشگری پدیدههایی از قبیل سرمایهگذاری فعالیتهای تولیدی، توزیع و مصرف را شامل میشود که به عنوان فعالیتی انسانی و اجتماعی از جایگاه ویژهای در اقتصاد کشورها برخوردار بوده و نقش اثرگذاری در ارتقای ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در میان کشورهای در حال توسعه ایفا میکند و به عنوان عامل ارزشمندی برای تعامل و تحول روابط موجب بازسازی جامعه میشود. گردشگری با پویا کردن اقتصادهای خردمحلی موجب جذب سرمایهگذار بخش خصوصی، افزایش کسب و کار و بهبود زیرساختهای لازم میشود. از مهمترین جوامع هدف در حوزه گردشگری ساکنان مقاصد و اماکن گردشگرپذیر هستند که تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم این صنعت بر آنها قابل مشاهده است که نتایج آن در توسعه و پیشرفت اینگونه جوامع نیز اثرگذار هستند.
میزان فهم و برداشت یک گردشگر فرهنگی با ابعاد مادی، غیرمادی، تاثیرات محیطی، حواس پنجگانه و روابط اجتماعی مرتبط بوده و ارتباط تنگاتنگی با آن دارد. گردشگری از عوامل تاثیرگذار بر سبک زندگی، فرهنگ، پوشش، عقاید، اقتصاد و بینش سیاسی است و به نوعی موجب توسعهیافتگی در جوامع بومی و محلی میشود.
صادرات نامرئی نامی است که اقتصاددانان بر صنعت گردشگری گذاشته و آن را رکن اصلی توسعه پایدار میدانند. در سالهای اخیر شاهد رشد روزافزون گردشگری فرهنگی به عنوان گردشگری نوین بودهایم که توجه سیاستگذاران و محققان را به خود جلب کرده است. در واقع گردشگری پاسخ به نیاز ذاتی انسان برای کشف اسرار زندگی گذشتگان، آشنایی با فرهنگ سایر ملل، ایجاد تغییر و تنوع در سبک زندگی معمولی جوامع امروزی است که زندگی ماشینی جزء مشترک و جداییناپذیر سرنوشت انسانهای امروزی است.
گردشگری ظرفیت، فرصت و ابزار مهمی برای توسعه و حفاظت از محیط زیست در سطح کلان و یکی از راههای شناخت یک سرزمین و هویت فرهنگی و تاریخی آن است. رابطهای دو طرفه بین فرهنگ و گردشگری به وجود آمده به گونهای که فرهنگ منبعی ارزشمند برای توسعه گردشگری و متعاقب آن گردشگری نیز سهم مهمی در توسعه فرهنگی جوامع داشته و در مدت زمان طولانی موجب بروز تغییر و تحولات فرهنگی و شکلگیری فرآیند اجتماعی مشخصی میشود.
مداومت و استمرار در مراودات گردشگری بین جوامع موجب بروز تحولات فرهنگی در قالب تعامل فرهنگی میان گردشگر و افراد جامعه میزبان شده و در این حین ارتباطات فرهنگی ایجاد میشود. تاثیرات فرهنگی و اجتماعی آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است که زمینهساز تولید و ایجاد اشکال جدید فرهنگی میشود. تغییر سبک زندگی، حفظ میراثفرهنگی، توسعه گردشگری فرهنگی، تولید و عرضه صنایعدستی از اثرات مثبت و ترک باورهای فرهنگی، از دست دادن اصالت، تغییر سبک معماری و تغییر آدابورسوم را میتوان از جمله اثرات منفی موثر بر جامعه میزبان برشمرد.
علاوهبر آن گرایش مردم به پیدا کردن آسانترین و موثرترین راه برای گفتگوی فرهنگها موجب شده تا نقش گردشگری در تعاملات روزانه حیاتیتر شده و ضمن برقراری پیوندهای عاطفی و انسانی با یکدیگر با زاویه دید جدیدی به سایر فرهنگها نگاه کرده و الگوی روابط تمدنها را متعادل کرد و برقراری صلح و دوستی هر چه بیشتر در میان ملل را رقم زند. هر گردشگر نماینده یک فرهنگ است که حامل و موجب انتقال یک یا چند رفتار، سنت و اعتقاد است و تصویر سازنده از یک جامعه را در جامعه مقصد به نمایش میگذارد.
همچنین ورود گردشگران به منطقه مقصد موجب ارتقای فرهنگی، افزایش ارتباطات اجتماعی مردم بومی، بالا رفتن سطح سواد و امکانات، ایجاد مراکز بهداشتی _درمانی، افزایش مراکز اقامتی _پذیرایی، افزایش مشارکت زنان در جوامع سنتی میشود که در واقع یکی از شیوههای حفظ و تقویت میراث گذشتگان است.
گردشگری مستقیما بر شیوه زندگی و افکار مردم بومی و ساکن در مناطق تفریحی و مقاصد گردشگری تاثیرگذار است. در تعریف فرهنگ پذیری میتوان گفت زمانی که دو فرهنگ برای مدتی در ارتباط نزدیک با یکدیگر باشند در اثر همگرایی شبیه هم میشوند و اگر فرهنگی نیرومندتر از فرهنگ دیگر باشد شاهد غلبه فرهنگ قوی بر فرهنگ ضعیفتر خواهیم بود.
امروزه گردشگری در میان کشورهای مختلف یکی از راههای اعتلای فرهنگ، ایجاد تفاهم بینالمللی و دستیابی به درآمدهای اقتصادی کلان است. با وجود نوپا بودن این صنعت تاکنون تاثیرات عمیقی بر ابعاد گوناگون اجتماعی، سیاسی و ... داشته است.
وجود آثار باستانی و کهن در هر کشور معرف فرهنگ خاص همان کشور و حاوی ارزشهایی در خور توجه و گویای خصوصیات منحصربهفرد آن مرزوبوم است. این آثار دارای ارزشهای معنوی و مادی بسیاری برای اقوام و جاذبهای برای جذب گردشگر است.
ارتباط میان فرهنگ و گردشگری تنها به انواع فرهنگ و تنوع آثار باستانی محدود نمیشود بلکه در سطح گسترده و کلان هم اثرگذار است و نقش اثرگذاری در توسعهیافتگی فرهنگی جوامع ایفا میکند.
گردشگری اصلیترین و بزرگترین راه انتقال شیوههای سنتی زندگی و رفتار اجتماعی ملتی به ملت دیگر است. آمیختگی فرهنگی منجر به همبستگیهای قومیتی جوامع میهمان و میزبان میشود. شناخت وجه اشتراک میان اقوام و ملل گوناگون حتی با وجود بعد مسافت و اعتقادی در ابعاد مختلف اثرگذار است.
در ایران به عنوان یکی از کشورهای دارای جاذبههای تاریخی، طبیعی، فرهنگی و باستانشناختی، جذب گردشگران داخلی و خارجی موجب توسعه اقتصادی شده است. ایران یکی از غنیترین تمدنها در تاریخ را دارد که ویترین تماشایی برای گردشگران به حساب میآید. همین امر موجب شده تا یکی از ۱۰ کشور جهان در زمینه جاذبههای طبیعی و تنوع گونههای گیاهی و جانوری و همچنین یکی از ۳ کشور جهان از نظر تنوع صنایعدستی و هنرهای سنتی باشد.
اما با این وجود به دلیل عدم رشد همسان زیرساختهای اولیه در مقایسه با سایر ملل در جایگاهی نه چندان مناسب در صنعت گردشگری قرار گرفته است که این امر لزوم رسیدگی و رفع موانع در مسیر پیشرفت این صنعت پیشرو و فراگیر را دارد. این در حالی است که توسعه صنعت گردشگری در کشور علاوه بر تولید، درآمد پایدار، ایجاد اشتغال، تقویت و گسترش مشارکتهای مردمی، موجب حفظ و احیای منابع طبیعی و آثار باستانی میشود.