پیمان ماهور گیلانی، دکتری ارتباطات و مدیریت رسانه در یادداشتی نوشت: از آنجا که شهروندي از ارکان کليدي در شناخت و توصيف جايگاه و وضعيت انسان امروزي است، لازم است تحت تاثیر مجموعه ای از فعاليتهاي فرهنگي قرار گیرد.
هرچند در دنیای ارتباطات، دیگر نگاه نسبت به مفاهیمی چون نژاد، قومیت، زبان و لهجه دستخوش تغییرات گسترده ای شده اند و نقش جغرافیا در مناسبات انسانی رنگ باخته است اما علیرغم تحولات زندگی عصر جدید، مسائل هویتی برای شهروندان از هر ملیت و قوم و در هر جایگاه و رده ای، به اندازه ای ریشه دار هستند که نمیتوان اثرات آن بر فرهنگ شهروندی را نادیده گرفت، بنابر این باید با مجموعه اقداماتی اختلافات فرهنگی در جامعه را تا حد ممکن مدیریت کرد تا شهرنشینان به حقوق یکدیگر احترام گذاشته و به مسئولیتهای خویش در قبال شهر و اجتماع عمل نمایند که این همان اصول اولیه شهروندی است.
شهروندی مجموعه گستردهای از فعالیتهای فردی و اجتماعی است. فعالیتهایی که اگرچه ممکن است فردی باشند اما برآیند آنها به پیشرفت وضعیت اجتماعی کمک خواهد کرد، از جمله مشارکتهای اقتصادی، خدمات عمومی، فعالیتهای داوطلبانه و دیگر فعالیتهای اجتماعی که در بهبود وضعیت زندگی همه شهروندان مؤثر خواهد افتاد.
این مفهوم دست كـم شـامل چهـار عنصـر هويـت ملـي، تعلقـات اجتماعي، فرهنگي و فرامليتي، نظام اثربخشي حقوقي و مشاركت سياسي و مدنی است، با در نظر گرفتن این حقیقت که تحولات چند دهه اخير در مسير اهميت يافتن فرهنگ و فرهنگي شدن عرصه هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي است؛ فرهنگـي شدن شهروندي نيز امري اجتنابناپذير شده است.
شهروندی مقوله ای منتزع یا جدای از فرهنگ شهروندان نیست، لذا لازم است .برای داشتن شهروندی فعال، مولفه ها و معنای شهروندی برخواسته و با ملاحظه فرهنگ شهروندان باشد نه صرف مالحظات حقوقی یا تأکید یکسویه بر آرمان های ایدئولوژیك، بنابر این با توجه به ویژگی های جامعه معاصر و اختلافات فرهنگی موجود، ترویج و اصلاح فرهنگ شهروندی و چگونگی ایجاد جامعه ای سالم به یکی ازمسائل مهم در اداره مدیریت شهری تبدیل شده است.
مفاهيم شهروندي مدني، سياسي و اجتماعي نمـيتوانـد تمـام نيازهاي فرهنگي افراد را پوشش دهد، افراد يـا شـهروندان عـلاوه بـر نيازهـاي اقتصـادي، اجتمـاعي و سياسي مجموعه اي از نيازهاي فرهنگي نيز دارند، نيازهـاي مربـوط بـه خلاقيــت، خودشــكوفايي و نيازهــاي فراغــت و لــذت از جملــه ايــن نيازهاست که میتوان تمام آن را در گردشگری خلاصه کرد، فعالیتی اجتماعی و بر اساس انتخاب فرد و متأثر از فرهنگ که علاوه بر ارتقا فرهنگ در بعد اقتصاد نیز اثرگذار است.
بنابراین شهروندان در عصر حاضر نیازمند به گردشگری هستند، فعالیتی فراملیتی که در بعد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه تاثیر مستقیم دارد و میتواند در فرآیند فرهنگی شدن شهروندی و تحول آن نقش آفرینی کند.
گردشگری امروزه به عنوان نیاز بشر مطرح میشود، پدیدهای چندوجهی و موضوع مطالعه بینرشتهای علوم مختلف همچون اقتصاد، مدیریت، بازاریابی، مردمشناسی، انسانشناسی، روانشناسی، تاریخ، جغرافیا، علوم سیاسی و جامعهشناسی که فهم فرآیند پیچیده اجرایی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن نیازمند اتخاذ رویکرد نظری جامعی است.
تمام این فعالیت های فرهنگی در جهت تحول مفهوم شهروندی در شهر و مدیریت شهری نمود پیدا میکند زیرا فرهنـگ مجموعـه اي از پديده هاي رفتاري و ذهني اكتسابي هر جامعه بوده كـه بـه آن جامعـه شخصيت و هويت بخشيده است و به همين دليـل نيـز جامعـه تـلاش ميكند از طريق سازوكارهايي با انتقال آن از نسلي به نسل ديگـر خـود را بازتوليد كند، شــهر نــوعي ســازمانيــافتگي اجتمــاعي در فضاســت كــه بايــد آن را توليدكننده دائم فرهنگ به شـمار آورد، در چنين حالتي بيشك شهر را بايد بهترين بستر بـراي فرايند فرهنگسازي و مدیران شهری را تتاثیرگذار ترین افراد بر آن به حساب آوريـم.
هرچند در شكل گيري هويت فرهنـگ شهروندي مجموعه اي از نهادهاي اجتماعي مانند رسانه هـا و مطبوعـات، احزاب سياسي وغيره بـا توجـه بـه اهـدافشان در شـهر اثرگذارند اما فرهنگ ايراني حاكي ار رابطه هويـت شـهروند بـا محـل فرهنگ زندگيش حکایت دارد، بنابر این شهرداری ها و شوراهای اسلامی شهرها به عنوان مسئول اصلی مدیریت شهری با در دست داشتن امکانات زیادی از جمله فرهنگسرا، خانه فرهنگ، نگارخانه، و کتابخانه و موزه و خانه موزه درسطح شهر ، جایگاه ممتازی را در میزان اثرگذاری بر فرهنگ شهروندان دارند.
ایجاد تحول در مفهوم شهروندی و توسعه مفهوم آن به کمک فرهنگ و گردشگری برای پیشبرد اهداف شهرداری و در نگاه کلان تر،اهداف کشور، از مهم ترین وظایف شوراهای شهر و شهرداری ها ست. با توجه به آنچه گفته شد، درمی یابیم که پیوست نگاری فرهنگی در راستای کاهش تضادهای فرهنگی و سیاسی شهروندان، مشارکت همه جانبه شهروندان در عرصه های مختلف مدیریت شهری، ارتقاء سرمایه های انسانی، اجتماعی و فرهنگی تمام ساکنین شهری،پرورش استعدادها، خلاقیت ها و نوآوری همراه با کارآفرینی و پویایی شهروندان یکی از مهم ترین اهداف و وظایف حوزه مدیریت شهری است.
در تمام سیاستگذاریها، برنامهریزیها، اقدامات و فعالیتهای صورت گرفته در حوزه مدیریت شهری همواره باید بعد فرهنگ را مورد توجه قرار داد، زیرا هرگونه برنامهریزی برای توسعه در هر حوزهای بدون در نظر گرفتن مؤلفه فرهنگ اثربخش نخواهد بود و توسعه عرصههای گوناگون جامعه بدون توسعه فرهنگ نه میتواند مداوم و پایدار باشد، و نه میتواند در جهت خودشکوفایی و تکامل انسانی قرار گیرد
مشارکت جویی و همکاری در امور مختلف اجتماعی، یکی از اصلی ترین ابعاد نمود فرهنگ شهروندی می باشد که متاسفانه در سالهای اخیر با کاهش همراه بوده و شهروندان آن را در حد متوسط رعایت نموده اند که این رخداد مطلوبی نیست .این عدم مشارکت را می توان در نتیجه بی تفاوتی اجتماعی و عدم فرهنگ تعاون و همکاری دانست، تحقیقات صورت گرفته نشان میدهد بین وضعیت اقتصادی – اجتماعی شهروندان و میزان مشارکت آنان در امور مختلف اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد؛ بدین معنی که هر چه افراد از پایگاه اجتماعی و اقتصادی قوی تری برخوردار باشند، میزان مشارکت آنها در امور مختلف اجتماعی و نقش شهروندی بالاتر است و بالعکس که این امر بیانگر توجه بیشتر به فعالیت هایی از جنس گردشگری است.
توجه بیشتر به گردشگری شهری با توسعه یکپارچه اقتصادی، زندگی تمام شهروندان را تحت تأثیر قرار خواهد داد، علاوه بر آن تدوین پیوست فرهنگی مراکز گردشگری و در نظر گرفتن بعد فرهنگی و اجتماعی در توسعه گردشگری با حفظ فرهنگ و سلامت روانی جامعه تا حد زیادی در بهبود سطح زندگی شهروندان اثرگذار خواهد بود
بهطورکلی الگوی رفتاری شهروندان و گردشگران تابعی از منابع گردشگری و مدیریت است که متأسفانه در چند سال اخیر بهجز چند مورد محدود شاهد بیتوجهی مدیران شهری به این حوزه بودهایم و نتوانستهایم آنچنانکه شایسته است سهم قابل توجهی از گردشگری را به کلانشهرها اختصاص دهیم. برای مثال شهر تهران با بیش از ۸ میلیون جمعیت ثابت و ۱۲ میلیون جمعیت شناور ظرفیت قابل توجهی برای شکوفایی گردشگری داخلی و خارجی دارد و مدیران شهری میتوانند با بهکارگیری جاذبهها و زیرساختهای موجود برای حاکم کردن روح گردشگری در شهر و توسعه و بهرهبرداری بهینه از امکانات قدمهای مهمی بردارند.
با ایجاد پیوست گردشگری برای تمامی مراکز شهری میتوان زنجیرهای محکم را برای توسعه گردشگری ایجاد کرد که درنهایت باعث رشد همهجانبه در فرهنگ و اقتصاد شده و در جامعه روح نشاط ایجاد خواهد شد. در صورت توجه به اصل فرهنگ در فعالیت های گردشگری شهری میتوان آن را جز معدود فعالیت های اجتماعی دانست که با تاثیر مثبت بر امر تبادل فرهنگی و توسعه اقتصادی علاوه بر افزایش نشاط و امید بخشی در جامعه نقشی مثبت در برآورده شدن نیازهای شهروندی ایفا میکند که در نتیجه آن افزایش مشارکت در سایر حوزه های حقوقی و سیاسی شهروندی را شاهد خواهیم بود.
گردشگری و فرهنگ باید بهنحوی مورد توجه مدیران شهری قرار گیرد که تمامی ساختوسازها، تصمیمات کلانشهری، اقدامات ترافیکی، بهرهبرداری از فضاهای سبز و ... همه و همه در راستای رشد ظرفیتهای گردشگری و جذب گردشگر و توسعه گردشگری در شهرهای بزرگ باشد و طرح و برنامهها بهصورت منطقهای و با در نظر گرفتن پتانسیل بخشهای مختلف پیادهسازی شود که نقش شهرداریها و شوراهای اسلامی بهعنوان قانونگذار و مجری در این امر بیبدیل است.
شهروندی و فرهنگ شهروندی محصول و محمل تعهد و مسئول بودن عناصر مختلف جامعه می باشد و برای تحقق آن نیازمند یك حرکت دو سویه هستیم، یکی از بالا به پایین که همان فرصت دهی و مشارکت جویی می باشد و دیگری حرکت از پایین به باال که همان مشارکت و فعالیت اجتماعی شهروندان برای حضور در عرصه های مختلف جامعه، به ویژه عرصه عمومی است که این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و همواره مشاهده شده است که در صورت توجه مدیران و تمرکز بر فعالیت های اجتماعی توسط حاکمیت، جامعه نیز در جواب این چرخه را کامل کرده و نتایج مطلوب مد نظر حاصل شده است.