آبان ماه سال ۹۴، در دوره ریاست محمد سرافراز بود که داود نعمتیانارکی، مدیر وقت در روابط عمومی سازمان صداوسیما از تصمیم این رسانه برای راهاندازی موزه خبر داد.
در پی این اعلام، پروانه تاسیس «موزه رسانه ملی» در میدان پانزده خرداد، به استناد ماده ۲۴ فصل سوم آئین نامه مدیریت، ساماندهی، نظارت و حمایت از مالکان و دارندگان اموال فرهنگی ـ تاریخی منقول، به تاریخ نهم اسفند ۹۴ از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری صادر شد.
رییس وقت سازمان صداوسیما (سرافراز)، این اختیار را به روابطعمومی داده بود که نسبت به شناسایی اقلام موزهای و در نهایت راهاندازی موزه صداوسیما اقدام کند و در این مسیر فردی هم از سوی نعمتیانارکی به عنوان مسوول راه اندازی موزه انتصاب و جلساتی برگزار شد.
یک ماه بعد از این اعلام و در همان سال ۹۴، رادیو تهران، یکی از قدیمیترین شبکههای رادیویی با ۷۵ سال سابقه، از میدان پانزده خرداد ـ ساختمان ارگ تهران ـ به جام جم نقل مکان کرد؛ نقل مکانی اجباری که با مخالفت های بسیار از سوی قدیمی های این شبکه همراه شد.
برخی علت این جا به جایی را به راه اندازی موزه رادیو در ساختمان آرشیو ارگ با نام قدیمی رضاشاهی نسبت دادند؛ همین ساختمانی که امروز هم از آن به عنوان محلی برای راه اندازی موزه صداوسیما نام برده می شود.
مخالفان با طرح انتقال شبکه قدیمی تهران به ساختمان جام جم، یادآوری می کردند که در شرایطی که موزه رادیو در باغ موزه قصر مستقر است، دلیل این جابه جایی چندان مشخص نیست؛ هرچند موزه رادیو هم بعد از مدتی از باغ موزه قصر جمع شد تا عملا رادیو بدون موزه باقی بماند.
از طرفی طرح راه اندازی «موزه صداوسیما» در ساختمان ارگ، در همان زمان مخالفت مدیران وقت رادیو را به دنبال داشت؛ چراکه هم بر تعلق مالکیت این بنا به رادیو تاکید داشتند و بر این باور بودند که اگر قرار است موزه ای هم در این بنا تاسیس شود باید صرفا موزه رادیو باشد و هم به دلیل تولید و پخش برنامه های زنده رادیو نمایش در این محل، عملا ورود و خروج مردم عادی برای بازدید از موزه را به لحاظ امنیتی غیرممکن می دانستند.
با این همه و به رغم مخالفت ها، روابط عمومی وقت صداوسیما در بیانیه ای که هنوز هم در سایت این سازمان قابل مشاهده است، «ضرورت حفظ و نگهداری میراث کهن و گرانسنگ افتخارات و تولیدات فاخر رسانه ملی و اقدامات ارزشمند انجام شده در ادوار مختلف» را علت راه اندازی موزه رسانه ملی عنوان و اعلام کرد: «پس از بررسی کارشناسی و فنی و معرفی ظرفیت ها و پتانسیل ها، ساختمان آرشیو صدا از مجموعه تاریخی ارگ با توجه به ثبت تاریخی بنا و قرار گرفتن در بافت تاریخی شهر تهران و همجواری با موزه های مهم و تاریخی نظیر کاخ موزه گلستان، انتخاب شد.»
با این همه از آنجا که ساختمان سرخ رنگ ارگ (معروف به ساختمان آرشیو)، بسیار قدیمی و ثبت سازمان میراث فرهنگی بود و یک سالی هم خالی مانده بود، برای بازسازی و مرمت، به هزینه هنگفت و همراهی سازمان میراث فرهنگی نیاز داشت.
فروردین ماه سال ۹۵، مسعود سلطانی فر، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، مجوز تاسیس موزه رسانه ملی را در ساختمان ارگ صادر و اعلام کرد، سازمان میراث فرهنگی آماده همکاری با صداوسیما در این زمینه است.
پس از آن بود که به ادعای خبرهای رسمی، مقدمات کار برای تشکیل و راهاندازی موزه با همکاری کارشناسان ادارهکل موزههای کشور آغاز شد و کار در مرحله شناسایی، جمعآوری و تهیه شناسنامه اقلام موزهای رسانه ملی قرار گرفت.
قرار بود آنچه به عنوان میراث کهن رادیو در باغ موزه قصر و ساختمان های ارگ و جام جم قرار داشت، به همراه لباسها و تجهیزات قدیمی تولید و ضبط صدا و تصویر که در شهرک سینمایی غزالی جمع شده بود، گردآوری شود تا در نهایت فرمت اولیه موزه صداوسیما شکل بگیرد.
اما همه اینها نیازمند تکمیل یک فرآیند پایه ای و جدی تر به نام ترمیم و بازسازی بنا بود که هزینه ای بالا و زمانی طولانی را طلب می کرد؛ مساله ای که به نظر می رسد همچنان در مسیر از سرگیری طرح راه اندازی موزه صداوسیما به عنوان یک معضل جدی مطرح باشد.
شهرک غزالی برای موزه صداوسیما بهتر است
محمدرضا قربانی ـ مدیر وقت رادیو نمایش و مرکز هنرهای نمایشی رادیو که به عنوان برنامه ساز رادیو تهران و مدیر رادیو نمایش ۱۷ سال سابقه حضور در ساختمان ارگ را دارد و در دوره گذشته در بسیاری از جلسات راه اندازی موزه صداوسیما حضور داشته است، در این زمینه به خبرنگار ایسنا می گوید: برای تبدیل ساختمان آرشیو به موزه صداوسیما به چند میلیارد هزینه و چند سال زمان نیاز است. مشکلی که در همان زمان هم سد راه راه اندازی این موزه شد. ضمن اینکه به دلیل مسائل امنیتیِ تولید و پخش برنامه های زنده در ساختمان ارگ، عملا بازدید مردم از موزه به سختی ممکن می شود.
او در ادامه صحبت هایش پیشنهادی هم مطرح می کند؛ «بهتر است موزه صداوسیما را در شهرک سینمایی غزالی راه اندازی کنند که بلیط فروشی برای بازدید عموم مردم در آنجا اجرایی تر به نظر می رسد. مکانی که زمانی قرار بود موزه سیما هم در آن تعبیه شود.»
با چنین نگاهی، شاید بتوان گفت اگر راه اندازی موزه صداوسیما به عنوان واقعیتی چندمنظوره با هدف گردآوری، نمایش، حراست، مرمت، آموزش، پژوهش، معرفی و مهمتر از همه حفظ و انتقال میراث رسانهای و ارتباطی ایران اسلامی، مد نظر مدیران فعلی رسانه است، شاید باید با مرور تجربه های گذشته، به اتفاقی عملی تر اندیشید و اگر هم برای رفع تمام مشکلات گذشته فکری شده است، شاید بهتر باشد با تشریح جزییات آن، اعلام راه اندازی موزه صداوسیما را در حد اعلام خبر یک انتصاب باقی نگذاشت.