اردکان یعنی شهر مقدس ارد به معنی مقدس و کان به معنی سرزمین است. سرزمینی که در نزدیکی شهر یزد قرار گرفته و همین باعث شده تا عظمت شهر یزد سایهای بر گردشگری اردکان بیندازد. اگر یزد و اصفهان و شیراز مقصد گردشگری بوده و هست. گردشگران خارجی برای رفتن به یزد از کمربندی اردکان میگذرند، بی آنکه توقفی در این شهر داشته باشند. به همین دلیل مهجور مانده است. این درحالی است که اردکان در مسیر است و میتواند حتی چند ساعتی گردشگران خارجی را جذب کند اما چرا این اتفاق نمیافتد؟ عدم آشنایی؟ نبود زیرساخت؟ این شهر چه چیزی از یزد کم دارد؟
برخی میگویند اردکان یزد کوچک است. اما این طور نیست. اردکان خودش است با تجربههای خاص خودش. میشود به عصارخانه هایش رفت و تجربه روند روغن گیری دانهها را به همان سبک و سیاق قدیمی به تماشا نشست.
کجا میتوان طعم انار عقدا را وقتی در کوچه باغهای پاییزی اش میچرخیم چشید کوچه باغهایی که نه با درخت و سیم و چوب بلکه با دیوارهای خشتی مرز بندی شده اند و سرخی انار را به رخ رنگ قهوهای دیوارها میکشاند آن هم در میان برگهای زرد و سبز. همان انارهایی که از وسط کوچه باید سر خم کنی تا شاخههایی که دو درخت را به هم وصل کرده نشکند و در عین حال مراقب باشی تا پایت وسط جوی آب زلال روان میان باغها نرود.
جز در شهرستان اردکان کجا میتوان یک روزه بافت تاریخی را قدم زد از مساجدش دیدن کرده و بادگیرها را به تماشا نشست و به پشت بامهایش رفت و صدای اذانی که از هر طرف و از هر گلدستهای پخش میشود را در غروب آفتاب گوش کرد.
تجربه هایی که مخصوص اردکان است
تجربه اردکان گردی، خاص خودش است تجربه خوردن حلوا و ارده اردکانی و حلوای تن تنانی که به واقع تا نخوری ندانی. آن هم در مهد کنجد که محصولاتش کم است اما اردکانیها توانسته اند از آن محصولات مختلف تهیه کنند.
اینها بخش کوچکی از تجربههایی است که میتوان در اردکان داشت. باید گردشگران رفتن به قناتهای اردکان و دیدن مزرعه روناس و قدم زدن در قلعه خرانق را تجربه کنند تا بدانند چرا اردکان میتواند همه جاذبهها را یک جا داشته باشد و چرا برخی از کارشناسان گردشگری که اردکان را خوب دیده اند می گویند که در اردکان هم میتوانید به غار و قنات بروید هم در کویر قدم بزنید و در عین حال از بودن در باغهای پسته و انار سرخوش شوید. هم میتوانید در کویر از گرما عرق بریزید و هم در روستاهای مرتفع آن از شدت سرما بلرزید.
در روزهای اخیر گروهی از فعالان و کارشناسان گردشگری و بوم گردی به اردکان سفر کردند. انجمن چارسوق کویر اردکان و فعالان گردشگری و میراث فرهنگی و بوم گردی اردکان این تور را با همکاری مجله گیلگمش اجرا کردند و بخشداری عقدا و دفتر نماینده مجلس نیز این گروه را با حمایت چادرملو همراهی کردند.
این گروه توانستند در مدت چهار روز به جاذبههای اردکان سری بزنند. لباس سفید مقنیان را بپوشند و از راز و رمزهای قنات با خبر شوند و به کوچه باغهای عقدا بروند و در جشنواره شکرانه انار آن شرکت کنند و از قلعه خرانق بازدید کرده و به مزارع روناس بروند. آنها در اقامتگاههای بوم گردی حضور پیدا کردند و با غذاهای محلی آشنا شدند.
این گروه هر شب در یک دورهمی که در اقامتگاههای بوم گردی برگزار میشد نشستهای همفکری را درباره ادکان، گردشگری و نوسده برگزار کردند و هر یک پیشنهادات و راهکارها و نظرات خود را درباره گردشگری اردکان و الزامات آن ارائه دادند.
آنها پیشنهادات مختلفی را دادند تا گردشگری اردکان روی مدار بیفتد و بتواند از آنچه که دارد، بهتر استفاده کند. یکی پیشنهاد داد تا تورهای صنعتی برای کارخانه های متعدد اردکان اجرا شود و گردشگران را نیز با کارگاههای تولید حلوا ارده و روغن گیری آشنا کرد. این تورها در کشورهای دیگر جزو تجربه های جذاب گردشگری به حساب می آیند ولی در ایران هنوز روی آن خیلی کار نشده است. مثلاً اگر در سریلانکا تورهای گردشگری کارخانه چای برگزار می شود؛ در ایران هنوز تورهای تخصصی صنعتی فراگیر نشده است اما اردکان میتواند پیشگام باشد و برای کارگاههای تولید روغن کنجد و حلواارده و حلوای تن تنایی که خاص اردکان است تور گردشگری راه بیندازد.
جاذبه های فرهنگی انسان ساز در کنار جاذبه های تاریخی و طبیعی
غیر از جاذبههای تاریخی، صنعتی و طبیعی که اردکان دارد، این شهر جاذبههای انسان ساز هم دارد. خدیجه عباسی در یکی از روستاهای اردکان در کنار همسر از کار افتاده اش به تنهایی امرار معاش میکند، شغل و پناهگاه او ساختن عروسکهای خلاقانه و بی بدیل بوده، خلاقیتی که شگفت انگیز و غیر قابل باور است. خدیجه بانو، مزرعه اش را تبدیل به یک جاذبه فرهنگی کرده است. این بانو با مواد دور ریختنی و بی مصرف، عروسکهای زیبایی میسازد. اما باید برای پذیرش گردشگران آماده شود. مانند پروسه ای که باید برای دیدن قنات های اردکان ایجاد شود تا گردشگر بتواند از خدمات گردشگری کنارش نیز لذت ببرد.
با این حال و با وجود داشتن جاذبه های متنوع در اردکان اما گویا هنوز برای مردم اردکان جا نیفتاده که گردشگر برای دیدن جاذبههای تاریخی بافت اردکان می آیند بنابراین اگر این بافت تخریب شده باشد یا دیوار بناهایش از دیوار نویسی و ترقه ترکاندن سیاه شده باشد دیگر جذابیتی برای دیدن ندارد و به همان شهر یزد میروند و آنها میمانند که از حضور گردشگران بی نصیب خواهند بود. بنابراین باید برای اهالی اردکان فواید حضور گردشگران تشریح شود و در عین حال آنها را به این باور رساند که نباید تحت تاثیر فرهنگ گردشگران قرار گیرند بلکه جاذبه سفر به اردکان این است که آنها خودشان باشند با همان سبک زندگی خودشان و با همان لهجه و گویش.
در شهری مانند اردکان باید به کارگاهها رفت و شاید ورودی شهر تا بتوان سوغاتی تهیه کرد. هنوز یک مکان رسمی و گردشگری وجود ندارد که بتوان روند روغن گیری و فروش محصولات را یکجا دید. باید به همان کارگاههای قدیمی رفت که خیلی هاشان برای حضور گردشگر آماده نیستند مگر از روی مهمان نوازی صاحبان این کارگاهها که با روی گشاده حضور مهمان را میپذیرند.
ضمن اینکه هنوز آلاینده های ناشی از وجود کارخانه های متعدد در اردکان، هوای این شهر را در روزهایی از سال زشت و ناسالم می کند. شاید می بایست این کارخانه های آلاینده، بخشی از سرمایه هایی که جذب می کنند را در حوزه مرمت آثار تاریخی و رونق گردشگری شهر هزینه کنند.
اتفاقات جدید
کم کم از گوشه و کنار خبرهایی از اردکان شنیده می شود. خبرهایی که نشان می دهد فعالان این شهر تصمیم گرفته اند اردکان را به مقصد تبدیل کنند. به همین دلیل است که در چند سال اخیر بوم گردی های مناسبی ایجاد شده و به کارگاههای صنایع دستی سروشکلی داده شده است. ضمن اینکه قرار است اردکان گرام هم مانند ماکو گرام و دزفول گرام هم برگزار شود تا بتواند جاذبههای این شهر کوچک را در سطح کشوری و جهانی معرفی کند. چه به کسانی که از استان یزد تنها شهر یزد را میشناسند چه گردشگران خارجی که تنها از مسیر اصفهان خود را زودتر به شهر یزد میرسانند و توقفی در اردکان ندارند.
کتاب اهل اردکانم نیز از سلسله کتابهای اهل ایرانم قرار است به زودی منتشر شود این کتاب نیز با همت آرش نورآقایی و گروه نویسندگان تهیه خواهد شد تا همان گونه که به تمام جنبههای پنهان و پیدای شهر کاشان در کتاب اهل کاشانم اشاره شد، در این کتاب نیز تمام ناگفتههای اردکان نیز گفته شود.