گردشبان (gardeshban.ir) :
در تاریخ ایران از زمانهای خیلی دور تا همین الان جشنهای بسیاری وجود داشته است، جشنهایی که هر کدام برای برپاییاش آداب و رسوم خاصی هم در نظر میگرفتند و با توجه به شرایط فصلی از آن بهره میبردند. نوروز، یلدا، مهرگان، گاهنبارها و ... از جمله این جشنها هستند که هدف از برگزاریشان نزدیک کردن مردم جامعه در کنار هم و تمرکز نیرو و اتحاد و اتفاق بوده است.
این جشن در ۱۰ بهمن هر سال توسط زرتشتیان در ایران و خارج از ایران با اجرای آداب و رسومی برپا میشود.
«جشن سده» بیش از پنج هزار سال قدمت دارد
یکی از بزرگترین جشنهای آتش در ایران باستان که هنوز هم تدوام داشته و دارد، جشن سده است یعنی جشنی که به یادگار پیدایی آتش برگزار میشود. این جشن حتی قدیمی تر از نوروز است و بیش از پنج هزار سال قدمت دارد. جشن سده مانند مهرگان و نوروز از جشنهای مهم و کهن مردمان ایرانی و پارسیزبان بهشمار میآید که اسطوره پیدایش آن در «شاهنامه» حکیم فردوسی به هوشنگ، شاهی از سلاله پیشدادیان، نسبت داده شدهاست.
فردوسی شرح آن را در احوال هوشنگ چنین آوردهاست. «هوشنگ شاه پیشدادی روزی به هنگام شکار که با گروهی همراه بود، مار سیاهی (مظهر مرگ و نیستی در ایران باستان) میبیند. سنگی با شدت به سوی مار پرتاب میکند. بر اثر اصابت سنگ بر سنگ جرقه میجهد و خار وخاشاک اطراف آن به آتش کشیده میشود و مار میگریزد و شاه و همراهان به گرد آتش (مظهر فروغ ایزدی) به جشن و سرور تا شب هنگام پرداخته و نمیگذارند آتش هیچگاه خاموش شود. از آن روز آن جشن را «سده» نام گذاری کردند.
دلیل نامگذاری
وجه تسمیهٔ این جشن به همان عدد صد میرسد و مربوط است به موقعیتهای فصلی. در دورانی ایرانیان سال را به دو فصل تقسیم میکردند، تابستان بزرگ که هفت ماه بود از آغاز فروردین تا پایان مهر ماه و زمستان بزرگ که از اول آبان ماه شروع و به پایان اسفند ماه میرسید و بعضی پنجه را نیز در این پنج ماه بهشمار میآوردند که مجموعاً یک سد و پنجاه روز میشد. این جشن را در بهمن ماه برگزار میکردند و در این وقت درست صد روز از زمستان بزرگ میگذشت. در جشنی بزرگ آتش را که جلوگاه و رمز و کنایت از اهورامزدا است، میافروزند تا نیروهای اهریمنی ضعیف و نابود شوند.
ویژگی ها
یکی از مشخصات و ویژگیهای جشن سده تعاون و همکاری مردم است. این جشنی است، همگانی در گذشته مرسوم بوده که گردآوری هیزم و خار و خاشاک برای جشن فریضهای دینی است و کرداری است که ثواب دارد. در داستان هوشنگ و مار و آتش گویا رسم سنتی مغان چنان بوده که در جشن سده جانواران موذی و زیانآور را در آتش میراندهاند.
جشن سده در کدام شهرها برپا میشود؟
زرتشتیان استانهای کرمان، یزد، فارس و دیگر استانها از دیرباز این جشن را برگزار میکردهاند؛ امروزه به جز این شهرها در روستاهای اطراف میبد و اردکان، بافت، بردسکن، طبس (روستای پیرحاجات و کلشانه) و حتی در برخی کشورهای خارجی مانند سوئد، آمریکا و استرالیا ایرانیان با گردآمدن در یک نقطه از شهر یا روستا در کنار هم آتشی بسیار بزرگ میافروزند و به نیایشخوانی و سرودخوانی و پایکوبی میپردازند.
گفتنی است بزرگترین و باشکوهترین جشن سدهٔ جهان هر ساله در کرمان برگزار میشود که امسال به احترام شهدای حادثه تروریستی کرمان، مراسمی برگزار نمیشود؛ همچنین در تقویم اصلی و جدید زرتشتیان این روز را آبان روز نامیدهاند.
مشهورترین جشن سده چه سالی و در کجا برگزار شد؟
به نوشته مورخانی همچون بیرونی، بیهقی، گردیزی جشن سده یکی از سه جشن بزرگ ایرانیان است که در دوران اسلامی، تا اواخر دوران خوارزمشاهیان و حمله مغول دوام آورد و هم سلاطین و امیران و هم مردم عادی این جشن را بهپا میداشتند؛ مشهورترین و بزرگترین جشن سده در زمان مردآویج در سال ۳۲۳ هجری در اصفهان برگزار شدهاست و چنانکه در تاریخ بیهقی آمدهاست جشن سده دیگری که به یاد مردم مانده، جشنی است که در زمان سلطان مسعود غزنوی در سال ۴۳۰ هجری برگزار شد.همچنین کرمان، در هشتاد سال گذشته مهد برگزاری سده بودهاست و همه ساله باشکوهترین جشن سده نیز در آن جا توسط همه مردم برگزار میشود.
زرتشتیان؛ نگهبان «جشن سده»
هر سال تا به امروز جشن سده را پادشاهان نیک عهد در ایران و توران به جای میآورند، بعد از آن تا به امروز، زمان این جشن به دست فراموشی سپرده شد و فقط زرتشتیان که نگهبان سنن باستانی بوده و هستند این جشن باستانی را بر پا میکردند. مرد آویج زیاری نخستین کس پس از اسلام بود که به سال ۳۲۳ هجری (صده دهم میلادی) این جشن را در اصفهان با شکوه فراوان برگزار کرد و گویا به همین دلیل پس از پایان مراسم در توطئهای کشته شد. همچنین در زمان غزنویان این جشن دوباره رونق گرفت و عنصری شاعر نامدار ایران در یکی از جشنهای سده در برابر امیرمحمود غزنوی قصیدهای دربارهٔ سده خواند.
کیفیت برگزاری
در ایران باستان و در میان زرتشتیان ایران، این جشن نزدیک غروب آفتاب، با آتشافروزی آغاز میشود و امروز هم با همان سنت کوههایی از بوته و خارو هیزم در بیرون شهر فراهم شده، در حالی که موبدان لاله به دست اوستا زمزمه میکنند، بوتهها را روشن کرده و مردمی که در آن جا جمع شدهاند نماز آتش نیایش خوانده میشود.
در تهران این جشن بیست و پنج سال است که با شکوه وسیله سازمان فروهر در باغ (کوشک) ورجاوند برگزار میشود. در شیراز پنج سال این جشن به همت همسرم پریچهر (همسر فرهنگ مهر) و با یاری زرتشتیان، آرتشیان و مردم شیراز، برابر کعبه زرتشت، نزدیک تخت جمشید برگزار شد.
جشن سده به عنوان بیستوچهارمین عنصر میراث فرهنگی ناملموس ایران، در هجدهمین نشست کمیته بینالدولی پاسداری از میراثفرهنگی ناملموس یونسکو در بوتسوانا ثبت شد؛ این ثبت با مشارکت کشور تاجیکستان تهیه و تدوین شده است.
«جشن سده» چگونه جهانی شد؟
علیرضا حسنزاده ـ مسئول تدوین و تهیه پرونده جشن سده ـ درباره این پرونده و روند تهیه آن می گوید: «جشن سده» بهعنوان یکی از جشنهای باستانی ایران در دو حوزه فرهنگی زرتشتیان ایران، یعنی شهرها و در حوزههای فرهنگی چون کرمان، یزد، شیراز، اصفهان و... برگزار میشود و از سوی دیگر در حوزه فرهنگی خراسان نیز بهویژه در میان روستاییها این آیین برپا میشود.
او افزود: همه پروندههای میراث ناملموس با همکاری اجتماعات و گروههایی که حافظ عناصر ناملموس هستند تهیه میشود و پرونده جشن سده هم بر همین مبنا تهیه شد. این عنصر میراث ناملموس متعلق به حوزه ایران فرهنگی است و مردم تاجیکستان نیز آن را برگزار میکنند. با توجه به جایگاه میراث کشاورزی در تاجیکستان این آیین در آن کشور بیشتر شبیه حوزه فرهنگی خراسان ماست.
رییس پژوهشکده مردمشناسی به اقداماتی که برای پویایی و حفاظت «سده» باید انجام شود، اشاره کرد و گفت: اصولا هر یک از پروندههای میراث ناملموس دربردارنده مجموعه اقدامات پاسدارانه برای حفظ و معرفی بیشتر عناصر میراث ناملموس است که در پرونده «جشن سده» هم این اقدامات معرفی شدهاند و هم اجتماعهای برگزارکنندگان این آیین و سازمانها و انجمنهای غیردولتی و هم نهادهای دولتی را در بردارد. وظیفه نهادهای دولتی از جمله تسهیل برگزاری این آیین در نواحی مختلف کشور و کمک به مردم و انجمنهای غیردولتی است.
او تاکید کرد: طبیعی است که با ثبت جهانی این عنصر، نهادهای دولتی باید حمایت بیشتری از اجتماعات محلی و برگزارکنندگان این آیین داشته باشند. برای حفظ و نگهداشت بیشتر این عنصر، باید از اجتماعات محلی کمک گرفت و در حوزه اقتصاد فرهنگ و رسانه، فعالیتهای گوناگونی را تعریف کرد که در پرونده این اقدامات در هر دو کشور معرفی شدهاند.
مسئول تدوین و تهیه پرونده جهانی جشن سده افزود: این عنصر یک میراث ملی در نزد ایرانیان است و ایرانیان آن را دارای ارزش بالایی از نظر فرهنگی و هویتی میدانند و مهمترین منابع ادبی و هویتی ما چون شاهنامه دربردارنده اشارات مفصل و مهم به این عنصر است. این عنصر نماد وحدت اقوام ایرانی و همزیستی صلحآمیز آنان طی قرون بوده است. سده یکی از منابع وحدت و همبستگی ایرانیان بوده و هست. اصولا یکی از مطالبات مردم ایران بهویژه زرتشتیان ایران ثبت جهانی این آیین و جشن کهن بود. پاسخ به این مطالبات سرمایه اجتماعی جامعه را از نظر همبستگی ملی بالاتر میبرد. تقویت گفتمان ایران فرهنگی یکی دیگر از نتایج ارزشمند این ثبت است که جایگاه دیپلماسی میراثی را نشان میدهد.
این مردمشناس ادامه داد: اصولا از نظر فنی باید تعریف عناصری که قرار است ثبت شوند بسیار روشن و شفاف و قابل فهم برای داوران و کارشناسان غیرایرانی یونسکو باشد. اگر تعریف عنصر شفاف نباشد ممکن است داوران و کارشناسان نتوانند آن را درک کنند، چون به هر حال فرهنگ دارای ابعاد بافتی است و فهم صورتهای فرهنگی هم در دو حوزه فرهنگی جدا متفاوت است.
حسنزاده تاکید کرد: شفافیت تعریفِ عنصر برای ثبت جهانی آن بسیار مهم است. بنابراین افزودن دولتهای پیشنهاددهندۀ عنصر لزوما یک امتیاز تلقی نمیشود. اندک مواردی چون نوروز است که هم فهم و تعریف آیین آن میتواند شفاف باشد و هم تعداد کشورها و دولتهای پیشنهاد دهنده که بتوان آنها را افزود.
«جشن سده» یک رویداد باستانی برای توسعه صنعت گردشگری
محمد رحیمیخوش، کارشناس گردشگری در گفتوگویی در خصوص چرایی جهانی شدن جشن سده، اظهار کرد: جشن سده از جمله جشنهای ایرانی و اصیل است که ریشه در ایران باستان دارد و قدمت آن از نظر برخی از محققان و باستانشناسان از عید نوروز نیز بیشتر است.
وی افزود: این رویداد که زمان بزرگداشت آن ۱۰ بهمن هر سال است، در ۱۵ آذر سال ۱۴۰۲ به صورت مشترک به نام ایران و تاجیکستان در شهر کاسان بررسی و ثبت فهرست جهانی یونسکو شد که بیست و چهارمین عنصر میراث ناملموس ایران در این سازمان به شمار میرود.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: میدانیم که هویت هر قوم و ملتی را فرهنگ، تمدن و حافظه تاریخی آن قوم و ملت میسازد و نبود هویت چه در سطح فردی و چه در سطح ملی و اجتماعی انسانها را دچار آشفتگی و سردرگمی میکند.
وی ادامه داد: به همین دلیل رویدادها، جشنها و مراسم، آیینها و مذاهب و ادیانی که در یک منطقه خاصی و میان یک قوم و ملت به وجود میآیند، در واقع میراثی از پیشینیان برای آیندگان است که به ارث میرسد و میتواند تاثیرگذارترین عنصر هویتی و تاریخساز برای آن قوم یا ملت باشد و به جای پریشانی و آشفتگی خاطر مایه افتخار، مباهات و عزت نفس فرزندان شود . بنابراین این دستاوردهای گذشتگان ماست که هویت ما را ساخته و دست آوردهای ما هویت آیندگانمان را میسازد.
رحیمیخوش اضافه کرد: اما برای بررسی تاریخچه و فلسفه وجودی جشن سده باید با جستوجو در تاریخ و بررسی اسناد، شواهد و افسانههایی که از دیرباز سینه به سینه نقل شده، تحقیق کنیم تا حقیقت این رویداد باستانی بر ما آشکار شود.
نقل یک افسانه از جشن سده در شاهنامه فردوسی
این کارشناس گردشگری ادامه داد: در آیین زرتشتی، ۱۰ بهمن ماه را روزی میدانند که آتش خود را به انسان عرضه کرد و در واقع آتش کشف شد و از گرما و نور وجودش انسانها را از سرمای سوزان زمستان و تاریکی شب رها کرد. از این رو در میان زرتشتیان ایران باستان نیز مورد احترام و تکریم بود و برای همین بسیاری ریشه جشن سده را به زرتشتیان نسبت میدهند که اصل مراسم و مناسک این جشن را نیز زرتشتیان به جای میآورند.
رحیمیخوش خاطرنشان کرد: در این رویداد و در آیین زرتشتی مردم از چندی قبل چوب و هیزم جمعآوری میکنند و در یک مکان دور هم جمع میشوند و کومهای بزرگ را محیا میسازند و در ۱۰ بهمن ماه کاهن بزرگ با ردای سفید پیش آمده و آتش مقدس را بر این کومه میاندازد و پیروان به دور آن مناسک مخصوصی را اجرا و سپس تا صبح در کنار آتش شب زندهداری میکنند و پس از مراسم خاکستر باقی مانده از کومه این رویداد توسط کاهنان در هنگام کشت گیاهان بر زمین کشاورزان پاشیده میشد.
آتش عنصری مقدس برای انسان بوده است
وی گفت: آتش عنصری مقدس برای انسان بوده، چراکه علاوه بر گرما، نور و امنیت، امکان آشپزی و ذوب و ترکیب فلزات را نیز به انسان داد. از این جهت برای بررسی فلسفه تاریخی جشن سده ابتدا باید تاریخچه خود آتش و نحوه ارتباط آن با انسان را مورد تحقیق قرار دهیم. به طور کل میتوان گفت تاریخچه ارتباط انسان با آتش به ۴ مرحله تقسیم میشود. مرحله نخست، انسان و گریز از آتش، مرحله دوم، انسان و مهار آتش، مرحله سوم، انسان و استفاده از آتش و مرحله چهارم که آخرین دوره ارتباط انسان با آتش محسوب میشود مرحله اکتشاف آتش است.
این استاد دانشگاه مدعی شد: در مرحله اول انسان مانند دیگر حیوانات به محض دیدن و یا لمس آتش از آن فرار میکرد و اکنون هم اگر آتش را در مقابل بسیاری از حیوانات قرار دهید به سرعت از آن دور میشوند. نور شدید و خصوصا گرمای سوزان آتش باعث هراس و ترس حیوانات از آتش است و این مرحله نخستی بود که انسان با آتش ارتباط برقرار کرد که در واقع نوع ارتباطش دفعی و گریزان بود. این مرحله در حدود ۱ الی ۳ میلیون سال قبل توسط انسان تباران طی شد.
وی ادامه داد: در مرحله دوم، انسان به واسطه مزیت هوشی که نسبت به دیگر پستانداران و حیوانات داشت متوجه شد که میتواند آتش را مهار کند و آن را در اختیار گرفته و کنترل کند و از آن برای دفاع از خود و نهایتا گرم کردن و نوری که در تاریکی به او میدهد، استفاده کند. اما استفاده از آتش در این مرحله که حدود ۲۰۰ هزار الی یک میلیون سال قبل را شامل میشود صرفا تنها برای امور فوق استفاده میشد و کاربرد دیگری نداشت.
رحیمیخوش اظهار کرد: در حدود ۲۰۰ هزار سال پیش، زمانی که انسان تبارانی که اجداد ما محسوب میشوند پا به عرصه گیتی گذاشتند به شیوه جدیدی از کاربرد آتش دست یافتند. در این دوران انسانهای هوشمند نخستین متوجه شدند هنگامی که مراتع، جنگلها و دشتها بر اثر وقایع طبیعی مانند صاعقه و یا گرمای سوزان تابستان آتش میگیرند حیوانات، گیاهان و میوههایی که در آن زندانی و محبوس شدهاند را بهتر میتوان به عنوان خوراکی استفاده کرد، چراکه بافت آنها نرمتر، انرژیدهی بیشتر، جویدن، هضم و دفع آنها نیز راحتتر بود. بنابراین این خوراکیها که به نوعی طبخ تصادفی داشتند، انسان در آن تنها نقش خورنده را داشت.
آشپزی، باستانیترین هنری است که بشر به آن پی برد
وی افزود: حال انسانی که مرحله مهار آتش را در دست داشت به تدریج وارد مرحله سوم شد و آن استفاده از آتش برای نخستین و باستانیترین هنری بود که بشر به آن پی برده بود، هنر آشپزی است. این زمان که از حدود ۳۰ الی ۲۰۰ هزار سال قبل ادامه داشت، زمانی بود که انسان پس از آنکه آتش را مهار کرده بود با حفظ آن علاوه بر بحث دفاع و استفاده از گرما و همچنین نور آن از آن برای آشپزی نخستین که طبخ برخی از گوشتها، میوهها، ریشهها و دیگر خوراکیها بود، استفاده میکرد.
این کارشناس گردشگری بیان کرد: در حدود ۳۰ تا ۵۰ هزار سال قبل بود که برای نخستین بار انسان توانست آتش را کشف کند. کشف آتش بدین معنا نبود که انسان تا پیش از آن با آتش آشنایی نداشت بلکه در واقع کشف راه دستیابی و تولید آتش بود. این شیوه که براساس سنگ نگارهها و یافتههای باستانشناسی در حدود ۳۰ هزار سال قبل برای نخستین بار به وسیله ساییدن سنگهای چخماق اتفاق افتاده گامی بزرگ برای کشف مسیری بود که دیگر انسان نیاز به حفظ و پاسداشت دائمی از آتش نداشت و هر زمان که میخواست میتوانست آن را تولید کند.
وی اضافه کرد: تا پیش از آن انسان مجبور بود در فضا و جایی که آتشی گیر میآورد به شیوههای بسیار سخت و دشوار همواره از آن محافظت کند و آن را نگه دارد که البته این امر پس از آن در ادیان مختلفی از جمله مهمترین آنها در زرتشتی همچنان به عنوان پاسداشت آتش در آتشکدهها و آتشدان را به وجود آورد.
رحیمیخوش گفت: ارتباط تاریخچه آتش و مطالبی که پیش از این گفته شد با جشن و رویداد سده در این است که میتوان ایرانیان و اجداد ایرانیان و یا ساکنان منطقه جغرافیایی فلات ایران را براساس اسناد و مدارکی که وجود دارد و همچنین آداب و رسوم آنان که مهمترین آنها جشن سده و چهارشنبه سوری است را بدین منظور تحقیق و بررسی کرد که در این منطقه نخستین انسانها و نخستین گروهها و افراد توانستهاند به وسیله سنگ چخماق به مرحله چهارم گام اصلی در ارتباط با آتش یعنی کشف آتش دست پیدا کنند، چراکه تنها در میان ایرانیان و در منطقه فلات ایران جشنهای پاسداشت از آتش و نگهداری از آتش مانند جشن سده وجود دارند که در واقع اشاره مستقیم به مرحله چهارم ارتباط بشری با آتش دارد.
وی عنوان کرد: همانطور که در ابتدای مطلب بیان شد افسانه هوشنگ شاه پیشدادی در شاهنامه دقیقا مرحله چهارم را توصیف میکند. ایرانیان در مرحله دوم و سوم ارتباط بشری با آتش نیز از پیشگامان موثری بودهاند. آیین زرتشتیان وجود معابدی که در آن آتش مقدس نگهداری میشود، کاهنانی که از این آتش پاسداری میکنند و مریدانی و پیروانی که برای نگهداری این آتش قربانیان و نذورات سوختنی میآورند تا آتش خاموش نشود، همه و همه گواه از تاثیر و نقش مردمان این منطقه از دیرباز و دورانهای پیش از تاریخ در خصوص مرحله دوم و سوم ارتباط با آتش بوده است.
جشن سده قدیمیترین میراث به ارث رسیده از نیاکانمان
این استاد دانشگاه تصریح کرد: جشن سده از قدیمیترین میراثی است که از نیاکانمان به ما به ارث رسیده و ما باید بتوانیم با حفظ توسعه تبلیغ و ترویج آن، این میراث با ارزش را حفظ کنیم. بنابراین احیای مراسم و مناسک باستانی آن هر چند به صورت سمبلیک و محدود، میتواند این میراث با ارزش را برای فرزندانمان حفظ کند و همچنین میتوان از آن به عنوان یک رویداد باستانی در توسعه گردشگری و جذب گردشگری بهربرداری موثری کرد.