حمید فدایی، مدیر پایگاه میراث جهانی تختجمشید در جمع خبرنگاران گفت: تخت جمشید در داخل و چه در خارج از کشور شناخته شده است و همگان اینجا را به عنوان یک محوطه شاخص در حوزه میراث سنگی که عمده آن مربوط به دوره هخامنشی بوده، میشناسند؛ دورهای که پایتخت آن در پارسه اهمیت ویژهای مییابد و عرصه حکومت نه تنها مختص به این تخت گاه بلکه حوزه ای فراگیر است.
وی گفت: پارسه پایتخت دوره هخامنشی و شهری بوده که نیمی از دنیای باستان از آن رهبری و مدیریت می شده و شواهد آن در دشت بزرگ مرودشت به صورت پراکنده وجود دارد، لذا محافظت از این عرصه مهم و تاریخی کار کوچکی نیست، عرصهای که بالغ بر هشتادوپنج هزار هکتار را شامل میشود؛ به عدد ساده ولی در زمینه مسئولیتی، حفاظت و صیانت از میراثی که در محدوده جغرافیایی آن قرار گرفته اند به دلیل وجود چند شهر، تعداد زیادی بخش و ده ها روستا با شواهد آثار پیدا و پنهانی که باید همه آنها کنترل و حفاظت شوند، کاری بسیار سخت و دشوار است.
فدایی با بیان اینکه از سال ۱۳۱۰ فعالیت این پایگاه آغاز شده است، گفت: طی ۹ دهه گذشته و در حوزه میراث و فرهنگ، بزرگان زیادی بودهاند که در زمینه نگهداری و صیانت از میراث فرهنگی خدمات شایان توجهی را به این مکان ارایه کردهاند و امروز هم موضوعات نگهداری و ساماندهی از سوی همکاران متخصص و صدیق ما در پایگاه دنبال می شود. اگر چه در طول همه سال های گذشته موضوعات حفاظت و نگهداری از سوی پایگاه دنبال شده اما با توجه به گستردگی و وسعت حرایم تخت جمشید، حفاظت از پهنه منظری محوطه با مشکلاتی روبروست.
او اضافه کرد: این منظر خود شامل حوزههای زیست محیطی و پهنه های طبیعی و ارزشمند ملی هم بوده و به این جهت تقابلی بین حوزه میراثی با میراث طبیعی شکل گرفته و مباحث زمین شناسی و زیست بوم را در بر میگیرد که باید به این مساله بیشتر توجه شود.
فدایی با بیان اینکه یکی از دلایل ایجاد تخت جمشید در این مکان، توجه سازندگان این بنای باشکوه به مساله زیست بوم بوده است، گفت: ویژگی خاص اقلیمی و زیست بومی این منطقه باعث شده این مجموعه بزرگ و با شکوه در اینجا پدید آید و فراتر از آن اینکه زمینهساز ایجاد تمدنی از هزاره پنجم قبل از میلاد تا به امروز در این پهنه تاریخی باشد.
او با بیان اینکه حتی از دوران پیش از تاریخ و پارینه سنگی میانه هم آثار شاخص دراین محدوده وجود دارد، گفت: در واقع رودخانههای کر و سیوند و حاصلخیزی دشت از مهمترین عوامل ایجاد حوزه تمدنی در پهنه مرودشت بوده و بنابراین مساله زیست بوم در این منطقه که زمینه ساز شکل گیری تمدن های کهن در دشت بوده حایز اهمیت فراوان است، اگرچه به نظر میرسد محافظت آن به درستی انجام نشده و نسبت به آن غلفت شده است.
او گفت ملاحظات ویژه در حفاظت از عرصه مستقیم اثر شامل تخت گاه و مجموعه کاخهای مجموعه، باعث شده در دهههای گذشته به منظر و زیست بوم تخت جمشید کمتر پرداخته شود، بنابراین ضروریست به ظرفیتهای مکانی و زیست محیطی منطقه که از دلایل ایجاد مجموعه است توجه بیشتری شود و از ارزش های آن محافظت گردد.
مدیر پایگاه جهانی تخت جمشید گفت: ظرفیتهای طبیعی و محیط زیستی در تخت جمشید میراثیست در دل میراث که باید به درستی مورد شناسایی و حفاظت قرار گیرد. موضوعی که توسط مردمان دوره باستان با تعامل سازنده ایشان با محیط، شناسایی شده و در وحدتی بی نظیر با جنبه های فنی و با نگاهی هنرمندانه و معمارانه به عنوان ظرفیت در خلق تمدنها مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.
فدایی گفت: امروزه بیتوجهی به تعامل سازنده با محیط زیست و بهرهبرداری نامناسب از منابع طبیعی و از جمله منابع آبی، مخاطرات گستردهای را در دشت که خود بخشی از بستر تمدنی و تاریخی منطقه و بخشی از پارسه باستانی محسوب میشود، ایجاد کرده است.
وی با بیان اینکه در مورد شهر پارسه، پایتخت هخامنشیان سئوالات بیشماری مطرح است که باید به جواب آنها نه در تخت جمشید بلکه در حریم و منظر آن پیدا کرد، به همین دلیل رویکرد باستانشناسی و حفاظت طی یک دهه گذشته به سمت پهنه دشت به عنوان بخشی از منظر طبیعی و تاریخی تخت جمشید معطوف شده است.
فدایی اجرایی شده پروژه کاوش در محوطههای مختلف هخامنشی را در همین راستان ارزیابی و خاطرنشان کرد: بکی از این اقدامات پژوهشی فصلهای مختلف کاوش در تل آجری و محدوده شهر پارسه بوده است که همچنان ادامه دارد.
مدیر پایگاه جهانی تخت جمشید با بیان اینکه نتایج حاصل از مطالعات و پژوهشها که به تدریج اطلاع رسانی میشود، روشن کننده زوایای مختلف از تمدن پارسه، خواهد بود، گفت: پارسه شهری است که خیلی از مشخصات آن را نمی شناسیم زیرا بسیاری از شواهد آن طی مداخلات گسترده کشاورزی و توسعه در قرن حاضر در منطقه تخریب شده و بخش های از آن نیز در زیر رسوبات دشت مدفون است.
ایسنا نوشت، فدایی خاطرنشان کرد: در طول چهار فصل بررسیهای باستان شناسی در منطقه شواهد زیادی از آثار به جا مانده شهر پارسه مورد بررسی قرار گرفته که لزوم حفاظت گستردهتر از شواهد موجود تاریخی را گوشزد میکند.