گردشبان (gardeshban.ir) :
گردشگری از همان ابتدای شروع به کار خود، یک فعالیت خوشایند به حساب میآمد و بهمعنای تفریح، لذت و فراغت از همه مسئولیتها بود. گردشگری اساسا باعث سودآوری جوامع محلی میشده و از فشار مشکلات مالی کم میکرده؛ در عین حال کمک بزرگی به مرمت شهرهای تاریخی که در حال تخریب بودند و حفاظت از گونههای در معرض خطر کرده است. همه مردم از مزایای بالقوه گردشگری مطلع هستند؛ با این حال یک باور اشتباه دارند که فکر میکنند گردشگری فقط مزیت است و ضرری در پی ندارد. بسیاری از مردم اینطور فکر نمیکنند و برای چندین دهه در مورد مضرات آن صحبت کردهاند؛ اما تا همین اواخر کسی به این نگرانیها توجه جدی نکرده بود.
نخستینبار در تابستان ۲۰۱۷، رسانهها و صنعت توریسم بالاخره به موضوع تاثیرات منفی این صنعت توجه کردند و پدیده «اورتوریسم» بهوجود آمد. اکنون با افزایش سفرها در دوران پساکرونا، این امر نیاز به یادآوری دارد.
بهطور خلاصه اورتوریسم وقتی اتفاق میافتد که تعداد زیادی بازدیدکننده در یک مقصد گردشگری خاص حضور دارند. این «تعداد زیاد توریست» در هر مقصد را از لحاظ ساکنان محلی، هتلها و مسافرخانهها، صاحبان کسبوکارها و خود گردشگران مشخص میکنند. وقتی اجاره بها، مالکان خانهها را وسوسه میکند تا برای اجاره آن به گردشگران، مستاجران محلی را بیرون کنند؛ وقتی در جادههای باریک بهخاطر خودروی گردشگران ترافیک بهوجود میآید؛ وقتی حیوانات وحشی از محل زندگیشان کوچ میکنند؛ وقتی گردشگران نمیتوانند بهواسطه ازدحام جمعیت، جاذبههای گردشگری را مشاهده کنند و وقتی محیط زیست شکننده روبه نابودی میرود، پدیده اورتوریسم اتفاق افتاده است.
صنعت گردشگری مثل هر صنعت دیگری، بخش اعظمی از تمرکز خود را معطوف رشد و شکوفایی خود کرده بود و توجه چندانی به تبعات آن نداشت. بعد از دههها رشد کنترل نشده این صنعت، گردشگری در بسیاری از مقاصد باعث شده است مضرات آن بهشکل قابلتوجهی بیشتر از منفعت آن باشد.
اورتوریسم فقط در شهرها اتفاق نمیافتد و در حیاتوحش، پارکهای ملی و مکانهایی نظیر جزیره اسکای نیز به چشم میخورد
این مضرات میتواند به اشکال مختلفی نظیر افزایش یک میلیون گردشگر بیشتر باشد که سرازیر مرکز یک شهر شدهاند یا ۲۰ گردشگر بیشتر که وارد یک جامعه روستایی کوچک میشوند. در واقع اورتوریسم فقط در شهرها اتفاق نمیافتد و در حیاتوحش و پارکهای ملی و مکانهایی نظیر جزیره اسکای نیز به چشم میخورد.
تعداد گردشگران بهطور پیوسته در طول دههها روبه افزایش بوده است و میتوان بهراحتی صحت این موضوع را از ساکنان شهرهای گردشگری معروف یا بازدیدکنندگان سواحل و جاذبههای خاص پرسید. در حال حاضر حدود دو میلیارد گردشگر در سال وجود دارد که رشد ثابت ۶ درصدی در سال را نشان میدهد. به این ترتیب، اورتوریسم موضوع جدیدی نیست. با این حال، اصطلاح «اورتوریسم» در سال ۲۰۱۲ بهوجود آمد و تا سال ۲۰۱۷ در تیتر خبرها قرار نگرفت. علت پرداختن به این مقوله مطمئنا پدیده افزایش تعداد گردشگران نبوده است، بلکه بهخاطر اعتراض جمع زیادی از مردم محلی صورت گرفت.
افزایش تعداد گردشگران به شهرهایی مثل بارسلونا، ونیز و دوبرونیک و همچنین مناطق دورافتادهای نظیر جزیره اسکای، خیلی تدریجی رخ داده است و بهدلیل به هم خوردن تعادل، اعتراض مردم بومی گسترش یافت. مردم اعتراض خود را با راهپیمایی در خیابانها و نوشتن شعار «گردشگر به کشورت برگرد» روی دیوارها نشان میدهند و در برخی موارد، مقامات محلی در واکنش به این قضیه، هزینهها را افزایش دادهاند و از صدور مجوز برای تعداد بیشتری کسبوکار مرتبط با گردشگری در مراکز شهری امتناع میکنند و حتی کل یک جزیره را به روی گردشگران میبندند. همین برخوردها باعث شده است موضوع اورتوریسم به صدر خبرها تبدیل شود.
عوامل زیادی باعث بروز اورتوریسم میشوند که البته از یک مکان به مکان دیگر متفاوت است. ایربیانبی (Airbnb) قربانی این ماجرا شده؛ زیرا به یکباره هزاران تخت در شهرها و روستاهای سراسر جهان برای گردشگران مهیا کرده که بدون برنامهریزی، مجوز یا در بسیاری از موارد پرداخت مالیات بوده است. میزبانها میتوانند اتاقهای خود را با قیمتی ارزانتر از هتلها و هاستلها عرضه کنند، حتی در مناطق بسیار شلوغ نیز اتاق خالی دارند و مفهوم «خانه شریکی» خیلی بیشتر تبلیغ میشود. وقتی تقاضا برای اجاره آپارتمانها افزایش مییابد، کرایهها نیز زیاد میشود و مردم محلی دیگر نمیتوانند جایی را برای خود اجاره کنند. باوجود اینکه ایربیانبی در این ماجرا نقش دارد، عامل اصلی اورتوریسم بهشمار نمیرود. در واقع، بیشتر نشاندهنده اورتوریسم است تا اینکه عامل اصلی ایجاد آن باشد.
دولتهای محلی و ملی و گروههای گردشگری همیشه معتقد بودهاند که هرچه تعداد توریست بیشتر باشد، برای آنها بهتر است. بهطور کلی یک سال موفق در گردشگری را سالی میدانند که تعداد گردشگران به میزان قابلتوجهی افزایش داشته باشد و برای آنها مهم نیست که این تعداد جزو مسافران کشتیهای مسافری، مهمانان تفرجگاهها، کولهگرد یا بازدیدکنندگان باکلاس باشند؛ فقط تعداد گردشگران مهم است. به همین دلیل علاقه چندانی برای محدود کردن تعداد گردشگران، افزایش مالیات روزانه گردشگران یا اخذ پول از کشتیهای مسافری که در بندر توقف میکنند، نداشتهاند و حتی هیچ اقدامی نکردهاند که مطمئن شوند رفتار گردشگران برای سبک زندگی مردم محلی و چشماندازها، سودمند بوده و لااقل ضرری نداشته باشد.
یکی از عوامل اصلی بروز اورتوریسم، وجود پروازهای ارزان قیمت است که طی سالهای اخیر کل اروپا را فراگرفتهاند. وقتی پرواز لندن به مراکش ارزانتر از سفر ریلی از لندن به منچستر تمام میشود، مشکل بهوجود میآید. این کرایههای ارزان فقط وقتی امکانپذیر است که سوخت هواپیماها شامل مالیات و مالیات بر ارزش افزوده نشده و بهعنوان یک یارانه باعث صرفهجویی میلیاردها پوند فقط در طول یک سال برای انگلستان میشود.
یکی از عوامل اصلی بروز اورتوریسم، وجود پروازهای ارزان قیمت است که طی سالهای اخیر کل اروپا را فراگرفتهاند
کشتیهای کروز مجاز به استفاده از یک نوع سوخت ارزان هستند که باعث آلودگی هوا میشود و به این ترتیب میتوانند کرایه خود را پایین نگه دارند. کشتیهای کرزو بسیار بزرگ نیز یکی از عوامل اصلی پدیده اورتوریسم هستند؛ زیرا هزاران مسافر را هر روز در بندر شهرها پیاده میکنند تا زمان سرو شام در کشتی، به گشتوگذار در آن شهرها بپردازند و از آنجا که مسافران زمان کمی دارند، پس همان وقت مختصر را به بازدید از خیابانهای تاریخی، آثار تاریخی، کافهها و فروشگاهها اختصاص میدهند که باعث ازدحام جمعیت میشود و تجربهای ناخوشایند را برای مردم محلی و همچنین بازدیدکنندگانی که در آن شهرها اقامت کردهاند، رقم میزنند.
گردشگر مسئول به گردشگری گفته میشود که با تاکید بر «زندگی کردن»، مکان بهتری برای مردم محلی و گردشگران فراهم میکند. پس طبق این تعریف، گردشگری مسئولانه در نقطه مقابل اورتوریسم (که کیفیت زندگی مردم محلی را کاهش میدهد و تجربهای منفی برای بازدیدکنندگان بهوجود میآورد) قرار میگیرد. اورتوریسم گاهی اوقات فقط به تعداد زیاد گردشگران در یک زمان خاص در یک مکان خاص گفته میشود. به هر حال با اتخاذ رودیکردهای مسئولانهتر میتوان تاثیرات منفی اورتوریسم را کاهش داد.
راهحل مشکل در چنین مواردی، مسافرت بهعنوان یک گردشگر مسئول است. به عبارتی باید گردشگران طوری سفر کنند که باعث افزایش تاثیرات مثبت و کاهش تاثیرات منفی گردشگری شوند. پس باید به دو مقوله زمان و مکان توجه کنند. در خبرها از اسپانیا، ایتالیا، ایسلند و کرواسی بهعنوان قربانیان اورتوریسم یاد شده و در هرکدام از این کشورها، این موضوع در برخی نقاط اتفاق افتاده است.
بهعنوان مثال، ازدحام جمعیت در بارسلونا باعث کلافگی بسیاری از مردم محلی شده؛ با این حال، اسپانیا کشور بسیار وسیعی است و بسیاری از شهرهای آن با مشکل ازدحام گردشگر مواجه نیستند. گردشگران حتی میتوانند به دور از ازدحام و شلوغی جمعیت، به دهکدهها و کوهستانهای این کشور سر بزنند و از زیبایی آن لذت ببرند. به این ترتیب، نهتنها دید واقعگرایانهتری نسبت به زندگی روزمره مردم اسپانیا پیدا میکنند، بلکه در بسیاری از دهکدهها، مردم با آغوش باز از آنها استقبال خواهند کرد. در واقع، مکانهای زیادی در سراسر دنیا وجود دارد که به گردشگر بیشتر نیاز دارند.
البته اگر گردشگران بخواهند در مسیرهای پر پیچوخم «بازار بوکریا» (La Boqueria) قدم بزنند، چارهای جز رفتن به مرکز شهر بارسلون ندارند؛ اما برای اجتناب از ازدحام جمعیت میتوانند در فصولی غیر از فصول گردشگری به آنجا سفر کنند که نهتنها دلپذیرتر خواهد بود، بلکه استرس کمتری به مردم محلی وارد میکند و در ضمن فشار کمتری هم به خدمات شهری نظیر حملونقل عمومی تحمیل میشود و بهتر از همه اینکه میتوانند پول بیشتری صرفهجویی کنند.
در طول سفرتان سعی کنید تا جایی که میتوانید پول خود را صرف مردم محلی کنید؛ به عبارتی، هزینه ورودی به پارک ملی را پرداخت کنید تا به نگهداری از آن کمک کرده باشید، در مهمانخانههایی که مالک محلی دارند اقامت کنید، در رستورانهای محلی غذا بخورید و از راهنماهای محلی برای گردش استفاده کنید. گردشگری میتواند منافع زیادی بههمراه داشته باشد و اطمینان از اینکه ساکنان محلی، زیستگاههای بومی و حیاتوحش از حضور گردشگران منتفع شوند، بخش مهمی از آن است.
مسافرت مسئولانه قطعا به اجتناب از اورتوریسم کمک میکند
مسافرت مسئولانه گردشگران با تعداد افراد کمتر قطعا به اجتناب از اورتوریسم کمک میکند، امکان ارتباط عمیقتر با مردم محلی و نحوه زندگی آنها را میدهد و تجربه یک تعطیلات واقعیتر را برای گردشگران رقم میزند.
بهعنوان گردشگر میتوانیم تضمین کنیم که رفتارمان تاحد امکان کمککننده و مناسب باشد؛ اما برای تاثیرگذاری در این صنعت و همین طور در سراسر دنیا، یک سری رویدادها باید در سطحی بسیار بالاتر اتفاق بیفتند. دولتها و مقامات محلی باید بهدنبال راههایی برای کنترل تعداد گردشگران باشند که میتواند از طریق افزایش قیمتها، صدور مجوز برای جاذبههای خاص، قدغن کردن کشتیهای مسافری که از یک اندازه خاص بزرگتر هستند یا نظارت بیشتر بر نوع و مکان کسبوکارها صورت بگیرد.
با این حال تا زمانی که سازمانهای گردشگری و سایر گروههای مرتبط (نظیر سازمان جهانی گردشگری)، همچنان هدف اصلی خود را افزایش تعداد گردشگران قرار داده باشند، این امر محقق نمیشود؛ اما بهمحض تغییر این دیدگاه، امکان پرداختن به برخی از بزرگترین چالشهای این صنعت فراهم میشود. شاید بهظاهر اورتوریسم، یک پدیده جدید باشد؛ ولی میتوان نمونههای زیادی در سراسر دنیا پیدا کرد که از سالهای قبل توانستهاند با موفقیت از بروز آن جلوگیری کنند.
ردیابی گوریلها در شرق آفریقا یکی از این نمونهها است و مقامات فقط به هشت نفر در روز اجازه ردیابی هر خانواده گوریل را با هزینهای بین ۵۰۰ تا ۷۵۰ دلار آمریکا میدهند. به این ترتیب، نهتنها هیچ اعتراضی بهوجود نمیآید، بلکه تجربهای اختصاصی خواهند داشت که شاید فقط یکبار در زندگیشان رخ دهد. علاوه بر این، جنگلها دستنخورده باقی ماندهاند و تعداد گوریلها که در گذشته در معرض خطر بود نیز با افزایش قابلتوجهی همراه بوده است.
جزایر گالاپاگوس و آنتارکتیکا (Antarctica)، زیستگاههایی برای زندگی گونههای در معرض خطر و بومی هستند که برای کشتیهای مسافری و همچنین تعداد مسافرانی که میتوانند در یک زمان وارد این جزایر شوند، محدودیتهایی قائل شده است تا گردشگری پایدار را محقق کنند. در نمونه دیگر میتوان به مسیر اینکا (Inca Trail) اشاره کرد که مسئولان فقط اجازه عبور ۲۰۰ نفر در روز را میدهند که اغلب بلیط آن از ماهها قبل پیشفروش میشود.