گردشبان (gardeshban.ir) : روزی پسر جوان عشایری از کارمندی که در پژوهشکده مطالعات توسعه روستایی کار میکرد، خواست تا بپرسد آیا پژوهشکده آبدارچی میخواهد یا نه. او از ماندن در میان عشایر و کوچ هر ساله خسته بود و تصور میکرد که رفتن به شهر و حتی آبدارچی شدن در یک شرکت، وضعیت او را بهتر میکند. همین جرقهای برای محمد ملکشاهی شد که به آن درخواست بیشتر فکر کند و اینکه چرا باید آن جوان از او چنین درخواستی کند و مهمتر آنکه چرا تصور میکند حتما در وضعیت بهتری قرار خواهد گرفت.
ملکشاهی که خودش هم عشایرزاده بود، به این نتیجه رسید که عدم اعتماد به نفس و عدم آگاهی و خودباوری، مهمترین معضل جوانان عشایری است. ملکشاهی در پژوهشکده مطالعات توسعه روستایی یاد گرفته بود که گردشگری میتواند معیشت دوم خانوادههای عشایری و روستایی باشد. در واقع معیشت اول و اصلی یک خانواده عشایری مشخص است اما میتواند در کنارش معیشت مکملی هم داشته باشد که تأثیری روی معیشت اول ندارد اما از چند جهت حائز اهمیت است. یکی اینکه آنها را به خودباوری میرساند و دیگر آنکه محل درآمد دومی برای عشایر خواهد بود.
این شد آغاز راه گردشگری عشایر برای عدهای از جوانان اهل تفکر و تحصیلکرده که بتوانند فرهنگ عشایری را به گردشگران خارجی معرفی کنند.
ملکشاهی به همراه تعدادی از دوستانشان برای اولین بار تعداد محدودی از گردشگران خارجی را به صورت رایگان همراه خود به کوچ عشایر بردند. عشایر از اینکه میدیدند افرادی از آن سر دنیا آمدهاند تا نحوه کوچ آنها را ببینند و در جریان زندگی معمولی و عادی آنها قرار بگیرند هم تعجب میکردند و هم احساس افتخار.
برایشان جالب بود که گردشگران کاغذ و قلم به دست گرفتهاند تا از آنها درباره اطلاعاتی که از طبیعت طی سالها به دست آوردهاند، سئوال بپرسند. همه چیز برای مردم عشایر جالب بود و برای گردشگران جالبتر.
بعد از آن یعنی سنجش رفتار میزبان و گردشگران، تورهای گردشگری تخصصی ویژه عشایر شروع به کار کرد. گروهی که مالک شاهی گردهم آورده بود با فعالیتهای استارت آپی اقدام به جذب گردشگران خارجی کردند. آنها در خانه قدیمی که مالکش فردی به نام کاظمی بود مستقر شدند این خانه قدیمی که بخشی از آن ۱۵۰ ساله است، تخلیه شده بود اما هنوز اصالت و رنگ و لعاب خانههای تاریخی محله سنگلج تهران را داشت. مالک از این گروه خواست تا خانه را حفظ کنند و چون از نیت آنها برای توسعه گردشگری عشایری با خبر شد به آنها در راه اندازی کسب و کارشان در این مکان کمک کرد درحالی که میتوانست آن خانه را مانند بسیاری دیگر از خانههای محله سنگلج به انبار تبدیل کرده و اجاره بهای زیادی بگیرد.
ملکشاهی و گروهش از کشورهای دوری مانند استرالیا گردشگر داشتند تا یک هفتهای با عشایر ایل بختیاری کوچ کنند. چون ایل بختیاری هنوز در ایران به صورت پیاده کوچ میکنند. بعد از آنها قشقاییها هستند که به سنت قدیم خود عمل میکنند. اما در بیشتر مناطق کشور، عشایر ماشین رو شدهاند.
در واقع گردشگران خارجی برای یک هفته کوچ با عشایر ایران، تنها یک کیسه خواب و یک کفش مناسب به همراه میآورند و باقی ماجرا به دست عشایر و گروه است. خیلی از گردشگران خارجی هم هستند که میخواهند مانند عشایر ایرانی لباس بپوشند تا دقیقا یک هفته مانند آنها زندگی کنند.
البته جذب این گردشگران به آسانی هم نیست. ملکشاهی و دوستانش قبل از انجام کوچ، گردشگران را از هر جهت تست میکنند آنها باید آمادگی بدنی لازم را برای همراه شدن با عشایر داشته باشند. چون در غیر این صورت سرباری برای گروه و عشایر خواهند شد.
نکته مهمتر اینکه عشایر به زندگی عادی خود میپردازند و حضور گردشگران بیشتر از چهار نفر نیست. ملک شاهی معتقد است که اگر بیشتر از این تعداد باشد، به زندگی معمولی عشایر لطمه وارد میکند. ما نمیخواهیم در زندگی آنها دخالتی کنیم یا کوچ آنها تحت تأثیر افراد دیگر قرار گیرد. به همین دلیل زمانی که ۲۰۰ گردشگر متقاضی برای کوچ داشتیم آنها را به ۵۰ گروه تقسیم کردیم اما متاسفانه کرونا همه برنامه ما را بهم زد.
اتفاق کرونا باعث نشد تا ملک شاهی دست از کار بکشد. او از عشایر یاد گرفته بود که میتوان راهی برای این مواقع پیدا کرد. درست است که نمیتوانست گردشگر خارجی جذب کند اما راه دیگری پیدا کرد. درست مانند عشایر که اگر به هر دلیل نتوانند به منطقهای که مد نظرشان است برسند، در جایی مناسب اتراق میکنند و زندگی شأن را ادامه میدهند تا شرایط مناسب شود. این بار هم ملک شاهی و دوستانش به سراغ عشایر رفته و محصولات ارگانیکی که آنها تهیه میکردند را خریدند و در بسته بندیهای مناسب به شهرنشینان عرضه کردند.
عسل، کشک، ماست و صنایع دستی محصولاتی بود که آنها از عشایر خریدند. در کنار هر محصول عکسی از آن خانواده به همراه معرفی ایل و قصه آنها به هر خریدار دادند. عشایر از اینکه نام، عکس و معرفی ایل شان به دست متقاضیان محصولات آنها میرسد، احساس خوشایندی داشتند. آنها به این باور رسیده بودند که زندگی شان برای خیلیها جذاب خواهد بود و در واقع میتوان همین سبک زندگی را در قرن ۲۱ ادامه داد.
در حال حاضر هم متقاضی خارجی برای پیوستن به گروه گردشگری عشایر زیاد است و خیلیها منتظرند تا تب کرونا فروکش کند. با این حال در همین روزها، یکی از معروف ترین اینفلوئنسرهای سفرهای هیجان انگیز به ایران آمد و با عشایر همراه شد.
مهر نوشت، اوا زو بک، دختر اهل اروپا و بزرگشده آمریکا است که به تازگی از کوچ عشایر برگشته و قرار است سه کلیپ ساخته و منتشر کند. ملکشاهی و بقیه همکارانش امیدوارند بازخوردهای مناسب و بیشتری را از سفر زو بک بگیرند و پس از کرونا تورهای گردشگری عشایری آنها رونق بیشتری بگیرد. در این میان، حواسشان هست که معیشت اصلی عشایر تغییر نکند و همان محدودیت پذیرش چهار نفر در هر کوچ را رعایت کنند تا گردشگران به کوچ آنها لطمهای نزنند.