مسجدسلیمان در دوره تمدن عیلام (ایلام)، «آساک» نام داشت. پس از حمله آریاییها و شکست عیلامیان نام آن به «پارسوماش» تغییر پیدا کرد.
در فاصله اواسط سده ۹ تا اوایل سده هفت پیش از میلاد، قومی آریایی به نام «پارسوا» از دامنههای شمال غربی زاگرس و کوههای بختیاری به جلگه خوزستان وارد شدند و مسجدسلیمان کنونی از جمله مناطقی بود که در آن سکنی گزیدند.
این قوم که متکی بر معیشت چوپانی و بهویژه تربیت اسب بودند، بعد از آشنایی با کشاورزی و ترک کوچنشینی، در نواحی کوهپایهای جلگه، شهر تازهای بنا نهادند و آن را به یاد سرزمین گذشته خود که «پارسوا» نام داشت، پارسوماش خواندند.
در شمال شرقی مسجدسلیمان روی تپهای باستانی بنام «سرمسجد»، آتشکدهای مربوط به آن دوران وجود دارد که از جاهای دیدنی مسجد سلیمان محسوب میشود. «پروفسور گیرشمن» باستانشناس فرانسوی، این آتشکده را مربوط به دوران پارسها میداند و آن را زادگاه «چیشپش اول هخامنشی»، جد کوروش بزرگ برمیشمرد.
مسجدسلیمان را در قدیم «سرمسجد» مینامیدند و علت آن وجود این آتشکده باستانی در این منطقه بود. در سال ۱۳۰۵ و به تصویب مجلس شورای ملی، نام مسجدسلیمان برای این شهر انتخاب شد.
در سال ۱۹۰۱ میلادی، در زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، «ویلیام ناکس دارسی»، تاجر بزرگ طلا در انگلستان امتیاز کشف نفت ایران را از آن خود کرد و برای این منظور، «جورج برنارد رینولدز» را که تجربیاتی در زمینه حفاری نفت در مناطق نفت خیز سوماترا را داشت، برای اکتشاف و استخراج نفت به استخدام خود درآورد. رینولدز در پایان سال ۱۹۰۲ میلادی عملیات حفاری اولین چاه در چاه سرخ واقع در قصر شیرین و همچنین شاردین در رامهرمز را آغاز کرد و همزمان مقدمات حفاری در منطقه نفتون مسجدسلیمان را مهیا ساخت.
پس از ۲ سال حفاری در شاردین گروه رینولدز به این نتیجه رسیدند که در این نقطه نمیتوانند به نفت برسند. سرمایه شرکت که در انگلیس تشکیل شده بود تا در ایران به نفت دست یابد، بهعلت طولانی شدن دوره حفاری به پایان خود میرسید و ویلیام ناکس دارسی که از پیدا شدن نفت در این سرزمین قطع امید کرده بود طی تلگرافی از رینولدز خواست تا حفاری را تعطیل کند.
اما علائم موجود و وجود آتشگاه و نیز حوضچهای که خود به خود قیر از آن میجوشید و یادداشتهای مورخین و باستان شناسان که تصریح کرده بودند در ناحیه نفتون نفت فراوان به دست میآید، رینولدز را که از مدتی پیش در آنجا به کار حفاری مشغول بود، امیدوار کرد و به همین علت وسائل و تجهیزات را به منطقه نفتون در مسجد سلیمان منتقل کردند و در پایان ماه ژانویه سال ۱۹۰۸ میلادی حفاری چاه شماره یک این شهر آغاز به کار کرد.
بدین ترتیب فصل جدیدی در تاریخ کشور رخ داد و ایران به جمع کشورهای نفت خیز جهان پیوست.
این اتفاق، که نخستین اکتشاف نفت در خاورمیانه به شمار میرفت، حیات اقتصادی و اجتماعی مسجد سلیمان و ایران را دگرگون کرد، چنانکه از این چاه روزانه ۳۶۰۰۰ لیتر (معادل ۸۰۰۰ گالن) نفت استخراج میشد و بعدها در این شهر حداقل ۳۰۰ چاه نفت حفر شد. این شهرک باستانی به یک شهر مدرن و پررونق بدل شد و جمعیت آن افزایش یافت و خانهها و محلههای جدید برای کارکنان شرکت نفت ساخته شد.
مسجدسليمان در شمال شرقی استان خوزستان و در ۱۲۵ كيلومتری اهواز واقع شده است. اين شهرستان از شمال به دزفول، از شرق به استان چهارمحال بختياری و ايذه، از جنوب به رامهرمز و از غرب به شوشتر محدود میشود. مساحت آن بر اساس آخرين بررسی انجام شده ۶۹۸۶ كيلومتر مربع است.
ميزان بارندگی در سال بين ۲۰۰ تا ۴۵۰ ميليمتر متغير است كه عموماً از سمت شمال به طرف جنوب از ميزان بارندگی كاسته میشود. درجه حرارت در تابستان به حداكثر ۵۴ درجه میرسد . مسجدسليمان از لحاظ اقليمی دارای آب و هوای نيمه صحرایی است. نواحی شمالی آن به دليل قرار گرفتن در حاشيه سلسله جبال زاگرس، دارای زمستانهای سرد همراه با برف و تابستانهای معتدل است؛ اما نواحی جنوب دارای بهاری دل انگيز، تابستانی گرم و خشك، پایيزی مطبوع و زمستانی معتدل است.
یكی از مناطق بسیار زیبای ایران در ۳۸ كیلومتری شمال شرقی شهرستان مسجدسلیمان، «دشت گلگیر» است. این دشت كه از نظر جذب گردشگر پتانسیل بالایی دارد، میتواند گوی سبقت را از بسیاری مناطق برباید. گلگیر چشمه آب گوگردی دارد كه این آب بهصورت خودجوش از اعماق زمین میجوشد. در زمستان و پاییز آب آن گرم و در تابستان و بهار آب خنکی دارد. بهلحاظ داشتن گوگرد، آب این چشمه از نظر درمانی خواص زیادی دارد و میتواند درمان كننده دردهای مفصلی باشد.
منطقه شكار ممنوع «شو ولندر» در زاگرس جنوبی واقع شده است. تنوع گیاهی و جانوری و شرایط اكولوژیكی این منطقه آن را به یكی از مناطق ارزشمند استان و كشور از نظر حیات وحش جانوری و قابلیتهای بالای زیستگاهی تبدیل کرده است. این مکان یکی از مناطق زیستگاه «سمندر امپراتور»، از گونههای زیبا و حائز اهمیت جهانی است.
دشت شیمبار یا شیرین بهار، مرز استان خوزستان و چهارمحال و بختیاری است که ۷۵ کیلومتری مسجدسلیمان قرار دارد و با ده هزار نفر جمعیت پراکنده روستایی و عشایری، یکی از پرجاذبهترین نقاط تفریحی این شهرستان است.
اکثر مردم این سرزمین از ایل موری و گمار هستند. از دیدنیهای دشت شیمبار، «کوه قلندران» است که در گذشته پناهگاهی برای یاغیها و مخالفین حکومتهای وقت بود. این دشت پر از انگورهای یاقوتی است که مالک خصوصی ندارد و مورد استفاده همگان است. بهدلیل وجود خاک مناسب و آب و هوای مساعد در این منطقه، محصولات کشاورزی از قبیل گندم، جو، نخود و عدس کاشته میشود.
از لحاظ آثار تاریخی میتوان به وجود نقش برجسته های تنگ بتا و تنگ سنان اشاره کرد. این سنگنگاره ها بر سینه کوه کنده کاری شدهاند که با در نظر گرفتن نوع پوشش و آرایش موی سر این سنگنگاره ها میتوان گفت که همزمان با دورۀ اشکانیان و مربوط به الیمائیدها (حکومت محلی همزمان با اشکانیان که اندیکا جزئی از قلمرو آنها محسوب می شد) هستند.