گردشبان (gardeshban.ir) :
بیش از ۴۰۰ سال قبل از میلاد مسیح و درست در جایی که معبد خدایان شعر و موسیقی یونانیان بود، واژه «موزه» برای اولین بار مورد استفاده قرار گرفت، آن هم با عنوان «موزئیون» ( Mousein ) یعنی محفل فرشتگان؛ مقر زندگی است و «موز» (Mouse) الهه هنر و صنایع در اساطیر یونان باستان اقتباس شده است.
در زبان انگلیسی تلفظ Museu و در زبان فرانسه تلفظ Musee را به خود گرفته است و درحدود دهه ۱۲۹۰ هجری قمری تلفظ فرانسه موزه به زبان فارسی نیز راه یافت و سالها گذشت و به مرور در ممالک جدید اروپا، گنجینههای دولتی و خصوصی جای خود را باز کردند تا ژرمنها با نمایش آثار فرهنگی و تاریخی از مشرق زمین، فرهیختگی خود را به دیگران نشان دهند.
در واقع علم میراث و نگهداری از آثار تاریخی از همین جا ریشه گرفت و به مرور همه دریافتند که میراث گذشتگان ارزشی وصف ناپذیر دارد و باید از آن نگهداری کنند. از همین جا فلسفه میراث فرهنگی، یعنی حفظ میراث نسل گذشته برای نسل آینده شکل گرفت و نحوه انتقال آیین و فرهنگ و میراث نیاکان به حرکتی ارزشمند بدل شد، به همین جهت اگر امروز بخواهیم نگاهی به اصل ریشههای تاریخی داشته باشیم باید به میراث فرهنگی و تاریخ توجه کنیم
بالاخره شورای بینالمللی موزه ها (ایکوم) وابسته به سازمان فرهنگی، علمی و تربیتی سازمان ملل متحد یونسکو در بندهای۳ و ۴ اساسنامه خود در تعریفی جامع از موزه آورده است:«موزه موسسهای است دائمی و بدون هدف مادی که درهای آن به روی همگان گشوده است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت میکند»
میراثی که بیانگر اصالت یک جامعه است و هویت فرهنگی هر کشوری با همین میراث تعریف میشود، به طور مثال تماشای مسجد جامع اصفهان به تنهایی یک مکتب آموزشی است که میتواند برای هر کسی که دوستدار فرهنگ و تمدن است جذاب باشد، بنایی ارزشمند که علاوه بر انتقال فرهنگ عبادت، سندی محکم برای نشان دادن تمدن کهن سرزمینمان به شمار میرود، اما نکته مهم در این زمینه، حفظ و حراست از میراث فرهنگی و انتقال دانش و علوم میراثی به نسل های آینده است.
وجود میراث غنی در ایران، موضوع حفاظت را بیش از پیش مهم میکند، هرچند که در دوران تاریخی چند سده قبل، بسیاری از میراث فرهنگی کشورمان از سوی کشورهایی همچون انگلیس و آمریکا غارت شد اما با این حال، آنچه بر جای مانده هویت کشور است که باید به خوبی از آن پاسداری کرد، زیرا چنین میراثی پشتوانه هویت سرزمینی کشورمان را شکل داده است.
نگاهی گذرا به علوم میراثی و کتابهای مرجع، یا حتی سنگنوشتهها در این زمینه به خوبی نشان میدهد که گذشتگان نقشه راه حفظ و حراست از میراث و میراث پروری را پیش روی ما گذاشتهاند، لوح نوشتههای کاخ های هخامنشی یکی از همین گنجینههاست که با هدف آگاهسازی نسلهای آینده به یادگار گذاشته شده و پیام های روشنی دارد.
بدون شک بازدید از موزهها میتواند سفری کوتاه به گذشته باشد، سفری که در کنار آشنایی با رمز و راز زندگی نسلهای گذشته، میتواند ما را با علومی تازه در این حوزه به خصوص در بخشهای پزشکی، ریاضی و نجوم آشنا کند، زیرا پشت این میراث گرانبها، افکار و اندیشههایی پنهان شده که منشاء خلاقیتها و ابتکارات تازه برای نسل جدید است.
در همین راستا الگوسازی برای نسل جدید و اولویت قرار دادن موضوع آموزش، ترویج هنرهای سنتی، برپایی تورهای دانشآموزی با هدف آشناسازی نوجوانان و جوانان با میراثفرهنگی، راهاندازی رشتهها و مراکز آموزشی مرتبط با حوزه میراث فرهنگی میتواند نگاهی تازه از میراث را برای نسل جدید به ارمغان آورد.