گردشبان (gardeshban.ir) : «کوه حسین» یا آنطور که کتزیاس (پزشک و مورخ نامی دربار هخامنشی) آن را «کوه دو ستیغ ی»(دو گنبدان) مینامد از دیرباز آثار بسیار ارزشمندی از دوره ایلامی، هخامنشی، فرا هخامنشی، ساسانی و دوره اسلامی را در خود جای داده است. «ابن بلخی» نیز در «فارسنامه» به هنگام داستان زندگی «اشو زردشت» پیامبر بزرگ ایرانی، به این نکته اشاره میکند که در اصطخر پارس کوهی است که «نفشت» نام (محل نبشتهها) که اوستا را به خط «زند» و «پازند» بروی ۱۲۰۰۰ هزار پوست، نوشته و درون آن کوه نهادند (ابن بلخی، فارسنامه: صص ۵۰-۴۹) به همین دلیل این کوهستان یکی از پربارترین آثار نوشتاری را در خود جای داده که بسیاری از آنها در طی دو سال اخیر توسط پژوهشگران جوان کشف و مورد بررسی قرار گرفته است.
ابوالحسن اتابکی (دانش آموخته فرهنگ زبانهای باستانی دانشگاه شیراز و دکتری تاریخ) خبر از کشف سنگنوشته تازهای داد که بر فراز یکی از صخرههای کوهستان نقش رستم جای گرفته است.
او در این باره گفت: این سنگنوشته وابسته به یک استودان تاقچهای است و به صورت خوابیده نگاشته شده که گذر زمان آن را دچار فرسایش بسیاری نموده است. واژگان این سنگنوشته چندان در دل صخره ترکیب یافتهاند که با «بازه بینایی» یا «چشم برهنه» به سختی میتوان آن را مورد شناسایی قرار داد.
اتابکی در ادامه افزود: نگارندگان این کتیبه برای نگارش آن در ابتدا سعی کردند که دورتر از خود استودان، سنگنوشتهای را به نگارش در آورند اما ناهمواری صخره باعث شد که از اینکار خودداری کنند و بر آن اندیشه افتادهاند که در سمت چپ استودان سنگنوشته تازهای را به نگارش درآورند. از اینروی از سنگنوشته پیشین تنها «دو» واژه باقی مانده است؛ اما سنگنوشته اصلی دارای پنج سطر به خط پهلوی کتابی است و با توجه به نحوه نگارش آن مربوط به اواخر دوره ساسانی است. خوانشی که ما از این کتیبه ارائه نمودیم بدین گفتار است:
«۱. این دخمک[گور]
۲. مردان دینگ
۳. گشنسپ
۴. پسر
۵. خویش…»
«این دخمک را مردان دینگ پسر گشنسب [برای]خویش[ساخت]».
نجمه ابراهیمی، کارشناس ارشد تاریخ در توضیح استودان گفت: «استودان» در اصل به معنای «استخواندان» یا جایگاهی است که استخوانهای تهی شده از گوشت و استخوانهای متلاشی شده را در درون آن مینهادند. این واژه در اساس از واژه «استومند» به معنای مادی یا زمینی گرفته شده است. اغلب استودانها به فضاهای تاقچهای شکل گفته میشود که در دیواره عمودی صخرهها و یا تخته سنگهای بزرگ ایجاد شدهاند.
او عنوان کرد: نخستین گزارشها از تدفینهای ساسانی در دشت مرودشت از سوی سیاحان و باستان شناسانی چون جکسن، هرتسفلد، واندنبرگ و اشتاین صورت گرفته که به هنگام بازید از آثار تخت جمشید و نقش رستم با آنها روبرو شدهاند.
اتابکی که خود از فعالان میراث فرهنگی و مدیرعامل موسسه غیردولتی «سروش گهر پارسه» است، در ادامه اذعان داشت: حوزه فعالیت ما به عنوان حافظ میراث فرهنگی در چهار استان فارس، تهران، اصفهان و سمنان در وزارت کشور تثبیت شده است و موظف هستیم هر گونه تخریب آثار فرهنگی را به اذهان عمومی اعلام نماییم. چندی پیش نیز کتیبهای را معرفی کردیم که به تازگی کشف و خوانش آنرا انجام داده بودیم. این کتیبه پهلوی در نقش شهریاران یا نقش رجب کشف شده بود که خبر آن اطلاعرسانی شد. اما گویا میراث فرهنگی فارس و بنیاد پژوهشی پارسه-پاسارگاد دوباره در صدد کشف آنچه برآمدهاند که چندی پیش خبرساز شده بود. حال اینکه این کتیبه نزدیک به پنج سال پیش با توجه به «مستندات و مدارک موجود از جمله عکسهای همراه با تاریخ» که در اختیار داریم از سوی ما کشف و متن آن نیز اخیرا در پنجمین همایش باستانشناسی بیرجند به چاپ رسیده است.
او با اشاره به گفتههای یکی از مدیران اسبق تخت جمشید، اظهار کرد: اینگونه به نظر میرسد که کارکنان بنیاد پژوهشی پارسه-پاسارگاد نزدیک به یک سال پیش پی به وجود این کتیبه بردهاند. این نشان میدهد که با توجه به گزارش کشف کتیبه بوسیله ما که چندین سال پیشتر صورت گرفته، نمیبایست اقدام به اینکار غیرحرفهای و غیرعلمی نمایند. امید است مسئولان میراث فرهنگی استان فارس و تخت جمشید در اندیشه چگونگی حفاظت و نگهداری از آثار کهن فارس باشند که همواره مورد تخریب سوداگران عتیقه قرار میگیرد.
ایلنا نوشت، اتابکی تصریح کرد: تمام این صحبتها درحالی مطرح میشود که چندی پیش در بازدیدی که از کتیبه استودانی که اکنون درباره آن صحبت شده است داشتم، متوجه شدم داخل این استودان توسط سوداگران با پیکور و دریل سوراخ شده است. امیدوارم مسئولان میراث فرهنگی بیش از گذشته درصدد حفاظت از میراث ملی و جهانی برآیند.