gardeshban.ir

سفر انفرادی چه مزایا و معایبی دارد؟

سفر انفرادی مزایا و معایب متعددی دارد که علاقه‌مندان بهتر است، قبل از مسافرت از آن‌ها مطلع شوند و با اطلاعات کافی و دید باز این سفر را انتخاب کنند تا از آن لذت ببرند.
کد خبر: ۱۴۳۰۱
تاریخ انتشار : سه‌شنبه ۰۴ تير ۱۳۹۸-1398 April 04
گردشبان (gardeshban.ir) :
سفر انفرادی، جنبه‌های مثبت زیادی دارد، به‌عنوان‌مثال شما با افراد جدید آشنا می‌شوید، تمام تصمیم‌گیری‌ها برعهده‌ی خودتان است و البته که می‌توانید ادعا کنید، یک جهانگرد مستقل و پردل‌وجرأت هستید. 

توصیه هایی برای کسانی که به تنهایی سفر می‌کنند

اما این همه‌ی ماجرا نیست و سفر انفرادی معایبی نیز دارد و می‌تواند باعث احساس تنهایی، ناراحتی و گاهی اوقات خطر شود.

در این مقاله قصد داریم تجربیات کسی را از زبان خودش با شما در میان بگذاریم که سفر انفرادی چهار ماهه‌ای به آمریکای جنوبی داشته است و باتوجه به تمام فراز و فرودهای این سفر، توصیه‌هایی را به مسافران انفرادی ارائه می‌کند. شما نیز اگر از علاقه‌مندان به سفر انفرادی هستید،‌ می‌توانید با درنظرگرفتن تمام مزایا و معایبی که در اینجا ذکر می‌شود،‌ این نوع سفر را برای خود انتخاب کنید.

شما رئیس خودتان هستید


یکی از بهترین مزایای سفر انفرادی این است که شما رئیس خودتان هستید! می‌توانید هر کاری که دل‌تان می‌خواهد انجام دهید و به هر جایی که دوست دارید، ‌بروید. باوجود آزادی عملی که پیدا می‌کنید،‌ این موضوع می‌تواند کمی دلهره‌آور نیز باشد. روز اولی که به آمریکای جنوبی رسیدم، هیچ برنامه‌ای نداشتم. یک قاره‌ی کامل و چهار ماه سفر پیش روی من بود و همین موضوع هیجان یک ماجراجویی با چاشنی شک و تردید را در من ایجاد کرد؛ هرچند که عاشق این نوع بی‌برنامگی شده‌ام، درواقع می‌توانم تا زمانی‌که دوست دارم در یک مکان بمانم و کارهای مورد علاقه‌ام را انجام دهم. در این مسافرت، کسی را نداشتم که برای برنامه‌ریزی سفر با او مشورت کنم و صادقانه باید بگویم که در اغلب موارد هیچ نیازی هم به برنامه‌ریزی نداشتم.

در سفر گروهی حتی اختلاف سلیقه‌ی جزئی می‌تواند به مشکلی بزرگ تبدیل شود
قبلاً با دوستانم که سفر می‌کردم، آن‌ها برنامه‌ی سفر را از پیش مشخص می‌کردند و بااینکه همیشه حضور دوستان در سفر غنیمت است،‌ اما علاقه‌ای به رعایت برنامه‌ی سفر ندارم و ترجیح می‌دهم به هرجایی که دوست دارم، ‌بروم. خوشبختانه دیدگاه من و دوستانم نسبت به برنامه‌های سفر به هم نزدیک بود، اما افراد زیادی را دیده‌ام که به‌خاطر نداشتن تفاهم در طول سفر، درنهایت رفاقت‌شان را کنار گذاشته‌اند. وقتی تک‌تک لحظات‌تان را با شخص دیگری سپری می‌کنید، خواهید دید که حتی اختلاف سلیقه‌ی جزئی می‌تواند به مشکلی بزرگ تبدیل شود. این یکی از مشکلات سفرهای گروهی است که در سفر انفرادی با آن مواجه نخواهید شد.

احساس غریبی می‌کنید

بااینکه شاید سفر بدون همراه مزایایی داشته باشد، اما واقعیت این است که در سفر انفرادی، احساس غریبی به‌سراغ شما می‌آید، موضوعی که نباید به‌هیچ‌عنوان دست‌کم بگیرید؛ چراکه باعث می‌شود، احساس بی‌کسی یا حتی افسردگی کنید و به‌همین دلیل هنگام تصمیم‌گیری برای سفر انفرادی باید همه‌ی جوانب را بسنجید.

باوجودی که در طول سفر، دوستان جدیدی پیدا می‌کنید، اما هیچ‌گاه مثل زمانی نمی‌شود که با دوستان مورد علاقه‌تان به سفر می‌روید. بخش زیادی از سفرم را در هاستل‌ها گذراندم و افرادی زیادی اطرافم بودند، پس می‌بینید که سفر انفرادی واقعاً به‌معنای تک‌وتنهاماندن نیست؛ به‌خصوص که طی یکی دو ماه توانستم به‌زبان اسپانیایی مکالمه کنم، هرچند سؤال درباره‌ی اینکه اهل کجایید یا چه مدت درحال سفر هستید، خیلی زود خسته‌کننده می‌شود. گاهی اوقات آرزو می‌کردم که یکی از دوستان یا آشنایان همراهم بود و می‌توانستم با او صحبت کنم.

بزرگ‌ترین مشکل من در سفر انفرادی این بود که برای خانواده و دوست و آشنا دلتنگ می‌شدم. بااینکه دنیا بسیار کوچک شده است و با یک تلفن، ویدئو یا پیامک می‌توانید با دیگران در ارتباط باشید، اما حفظ رابطه از این طریق دشوار است. پدر و مادرم اغلب هنگام صحبت تلفنی به من می‌گفتند که خواهرم آخر هفته پیش آن‌ها است و در همین لحظات بود که آرزو می‌کردم می‌توانستم کنار آن‌ها باشم و از یک وعده غذای خانگی لذت ببرم. ازطرف دیگر دوستانم بودند که دائماً عکس‌های خود را در مراسم‌هایی که من حضور نداشتم، در فیسبوک می‌گذاشتند.

با دیگران معاشرت می‌کنید

باوجودی که افراد مهم زندگی‌تان در کنار شما حضور ندارند، اما معمولاً جمع زیادی از دوستان بالقوه‌ی جدید در اطراف‌تان هستند. سفر انفرادی به‌معنای داشتن رابطه‌ی اجتماعی با دیگران است و می‌تواند به تبلور این ویژگی در شما بینجامد که قبلاً حتی فکر نمی‌کردید آن را داشته باشید. همراه‌شدن با دیگران و گپ‌وگفت با آن‌ها در ابتدا برایم راحت نبود، عصبی می‌شدم و می‌ترسیدم که مرا نپذیرند یا حرفی برای گفتن با یکدیگر نداشته باشیم؛ اما هرچه بیشتر مسافرت کردم، معاشرت با دیگران برایم راحت‌تر شد. تا زمانی‌که به ایستگاه آخر سفرم در ریو دو ژانیرو رسیدم، دیگر هیچ مشکلی برای پیوستن به گروهی از کوله‌گردها، خوردن نوشیدنی با آن‌ها و تعریف‌کردن داستان سفرم نداشتم و حتی برای بازی فوتبال در روز بعد نیز برنامه‌ریزی کردیم.

دوست جدید پیدا می‌کنید

کل سه هفته‌ی اقامتم در ریو دو ژانیرو را با دوستان جدیدم گذراندم و در پایان سفرم زمانی‌که آمریکای جنوبی را ترک می‌کردم، دوستان جدیدی از سراسر دنیا پیدا کرده بودم. بااینکه دوری از افراد مهم زندگی‌تان دلهر‌ه‌آور به‌نظر می‌رسد، اما آشنایی با افراد جدید می‌تواند واقعاً شگفت‌آور باشد. از گروهی از دوستان اهل ریو تا دختری آرژانتینی که تخت‌خوابش را به من داد یا دانشجوی آمریکایی که بهترین مکان‌های رقص تانگو در بوئنوس آیرس را به من معرفی کرد، همگی تجربیات جالبی برایم بودند.

بااینکه شاید هیچ‌گاه دوباره آن‌ها را نبینم، اما پیداکردن دوستان جدید در برحه‌های مختلف زندگی، درس‌های زیادی به من یاد داده است و کسی چه می‌داند، شاید روزی گذرمان دوباره به‌هم بیفتد.

تضمینی برای امنیت‌تان وجود ندارد

متأسفانه، پیداکردن دوستان جدید به‌معنای این نیست که اگر اتفاق غیرمترقبه‌ای بیفتد، از حمایت و کمک آن‌ها برخوردار خواهید شد. تقریباً اکثر کسانی که در طول سفر ملاقات کرده‌ام، از دزدیده‌شدن وسایل‌شان تا عدم‌دسترسی به پول یا مشکلاتی که در سفرهای گروهی راحت‌تر حل‌وفصل می‌شوند را تجربه کرده بودند. به‌عنوان مثال، زمانی‌که کارت بانکی‌ام در طول سفر قبلی مسدود شد،‌ حداقل می‌توانستم تا زمان حل‌وفصل مشکل، روی حساب بانکی دوستانم حساب کنم.

پیداکردن دوستان جدید به‌ این معنا نیست که از حمایت و کمک آن‌ها برخوردار خواهید شد
اتفاقات وحشتناکی نظیر مورد ضرب‌وشتم قرارگرفتن یا کلاهبرداری نیز در انتظار مسافران انفرادی است. درحالی‌که این موارد می‌تواند برای هر کسی رخ دهد، اما تنهایی سفرکردن می‌تواند این‌گونه خطرات را افزایش دهد. بی‌دلیل نیست که کتاب‌های راهنما اغلب به مسافران توصیه می‌کنند که هنگام شب به‌تنهایی پیاده‌روی نکنند. در بوئنوس آیرس که شهر نسبتاً امنی به‌حساب می‌آید،‌ دائماً به من گفته می‌شد که به‌تنهایی بیرون نروم. غریبه‌ها جلوی مرا در خیابان می‌گرفتند و من هشدار می‌دادند که نگه‌داشتن دوربین در دستم خطرناک بوده و بهتر است آن را در کیفم بگذارم یا برای اینکه از من جیب‌بری نکنند، کوله‌پشتی‌ام را جلوی بدنم بیندازم.

من هم سعی می‌کردم اصول ایمنی را رعایت کنم، شب‌ها تاکسی بگیرم و هنگامی‌که به‌تنهایی پیاده‌روی می‌کنم، وسایل باارزش را با خود حمل نکنم. برای برخی افراد کلاً ایده‌ی سفر انفرادی، خطرناک به‌نظر می‌رسد؛ به‌عنوان مثال زمانی‌که مشغول کوهنوردی بودم، زوجی مسن‌ به من گفتند:

تنها هستی؟ اگر کسی به تو حمله کند، چه‌کاری خواهی کرد؟

این فکر هیچ‌گاه به ذهنم خطور نکرده بود و خوشبختانه، بدترین اتفاقی که برایم افتاد، بچه‌های کوچکی بودند که قصد ضرب‌وشتم مرا داشتند،‌ بااینکه شاید قوی نباشم، ‌اما از پس پسربچه‌های ۱۰ ساله برمی‌آیم.

درکل، شاید اصلی‌ترین مزیت سفر افرادی این باشد که خودتان را بیشتر می‌شناسید. بسیاری از مردم می‌گویند که حوصله‌ی خودشان را هم ندارند و این موضوعی است که باید سعی در تغییر آن داشته باشند. من در کمال خوشحالی دریافتم که در زمان لازم، جنبه‌ی اجتماعی و معاشرت من بر جنبه‌ی دست‌پاچگی و عصبی‌‌ام غلبه می‌کند. شاید این مورد برای شما اتفاق نیفتد و درعوض مثلاً یاد بگیرید که سفر انفرادی بهترین تفریح دنیا است یا از آن متنفر شوید و قسم بخورید که دیگر آن را تکرار نکنید. درهرصورت، تا آن را امتحان نکرده باشید، نمی‌توانید این موضوع را بفهمید.
پنجره
ارسال نظر
گردشگری به روایت تصویر
نگاه دوم
یادداشت
مناطق آزاد
داغ
پربازدیدها
آخرین اخبار