gardeshban.ir

وضعیت «ردیف‌های موسیقی ایرانی» ۱۴ سال پس از ثبت جهانی

موسیقی سنتی ایرانی همانند آداب و سنت‌های این سرزمین جزئی از میراث ناملموس محسوب می‌شود. این موسیقی اصیل، که معرف فرهنگ ایران است در پرونده‌ای به نام «ردیف‌های موسیقی ایرانی» به عنوان نخستین پرونده مستقل ایران، هشتم مهرماه سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۹ میلادی) در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد تا به گفته یک پژوهشگر موسیقی، این هنر سنتی و ملی ایرانی به دنیا معرفی شود.
کد خبر: ۵۹۹۵۵
تاریخ انتشار : شنبه ۰۸ مهر ۱۴۰۲-1402 July 08
گردشبان (gardeshban.ir) :
وضعیت «ردیف‌های موسیقی ایرانی» ۱۴ سال پس از ثبت جهانی

بهروز وجدانی ـ پژوهشگر و مترجم حوزه مردم‌شناسی و موسیقی ـ که در تهیه و تدوین پرونده «ردیف‌های موسیقی ایرانی» نقش داشته است، درباره اهمیت و وضعیت ثبت این اثر که حدود ۱۴ سال پیش به فهرست میراث ناملموس یونسکو راه پیدا کرد، به ایسنا گفت: میراث فرهنگی ناملموس یا غیرمادی، که قابل لمس نیستند، از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند و مدام توسط جوامع و گروه‌ها در پاسخ به محیط، طبیعت و تاریخ، دوباره خلق می‌شوند و حس هویت و استمرار را به ارمغان می‌آورند و به این ترتیب احترام به تنوع فرهنگی و خلاقیت بشری را ترویج می‌دهند. «ردیف‌های موسیقی ایرانی» نیز نخستین پرونده میراث ناملموس ایران است که در سال ٢٠٠٩ در فهرست میراث ناملموس یونسکو ثبت شد. البته همزمان با آن «نوروز» هم ثبت جهانی شد، با این تفاوت که پرونده نوروز مشترک با هفت کشور دیگر بود.

او ادامه داد:‌ در آن زمان، پرونده «ردیف‌های موسیقی ایرانی» با مدیریت و مسئولیت خانه موسیقی تهیه و به  سازمان میراث فرهنگی برای ثبت در یونسکو ارجاع شد؛ چراکه این کشورها هستند که عضو کنوانسیون یونسکو محسوب می‌شوند و نه افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها. طبق قانون هم متولی ثبت میراث ناملموس در ایران سازمان میراث فرهنگی (وزارتخانه میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی) است. بنابراین با تصمیم مدیریت وقت خانه موسیقی این پرونده با تنظیم و نوشتار آقای «هومان اسعدی» تدوین شد و من هم بر مصاحبه‌هایی که با ردیف‌دان و ردیف‌خوان‌های مطرح کشور برای تهیه این پرونده انجام شد، نظارت داشتم.

این پژوهشگر بیان کرد: خوشبختانه پس از ارسال پرونده به یونسکو، «ردیف‌های موسیقی ایرانی» ثبت جهانی شد و جز اینکه یک میراث ناملموس شمرده شود، میراث بشری هم محسوب می‌شود که کشورهای عضو کنوانسیون یونسکو نسبت به حفظ آن احساس مسئولیت می‌کنند.  

وجدانی درباره تاریخچه و اهمیت نام این پرونده گفت: موسیقی همیشه بر اساس مفهومْ مورد بحث بوده است و یک نوع موسیقی ایرانی داریم که در یکصد سال گذشته با نام‌های مختلفی، از جمله موسیقی سنتی، اصیل، دستگاهی، ردیفی و ردیف دستگاهی از آن یاد شده است که در نهایت همه آن‌ها یکی است. نخستین‌بار در زمان قاجار، توسط خاندانی که اهل موسیقی، آن‌ها را «خاندان هنر» می‌گفتند، یعنی علی‌اکبرخان فراهانی و دو فرزند او میرزا حسین قلی (پدر علی اکبرخان شهنازی) و میرزا عبدالله (پدر احمد عبادی)، نغمه‌هایی از سراسر کشور جمع‌آوری شد. اگرچه تمام موسیقی ایرانی را دربرنمی‌گرفت، اما آنچه جمع‌آوری شد در قالب هفت دستگاه و پنج آواز و تعداد بی‌شماری گوشه تدوین شد. از آن تاریخ به بعد توسط شاگردان این خاندان، ردیف‌های موسیقی زیادی پیدا شد، با این اصل که اساس و ساختار همه آن‌ها یکی است.

این پژوهشگر اظهار کرد: موسیقی سنتی محدودیت نداشته و ندارد و بر اساس امکانات و ذوق مردم به ردیف‌های موسیقی اضافه شده است. بر همین اساس نام این پرونده «ردیف‌های موسیقی ایرانی» است، نه ردیف موسیقی، چون بحث سر یک ردیف نبوده است.  

وجدانی در پاسخ به این پرسش که بعد از ثبت جهانی «ردیف‌های موسیقی ایرانی» چه اتفاقاتی برای آن در داخل و خارج از کشور رخ داده است، گفت: درباره تأثیر این پرونده و جایگاه آن در دنیا واقعا بی‌خبر هستیم و نمی‌دانیم چه تاثیری روی موسیقی سایر کشورها گذاشته است، اما وقتی مدعی هستیم که طلایه‌دار چندهزار سال فرهنگ، تمدن و ادبیات و هنر هستیم، طبیعی است که در هر دوره این فرهنگ و هنر را به معرفی بگذاریم و اگر پرونده «ردیف‌های موسیقی ایرانی» را به صورت جهانی ثبت نمی‌کردیم، موسیقی سنتی و ملی ایرانی را نمی‌توانستیم به داخل و خارج از ایران معرفی کنیم. بنابراین ردیف‌های موسیقی ایرانی بازتابی از کل موسیقی ایران است.

او یادآور شد: در این پرونده باید با عکس، فیلم و اخذ رضایت‌نامه‌ها ثابت می‌کردیم که این عنصر لیاقت این را دارد که به عنوان یک میراث فرهنگی ناملموس در سطح جهان بدرخشد.  

وجدانی که مسؤول تهیه پرونده جهانی «موسیقی بخشی‌های خراسان» و «مهارت‌های سنتی ساختن و نواختن دوتار» بوده است، در ادامه گفت: در بُعد ملی طبق مفاد کنوانسیون ٢٠٠٣ یونسکو، اگرچه کشورها عضو آن هستند، اما وظیفه پاسداری و حفاظت از یک اثر ناملموس بر عهده مردم است. بر این اساس نقش دولت‌ها این است که میراث خود را آموزش دهند و به مردم منتقل کنند، چون مردم انتقال‌دهنده اصلی این میراث هستند. بنابراین معرفی، آموزش و پاسداری از این اثر مانند هر میراث ناملموس دیگری بر عهده مردم است، گرچه دولت‌ها هم باید بسترساز باشند و باید امکانات و تکنولوژی را در اختیار مردم قرار دهند.  

این پژوهشگر و مردم‌شناس درباره این‌که آیا اقدامی برای حفظ «ردیف‌های موسیقی ایرانی» بعد از ثبت جهانی چه از سوی مردم و چه از سوی دولت انجام شده است، اظهار کرد: ما مردمی هستیم که به داشته‌هایمان اعتنایی نداریم، اما وقتی میراثی از کشورمان در نهاد جهانی معتبر مانند یونسکو ثبت می‌شود تازه متوجه اهمیت آن می‌شویم و مطلع هستم که هر اثری از ایران جهانی شده از طرف مردم مورد ارزش و احترام قرار گرفته است و نهاد متولی آن‌ها نیز بعد از ثبت جهانی، خود را به حفاظت و پاسداری اثر ملزم می‌دانند. ارزش و احترام ردیف‌های موسیقی ایرانی نیز بعد از جهانی شدن دوچندان شده است و نمی‌توان منکر شد که ثبت یک پدیده ارزشمند است و در حال حاضر ردیف‌دان‌ها و ردیف‌خوان‌ها در کشور اهمیت و جایگاه ویژه‌تری دارند.
پنجره
ارسال نظر
گردشگری به روایت تصویر
نگاه دوم
یادداشت
مناطق آزاد
داغ
پربازدیدها