این باستانشناس افزود: محوطه معصومزاده با توجه به موقعیت مکانی آن، نهتنها در شناخت روند شکلگیری و تغییرات پهنه شهر بجنورد در طول زمان، بلکه در مطالعات دوران اسلامی منطقه به طور خاص و نیشابور بزرگ و خراسان به طور عام، اهمیت بسزایی دارد.
وی ارزشهای بنیادین شهر و پهنه فرهنگی بجنورد را وابسته به تمام اجزایی دانست که این شهر و تحول تاریخی آن را از آغاز شکلگیری تا امروز به طور یکپارچه تعریف میکند و اظهار کرد: دور جدید مطالعات باستانشناختی با هدف گاهنگاری، شناخت روند شکلگیری و گسترش محوطه به عنوان یک استقرار شهری و رابطه طبیعی و تاریخی آن با شهر و جلگه امروز بجنورد در پی درک این مهم است.
نیکگفتار با بیان اینکه فصل نخست مطالعات جامع باستانشناختی در محوطه معصومزاده بجنورد در شهریور و مهرماه سال ۱۳۹۹ به سرپرستی «زهرا لرزاده» انجام شده است، افزود: حاصل کاوشهای فصل اول، علاوه بر آنکه گاهنگاری، نحوه شکلگیری و ساختار لایههای فرهنگی محوطه را بر ما آشکار کرد، منجر به یافتن فضاهای زیستی و صنعتی در بخشهای شمالی و جنوبی محوطه شد.
وی گفت: براساس یافتههای فصل نخست کاوش، به نظر میرسید که این منطقه شاهد استقرار شهری با رونق زیاد بویژه در سدههای پنجم و ششم هجری قمری بوده است و تنوع و تراکم انواع یافتههای سفالی و غیرسفالی که در فضاهای صنعتی و زیستی یافت شده نیز خود نشان دیگری از رونق این استقرار شهری در دوره سلجوقی است.
سرپرست هیأت باستانشناسی بیان کرد: این یافتهها به نوبه خود پرسشهای مهم و جدیدی را در بخش درک چرخههای تولید از ماده خام و استحصال تا تولید و در نهایت مصرف آن در این استقرار شهری و ارتباط آن با سایر بخشهای خراسان مطرح میسازد و تمرکز مطالعات میدانی فصل دوم نیز برای درک بهتر این مهم است.
وی گفت: امیدواریم انجام پژوهشهای بلندمدت در این محوطه با رویکرد به منظر تاریخی شهر بجنورد، نهتنها شناخت ما را از عناصر حیات آن در طول زمان و تحول آن در نظام شهرنشینی و شهرسازی در جغرافیای تاریخی ایران افزایش دهد، بلکه همزمان این امکان را فراهم کند تا توان بالقوهای را که حیات پایدار این شهر را تضمین کرده شناسایی کرده و برای حفظ اصالت، ارزشهای اقتصادی، تاریخی و فرهنگی مردم این سرزمین کهن بهکار گیریم.
نیکگفتار تاکید کرد: انجام مطالعاتِ فراگیر باستانشناختی، اولویت اول و شرط لازم برای ارائه برنامههای آمایشی و حفاظتی است.